واعظی: کسانی که دولت را ناموفق می دانند خودشان چه کارنامه ای دارند؟
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
باتوجه به شرایط موجود، فرجام توافق هستهای چه خواهد بود؟
فرجام توافق هستهای باتوجه به نزدیک شدن به گام چهارم ایران در کاهش تعهدات برجامی گامهای ما در راستای کاهش تعهدات برجام در چارچوب حقوقی است که در بندهای ۲۶ و ۳۶ و ۳۷ برجام به ما داده شده است مگر اینکه در این بین برخی کشورها بخواهند اقدامات تخریبی انجام دهند که در این صورت ما گام بعدی را هم برخواهیم داشت.
ما همچنان معتقد به بازگشت به برجام هستیم و کاهش گام به گام تعهدات نیز جهت ایجاد فرصت برای اعضای برجام به تعهداتشان در مقابل ایران به برجام است؛ ولی این نیازمند تلاش طرفین مذاکره است؛ چراکه نمیشود ایران بر تعهد خود نسبت به برجام پابرجا بماند ولی دیگر کشورها به آن عمل نکنند. به عبارتی رویکرد ما همان است که رییسجمهور فرمودند: «تعهد در برابر تعهد و نقض در برابر نقض». همانطور که آقای روحانی قبلا اعلام کردند ما حاضریم برای حفظ منافع ملی ایران پای میز مذاکره با کشورهای ۱+۵ بنشینیم و در واقع «مذاکره» را ابزاری برای تقویت منافع ملی میدانیم ولی هیچگاه حاضر نیستیم بیقید و شرط به مذاکره با کسی بپردازیم که کمترین تعهد اخلاقی و قانونی را نسبت به توافقات ندارد. ایران اکنون در موضع اقتدار قرار دارد و تمامی کشورها به حقانیت ایران اذعان دارند و این بیانگر شکست سیاست حداکثری تحمیل فشار امریکا بر ایران است. اکنون ایران بهدنبال بازگرداندن صلح و امنیت به منطقه است و با توافق کشورهایی که از سیاستهای امریکا ناراضی هستند، امیدواریم شاهد صلح پایدار در خاورمیانه باشیم.
در نیویورک میان ایران و امریکا چه گذشت؟
باید بگویم که امسال حضورمان در نیویورک متفاوت از سالهای قبل بود. بیشترین ترافیک کاری و حجم بالایی از ملاقاتها را داشتیم. هر چند که از قبل روسای جمهور بسیاری از کشورها برای ملاقات با آقای روحانی هماهنگیهای لازم را انجام داده بودند ولی آنجا فضا به سمت دیگری پیش رفت و به صورت فشرده باید پاسخگوی درخواستهای متعددی میشدیم که برای ملاقات مطرح میشد. مکرون و بوریس جانسون در دو روز اول حضورمان تلاش کردند تا آقای روحانی را برای گفتوگو در ارتباط با برجام راضی کنند؛ البته همانطور که مشهود است آقای ترامپ به اطلاعرسانی خلاف واقع شهره است، در همان زمان رسانههای امریکایی از قول آقای ترامپ مطرح میکردند که ایران بهدنبال مذاکره با امریکاست و ترامپ آن را نپذیرفته و این از عجایب است. اگر چنین بود چطور روسای جمهور آلمان، فرانسه و انگلیس تلاشهای بسیاری کردند تا با ایجاد فضایی مناسب آقای روحانی را نسبت به گفتوگو با ترامپ تشویق کنند.
به نظر شما خندههای رییسجمهوری که عدهای آن را به ضعف تعبیر کردند، از روی تسلیم بود یا بیانگر اقتدار ایران در مقابل یکجانبهگرایی ؟
برخلاف کسانی که به فضاسازیهایی در داخل پرداختند که هیات ایرانی به نیویورک نرود، ولی حضور ما در سازمان ملل موجب شکست استراتژی امریکا برای به حاشیه راندن ایران شد. البته امریکا با عدم صدور روادید برای برخی از اعضای هیات ایرانی و خبرسازیهای متعدد سعی داشت تا ایران را از حضور در سازمان ملل منع کند ولیکن تحت فشارهای بینالمللی این پروژه او نیز با شکست روبهرو شد. در همینجا باید بگویم موضوع خنده رییسجمهور یک امر حاشیهای و جزیی است که مخالفان که از موفقیت هیات ایرانی عصبانی بودند، به این موضوع جزیی پرداختند ولی رسانههای داخلی و خارجی این صحنه را نشانه اعتماد به نفس و تسلط آقای دکتر روحانی و اقتدار ایران در مذاکرات تلقی کردند.
بهطور قطع اگر ما در سازمان ملل حضور نمییافتیم، میدان را به امریکاییها و صهیونیستها داده بودیم ولی حضور رییسجمهور در صحن سازمان ملل و اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران به جهانیان از تریبون جهانی و اعلام حسن نیت ایران برای پایان دادن به تنشهای منطقه اقتدار و صلحطلبی ایران را به جهانیان اثبات کرد.
ایران در سازمان ملل در موضع برتری قرار داشت و اثبات کرد که ایران نسبت به تعهدات بینالمللی پایبند است و لذا امریکا را نیز به رعایت مقررات و معاهدات جهانی دعوت میکنیم.
آیا طرح مکرون برای نجات برجام هنوز زنده است؟
اروپا برای بقای توافقات هستهای طرحهای مختلفی را بهویژه در حوزه حمایتهای اقتصادی از برجام ارایه داده است تا رضایت ایران را جلب کند. در چارچوب منافع ملی برخی طرحها در مرحله بررسی یا رایزنی قرار دارد که از آن جمله پیشنهاد مکرون بود.نجات برجام به اجماع همه کشورهای عضو برجام نیاز دارد؛ چراکه نمیتوانیم در حالی که امریکا به صورت یکجانبه به اعمال تشدید تحریمها علیه ایران میپردازد ما در طرف دیگر به مذاکره و رایزنی بپردازیم و شرط ما برای هرگونه همکاری و حفظ برجام برداشتن تحریمها علیه ایران است.
به نظر میرسد باید اروپاییها مواضع خود را نسبت به برجام روشن کنند و به تعهدات برجامی خود عمل کند.
حسن روحانی را «شیخ دیپلماتی» میشناسیم که به داشتن سیاست تعاملی معروف است و بسیاری این رویکرد او را در حوزه سیاست خارجی به دلیل انتخاب او از سوی مردم میدانستند. تجربه برجام و کمکاری اروپا چه تاثیری بر این رویکرد او دارد؟
من همواره برجام را یک فرصت برای حفظ اقتدار نظام میدانم. هرچند عدهای هرگونه مذاکره با کشورهای اروپایی و غربی را مصداقی برای غربزدگی و تضعیف استقلال جمهوری اسلامی میدانند ولی من معتقدم که گفتوگو با دنیا در هر سطحی که باشد، نشانگر رویکرد دیپلماسی ما برای حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشور است. از اینرو «برجام» مهمترین فرصتی بود که ایران را در عرصه بینالملل به عنوان کشوری دارای اقتدار، جسارت و شجاعت برای مذاکره بر سر حفظ حقوق ملتش و صلحطلب نشان داد. همانطور که اشاره کردید آقای روحانی را «شیخ دیپلمات» مینامند و این بنا بر همان است که ایشان معتقد به استفاده از ابزار دیپلماسی برای تامین منافع ملی است. مجادله، تهدید، تنشآفرینی و تحریک منافع سایر کشورها از مواردی است که در شرایط عادی در سیاست خارجی ایشان نمیگنجد؛ مگر اینکه طرف مقابل شروعکننده باشد و لذا دستگاه دیپلماسی ایشان کسی را در راس خود دارد که بسیارخوب مذاکره میکند و این مهمترین سند بر این است که ایران برای حفظ برجام با صداقت و قاطعیت در راستای تامین منافع ملی عمل میکند. بنا بر شناخت طولانیمدتی که از ایشان دارم، آقای روحانی صبر بسیار دارد و حاضر نمیشود منافع مردم را قربانی تصمیمات شتابزده و جنگافروزانه کند و البته طرفین اروپایی نیز قطعا با شناختی که از رویکرد دیپلماتیک او دارند، میدانند که رفتار آنها تاثیری برای تغییر مسیر ایران از مواضع خود نخواهد داشت و ایران با همان حسننیت قبلی بر تعهدات بینالمللی در چارچوب برجام و البته مراودات با سایر کشورها در چارچوب توافق دوجانبه و منافع مشترک استمرار دارد.
دامنه مانور وزارت خارجه در تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی و سهم دولت و دفتر رییسجمهور از این ماجرا تا کجاست؟
سیاستهای خارجی دولت برگرفته از سیاستهای کلی نظام است و بنابراین آقای ظریف به عنوان سیاستمدار کهنهکار این میدان، به خوبی نسبت به ماموریت و سیاستها آگاه است. بنابراین تمام تصمیمات حوزه سیاست خارجی با محور استراتژیهای کلان و در سطح ملی اتخاذ میشود و اینکه بگوییم سهم این و آن چقدر است، چندان مناسب نیست. البته سهم و نقش وزارت امور خارجه مهم و تعیینکننده است.
چرا آقای ظریف در مقطعی استعفا دادند؟
در آن موضوع سوءتفاهمی که به علت عدم هماهنگیها صورت گرفته بود موجب بروز مسائلی شد که با تدبیر کمتر از 24 ساعت مرتفع شد.
در حوزه سیاست داخلی بسیاری معتقدند دولت کارنامه قابل قبولی ندارد. پاسخ شما به منتقدانتان چیست؟
بهتر است قبل از هر موضوعی به این سوال پاسخ دهیم که کارنامه قابل قبول به چه معناست. ضمن احترام به تمام منتقدان دولت میخواهم از آنها بپرسم که آیا کارنامه آنها برای همراهی و کمک به دولت در مدیریت کشور و آن هم در شرایطی که سختترین فشارها و تحریمهای جهانی را شاهد بودیم، قابل قبول است؟ این رویکردی قابل تامل است که در تمامی دولتها همواره عدهای با تفرقهافکنی و فضاسازی مانند ترمزی برای حرکت دولت عمل کردهاند. معتقدم برای کسب موفقیت در عرصه بینالمللی باید به دنبال انسجام درونی باشیم؛ ولی متاسفانه اقلیتی با اتخاذ مواضعی غیرمنطقی آب به آسیاب دشمن میریزند.
وقتی با منتقدان صحبت میکنیم، میگویند که کارنامه اقتصادی دولت قابل قبول نیست، ولی این در حالی است که آقای روحانی طی سالهای گذشته بیشترین زمان کاری خود را برای ساماندهی اقتصادی اختصاص دادند تا بهرغم کمبود منابع، نیازمندیهای ضروری زندگی روزمره مردم تامین شود، ولی عجیب آن است که اغلب کسانی که به خوبی نسبت به شرایط موجود و فشارهای حداکثری دشمن واقف هستند، به جای همراهی و هماندیشی جمعی سعی در القاسازی بنبست معیشتی برای مردم دارند که باید گفت باتوجه به این شرایط تحریم و فشارهای موجود، کشور دچار بنبست نشده است و البته با گذراندن دوران سخت اقتصادی به سمت آرامش حرکت میکنیم.
حرکت کند دولت برای تحقق شفافیت در ساختار اداره کشور بیشترین انتقادات را دارد، آیا دولت اقدام جدی برای این مهم داشته است؟
تصور نمیکنم دولتهای قبلی به اندازه آقای دکتر روحانی نگاه جدی و همراه با پیگیری برای تحقق شفافیت در فرآیند مدیریت کشور را داشتهاند. راهاندازی سامانه حقوق و مزایا، بررسی و اصلاح ساختارهای غیرشفاف درون دولت، منشور حقوق شهروندی و شناسایی بودجههای سرگردان از جمله اقدامات دولت برای تحقق این مهم است؛ اما ترجیح دولت و شخص ریاستجمهوری این است که به جای آنکه بیشتر صحبت کنیم، اقدامات مناسب صورت گیرد و این به معنای آن نیست که دولت عملکردی ندارد. اخیرا نیز جهت تمرکزبخشی بر فرآیند نظارت بر عملکرد دستگاهها برای مبارزه با فساد طرحی جهت شکلگیری دبیرخانه پیگیریهای ویژه درون نهاد ارایه شد و در دست اقدام قرار دارد.
همچنین پیشبینیتان برای ۱۴۰۰ چیست؟ میراث دولت تدبیر و امید به چه جریانی میرسد؟
مردم تعیینکننده سرنوشت انتخابات هستند و دولت صرفا مسوول اجرای انتخابات است و رییسجمهور نیز طبق اصل ۱۱۳ پاسدار حقوق مردم است. بنابراین در این مدت باقیمانده تا پایان دولت تلاش دولت صرفا برای اتمام پروژههای دارای اولویتی که نیمه تمام ماندهاند، است و برنامهریزی این است که کارنامه قابل قبولی را به دولت بعدی تحویل دهیم به گونهای که دولت بعد استمراردهنده برنامههای این دولت نیز باشد؛ چراکه معتقدیم یکی از اشکالات نظام مدیریتی در کشور ما انقطاع مدیریتی است و انشاءالله ما بتوانیم پیشگام این باشیم که دولتها در امتداد یکدیگر قرار گیرند، نه در تقابل با یکدیگر.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر