محبینیا: بعد از حمایت رهبر انقلاب از تصمیم سران قوا، منتقدین خجالت بکشند/بنزین، یک بهانه برای اعتراض بود
یک هفته از اعلام افزایش قیمت بنزین میگذرد تصمیمی که با واکنش گستردهای روبهرو شد و اعتراضات زیادی را به دنبال داشت اما با وجود آنکه این تصمیم دود سفیدی بود که از دودکش جلسه شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا بیرون آمد همه نگاهها متوجه دولت شد اینکه در این هفته چه اتفاقی افتاد و چطور یک تصمیم به یک اعتراض گاها خشونت آمیز کشیده شد از موضوعاتی بود که ان را با میهمان کافه خبر خبرانلاین درمیان گذاشتیم.
جهانبخش محبینیا نائب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و نماینده شاهیندژ و میاندوآب که نطقهایش در مجلس دهم طعم تند و تیزی به خود گرفته است در این رابطه معتقد است که نقدها به تصمیمات در محاصره سیاسیکاریهای جناحهای سیاسی گرفتار شده است. او میگوید:«منتقدان سیاسی فرصت را مناسب دیدند تا با استفاده از ان برای فردای خود سنگرهای چرب و چله ریاست جمهوری و مجلس را فتح کنند.» محبینیا راه علاج را مهربانی و صداقت با مردم معرفی میکند.
اگر میخواهید جزئیات این گپ و گفت را بدانید ادامه مصاحبه را بخوانید:
*********
آقای محبی نیا! افزایش قیمت بنزین تصمیمی بود که از درون جلسه مشترک سران قوا بیرون آمد اما بعد از آنکه این تصمیم با اعتراضات مردمی مواجه شد برخی مخالفان و تندروها تلاش کردند فضا را تند کرده و اینگونه القا کردند که این تصمیم تنها از سوی دولت اتخاذ شده است، پشت پرده این نوع رفتارها از نگاه شما چه اهدافی نهفته است؟
ببینید در جامعه ایران جناحها یا اردوگاههای سیاسی خودبین هستند و به هیچ وجه نسبت به مصالح منافع ملی آن بلوغ و آراستگی را به دست نیاوردهاند و در همین راستا برای آنکه رقیب سیاسی را از ادامه حرکت بازدارند حتی اگر به نظام هم اسیب برسد برای آنها مهم نیست فرقی هم نمیکند کدام طیف باشد در دورههای مختلف این موضوع را امتحان کردهایم. در رابطه با اصلاح قیمت بنزین هم رقبای سیاسی فرصت را مناسب دیدند تا یک تسویه حساب سیاسی هم داشته باشند.
تندروها، تغییر قیمت بنزین را فرصتی برای کوبیدن دولت کردند
در واقع آنها فرصت را مناسب دیدند تا با استفاده از آن برای فردای خود سنگرهای ریاست جمهوری و مجلس را فتح کنند. اصلا نگاه آنها این نبود که این اصلاح قیمت در راستای منافع کشور و ملت هست یا خیر فقط خواستند از یکدیگر امتیاز بگیرند برای همین سیاسیکارانه با مردم سخن گفتند؛ یعنی ته دلشان یکچیز بود و تابلویی که بالای سر خود گرفتند چیز دیگری بود و با آن نیت اصلی همخوانی نداشت. حال چه متوجه اصلاحطلبان باشد و چه اصولگرایان؛ چون دولت در راس این اقدام واقع شده بود اینها گفتند بهترین زمان است تا دولت را بکوبیم درحالی که تصمیم مشترکی داشتند و بارها هم به آن اشاره کردند اما در عین اینکه اشاره شد این تصمیم مشترک ماست اما باز شیطنتهایی صورت گرفت.
بعد از حمایت رهبری از تصمیم سران قوا، منتقدین خجالت بکشند اما...
اینکه رهبری وارد میدان شدند و از این تصمیم حمایت کردند به این دلیل بود که دیدند اینها مطلب اصلی را رها کردهاند و به جای آنکه به تبیین و توجیه مردم بپردازند آن هم از این جهت که درآمد این افزایش قیمت بنزین متوجه اقشار مستحق میشود و چه فوایدی متوجه کشور میشود به محکوم کردن یکدیگر رو آوردهاند لذا ایشان جانفشانی کردند و به نظرم به نوعی مسوولیت این موضوع را به عهده گرفتند که طرفین خجالت بکشند و به کار اصلی خود بپردازند با وجود آن من شاهد برخی تجلی شیطانی طلایهداران این جریانات فکری هستم.
مردم فکر کردند قرار است مجلس شق القمر کند
مانند تندرویهایی که در مجلس شد از استیضاح لاریجانی تا استیضاح روحانی ؟
این را در همه وجوه میبینیم بحث تندروی و ... نیست اما در این میان برخی آمدند خیلی شلوغ کردند و مسئله فوریتهای حلقوی، فوریتهای چرخشی و مکمل را پیش کشیدند و توقعات مردم را بالا بردند و مردم گفتند فردای واقعه مجلس شقالقمر خواهد کرد به یکباره علمها خوابید. اینها آثار بسیار نامیمونی را در پیکره سیاسی-اجتماعی جامعه به وجود می آورد. البته من دیدگاه خاص خودم را دارم و هیچگاه در قالب راست و چپ مسائل و مطالبم را تئوریزه نمیکنم. نظر بنده این است که ما در این ۴۰ سال چه کارهایی کردهایم که مردم تحمل یک اصلاح ساختار را ندارند. یا یک شوک به جامعه وارد میشود مانند همان شوکی که به قیمت ارز وارد شد؛ اما به هر حال این اتفاق افتاد و یک دیوانهای آمد و از یک قرارداد بینالمللی عبور کرد و یک اختلال زیادی را شاهد بودیم.
بنزین، یک بهانه برای اعتراض بود
بله قبول داریم در آن ماجرا خیلیها ضرر کردند. به تعبیر خودم مردم ما یک سوم ارزش داراییشان را از دست دادند و ما تورم زیادی را از آن زمان شاهد بودیم و هنوز هم ادامه دارد. چرا ما اقتصاد و بنیانهای اقتصادی را به گونهای پیریزی کنیم که با یک شوک این چنین به هم بریزد. ببینید پشت سر این اعتراضها فقط بنزین نیست، بلکه بنزین بهانه است. البته برای افرادی حقوق بگیر هستند یا با ماشین خرج روزانه خود را و خانواده خود را در میاورند این بنزین شوک نگران کنندهای محسوب میشود اما چرا باید به این حجم از خشونت برسیم؟ آیا این دلیلی برای اسیدپاشی میشود و یا شلیک به نیروی انتظامی میشود؟ اصلا چرا باید مردم و هموطنان ما بیخود و بیجهت کشته شوند؟
وقتی یک جوان ۱۸ ساله یا ۲۴ ساله کشته میشود یا نهایتا دستگیر میشود این متولد نیمه دوم انقلاب است. من به هیچوجه نمیتوانم او را اراذل و اوباش بدانم؛ اراذل و اوباش شاخصه خود را دارند. از سوی دیگر همه مراکز ما از دانشگاهها، حوزهها و آموزش و پرورش و مراکز تبلیغی ما زیر سوال است اینجا جمهوری اسلامی است نه کشوری که بگوییم در سیاستهای نئولیبرالیستی غرق است. ما که همواره مدعی هستیم مسوول دین و ایمان مردم هستیم پس چطور شده است از درون سیستم اموزشی و تربیتی ما افرادی بیرون امده است که به راحتی به آنها مارک و برچسب میزنیم؟
حتما باید با مردم مهربان باشیم اما چه کردیم؟ شعار دادیم که ما جلوی افزایش قیمتها را میگیریم؛ من صراحتا میگویم ما نمیتوانیم جلوی افزایش قیمتها را بگیریم این افزایش قیمت اثار تورمی خود را به دنبال خواهد داشت.
با مردمی که بخاطر دغدغه هایشان اعتراض می کنند، مهربان باشیم
با مردم صادق باشیم؛ با مردم مهربان باشیم آنها از ما میپذیرند اما اینکه با قهر و غضب برخورد شود کار درستی نیست. یک زمانی هست طرف اسلحه به دست میگیرد و بر علیه امنیت تلاش میکند مسلم است که باید بر پیشانی او بزنند اما مردمی که برای بیان دغدغههایش اعتراض میکند باید با او صادق و مهربان بود.
من در شهر خودم چندین هزار نفر اعتراض کردند اما شیشهای شکسته نشد البته تعدادی حدود ۱۰ الی ۱۵ نفری بازداشت شدند که حتی با شورای تامین صحبت کردم و گفتم اگر دیدید متنبه شدهاند آزادشان کنید.
میخواهم این را بگویم که تشکیلاتهای ما از نظر پختگی و بلوغ سیاسی هنوز منفعتنگر هستند و تنها خود را میبینند. ما یک زمانی گفتیم اجازه دهید احزاب قوی شکل بگیرند و آنها به میدان بیایند این اتفاق نیفتاد و عملا راست و چپ شدند نماد دو حزب سیاسی که البته در قالب احزاب سیاسی تعریف شده در نظام سیاسی که شناسنامه، مرامنامه و ... داشته باشند و نسبت به آن فعالیت سیاسی مسولیت بپذیرند نیستند که اگر برنامهای با شکست مواجه شد مردم ان را به پای حزب بگذارند امروز کاری کردهایم که هر اتفاقی بیفتد سریعا مردم آن را به پای سران قوا میگذارند.
در دولت آقای خاتمی یک مصوبهای تصویب شد که بر اساس آن سالانه قیمت بنزین با یک نرخ ثابت افزایش پیدا کند که اگر آن اجرایی شده بود امروز قیمت بنزین به جای ۱۵۰۰، ۱۷۰۰ بود بدون انکه این حجم از شوک و اعتراض را به دنبال داشته باشد اما افرادی مانند حدادعادل در مجلس هفتم که اتفاقا شما هم در ان مجلس نماینده بودید و در این طیف قرار داشتید مانع اجرایی شدن این مصوبه شدید. چرا آن زمان با چنین مصوبهای مصوبهای که میتوانست راه درمان باشد مخالفت کردید؟ آیا فکر نمیکنید این تصمیم یکی از تصمیمات اشتباهی بود که گرفته شد؟
ببینید در اقتصاد نمیشود بودجه را تنها با تکیه بر بنزین و مالیات ببندیم، اشتباه بوده است. در هر مقطعی هم که دولت یا مجلس جلوی افزایش قیمت را گرفته است با این گمان بودهاست که ما بیخود با افزایش قیمت مواجه نشویم و هرگاه هم اینکار را کرده است از سوی ملت مورد تحسین قرار گرفته است.
یعنی اینکار را کردید تا مورد تحسین قرار بگیرید ؟
ببینید به هر حال خوب یا بد آن موقع میخواستند مانع از افزایش قیمت شوند. امروز انتقاداتی به این افزایش قیمت مطرح میشود اما هنر این است که پیش از این راهکار نشان میدادیم. این را هم بگویم یک ایرادی به همه ما وارد است و آن اینکه ما سال را خوب تعریف نمیکنیم بلاخره ما در مراکز فکر نظام باید این پیشبینیها را داشته باشیم که این اقدامات دولت و این حوادث غیرمترقبه میتواند این حوادث را به دنبال داشته باشد.
در جریان اتفاقات اخیر ما نباید این نکته را نادیده بگیریم که مردم ما خسته بودند. بعد از سیلی که فروردین ماه از سر گذراندند و اینچنین زندگی انها تحتالشعاع قرار گرفت؛ زلزلهای که رخ داد اینها همه مردم، حاکمیت، نیروهای نظامی و انتظامی ما را خسته کرده بود در حالی که هنوز این جراحات التیام پیدا نکرده ما دست به این اصلاح میزنیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.