کرانچار و فرهاد مجیدی قربانی چه شدند؟
تیم ملی امید روزهای خوبی را سپری نمیکند و این تیم بعد از تحمل شکستهای متوالی مقابل ازبکستان نیمکت خود را خالی از سرمربی میبیند و این شرایط تقریبا به این معنی است که حسرت المپیک برای چندمین بار برای فوتبال ایران تمدید خواهد شد.
ماجرای تیم ملی امید و المپیک در ابتدا با حضور حمید استیلی، مردی که بعد از تجربه تلخ پرسپولیس روی نیمکت تیم بزرگی ننشسته بود شروع شد و مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، او را بهعنوان مدیر تیم ملی امید انتخاب کرد و کرانچار هم مدتی بعد بهعنوان سرمربی تیم ملی امید انتخاب شد، اما در همان زمان هم تعداد زیادی از رسانهها از این موضوع خبر میدادند که حمید استیلی باوجود اینکه ردای سرمربیگری تیم را به تن ندارد و صرفا مدیر تیم است، جایگاهی بسیار بزرگتر از سمتش را در تیم دارد و حتی در مسائل فنی تیم هم دخالت میکند و بهنوعی یک تیم ملی امید دیگر را تحت هدایت خودش و در سایه تشکیل داده است، اما همه اینها در حد حرف باقی ماند و تیم امید با کرانچار راهی بازیهای آسیایی شد. این اتفاقات در حالی رخ میداد که کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی ایران پیش از انتخاب کرانچار بهعنوان سرمربی تیم ملی امید، اصرار زیادی به هدایت امیدها بهدست بازیکنانی تازه مربیشدهای مثل نکونام داشت، اما این اتفاق به هر شکلی که بود رخ نداد و تیم ملی امید هم مانند بزرگسالان به دست مربیان خارجی سپرده شد.
در بازیهای آسیایی با اینکه تیم ملی امید کار را خوب شروع کرده، اما ترس رویارویی با کرهجنوبی کار دست تیم ملی امید داد و امیدهای ایران در لحظاتی که باید شیوه بردن را یاد میگرفتند، تن به باختی عجیب و غریب دادند، اما نتیجه در بازی دیگر طبق پیشبینی مدیران تیم ملی امید پیش نرفت و این تیم هم داغ یک شکست تلخ را تجربه کرد و هم با کره جنوبی روبهرو شد و علاوه بر شکست مقابل این تیم از گردونه رقابتهای بازیهای آسیایی حذف شد. این پایان ماجرا نبود و بهنظر میرسید که مصاحبهها و گفتوگوهای دائمی استیلی با رسانههای مخلتف در جریان برگزاری رقابتهای بازیهای آسیایی پیرامون سفارشی بودن باخت در بازی گروهی برای فرار از تقابل با کرهجنوبی، ایران را در دردسری بزرگ و در آستانه حذف از رقابتها قرار دهد. البته این خطر به هر شکلی که بود رفع شد و تیم ملی امید از غرق شدن در باتلاق حاشیهها فرار کرد تا به ادامه راه و صعود به المپیک فکر کند.
در مرحله اولی انتخابی المپیک تیم ملی امید در گروهی آسانی قرار گرفت که تنها رقیبی که در آن میتوانست تنه به تنه ایران بزند، عراق بود. شاگردان کرانچار از پس این تیم بر نیامدند تا مانند چهارسال قبل و تیم تحت هدایت خاکپور و مایلیکهن بهعنوان تیم دوم گروه راهی مرحله بعدی رقابتها شوند. بعد از این اتفاق مدیران تیم ملی امید و سئولنشینان تصمیم به برکناری کرانچار و استفاده از یک مربی داخلی گرفتند و در جریان همین اتفاقات و کشوقوسها بود که دوباره خبرهایی در بعضی رسانهها از قدرت گرفتن استیلی در تیم ملی امید منتشر شد. مدیری که حتی شایعههای زیادی درباره دخالتش در کارهای فنی کرانچار به گوش میرسید، حالا به یکی از گزینههای تیم ملی امید تبدیل شده بود. درنهایت اما ترس مدیران فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک از سطح فنی و گذشته حمید استیلی بهعنوان سرمربی باعث شد تا آنها به فکر گزینههای دیگر بیفتند و صندلی لرزان تیم ملی امید را به یحیی گلمحمدی، مهدی تارتار و فرهاد مجیدی پیشنهاد دهند. این پیشنهاد از سوی دو مربی ابتدایی رد شد، اما فرهاد مجیدی که در آن زمان بهتازگی از استقلال جدا شده بود با سابقه سرمربیگری کمتر از ۱۰ بازی سکان هدایت تیم ملی امید را برعهده گرفت.
تیم ملی امید با مجیدی هم دو بازی با ازبکستان و یک بازی با تیم ملی ایران انجام داد و این تیم تنها نتوانست به یک تساوی دست پیدا کند و در دو بازی مقابل ازبکستان شکست خورد تا مشخص شود که فرهاد مجیدی هم فرشته نجات این تیم نیست و او هم در اداره تیم و مدیریت تیمش ضعفهای زیادی دارد، اما ضعف فرهاد مجیدی تنها نکته عجیب پیرامون این تیم نبود و بازهم خبرهای زیادی در رسانهها از دخالتهای بیمورد استیلی در تیم به گوش رسید و حتی بعضی از اخبار حاکی از این بود که استیلی یک جلسه فنی بدون هماهنگی فرهاد مجیدی پیش از بازی دوستانه با ازبکستان برگزار کرده و وقتی این موضوع به گوش سرمربی تیم ملی امید رسیده است، او حسابی خشمگین و عصبانی شده و بعد از گذشت چند هفته، او تصمیم به استعفا گرفته است.
بعد از این اتفاقات و طبق اخبار و شایعات منتشر شده، استیلی دوباره به گزینه اول نیمکت تیم ملی امید تبدیل شده است و جدایی دو مربی خوشنام در فوتبال ایران، زننده گل قرن احتمالا روی نیمکتی خواهد نشست که به احتمال فراوان به رویای المپیکی شدن دست نخواهد یافت و این آرزو را مانند دیگر تیمها به گور خواهد برد. اگر این تیم به المپیک نرسد، شایسته است که کمیته اخلاق به این ماجرا ورود کند و با جستوجو کردن در بین اخبار و کنکاش میان اتفاقات و پرونده مسکوت مانده و پرسوجو کردن از افراد مطلع به این نتیجه برسد که چه اتفاقی افتاد که نیمکت این تیم تا این اندازه لرزان شد و در ابتدا چه اتفاقاتی رخ داد که مهدی تاج راضی شد تا حمید استیلی سکان مدیریت این تیم را برعهده بگیرد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر