پادوانی حالا زندگی متفاوتی را سپری می‌کند. وضعیتی عجیب که با آن روزها که فوتبال بازی می‌کرد عمیقا در تضاد است. پادو درباره حال و روزش این صحبت‌ها را به میان آورده است: «وقتی بعد از مصدومیتم به برزیل برگشتم، برای من لحظه‌ای شادی و لحظه‌ای غم بود. شادی بازگشت به خانه‌ام و در کنار خانواده بودن و غم و اندوه برای ترک کشوری که از من استقبال کرد و من را به آغوش گرفت، که امروز من آن را به‌عنوان خانه دوم خودم می‌دانم. در ابتدای مصدومیتم احساس می‌کردم زیر پایم خالی شده و اتفاقی که برایم افتاده را باور نمی‌کردم ولی در عین حال از اینکه زنده بودم، خدا را شکر می‌کردم.»

مدافع استقلال وضعیت امروزش را هرگز باور ندارد. او با غم و اندوه فراوان ادامه می‌دهد: «اعتراف می‌کنم که تا به امروز این اتفاق را هنوز باور نکرده‌ام. زندگی من همیشه فوتبال بازی کردن، اردو و سفر رفتن برای بازی‌ها با تیم بود. برای کسانی که فکر می‌کنند زندگی بازیکنان فوتبال آسان است، باید بگویم که هرگز آسان نیست. من وقت زیادی برای اینکه کنار خانواده‌ام باشم، نداشته‌ام. یک ماه در برزیل می‌ماندم و سپس برمی‌گشتم به روال عادی زندگی. من فردی بودم که فوتبال را تنفس می‌کردم و رویای من از زمان کودکی بود. من در سن ۱۲ سالگی به دنبال رویاهایم و کمک به خانواده‌ام، خانه را ترک کردم.»

پادوانی درباره روند درمانی‌اش هم توضیحات تلخی می‌دهد: «امروز فیزیوتراپی می‌کنم و سعی می‌کنم رویاها را رو به جلو پیش ببرم. برای ادرار کردن به پروب احتیاج دارم و اگر پروب نداشته باشم ادرار به کلیه‌ها می‌رود و باعث مرگم می‌شود. داروهای گرانی مصرف می‌کنم. باید از غذاهای مقوی استفاده کنم. من خودم را از رفتن به مکان‌های مختلف محروم می‌کنم؛ به این معنا که زندگی من کاملا تغییر کرده است. افرادی که من را می‌شناسند یا کسی را در خانواده دارند که از صندلی چرخدار استفاده می‌کند، به خوبی منظور من را می‌فهمند. زندگی ما غیرمنتظره است، ساعتی خوبیم و ساعتی نه. هیچ‌کس جاودانه نیست. دو سال پیراهن استقلال را با افتخار و احترام پوشیدم و خودم را تسلیم تیم کردم. همیشه به تعهداتم پایبند بودم؛ همانند یک حرفه‌ای مثال‌زدنی و حالا که من به باشگاه نیاز دارم، باشگاه من را رها و به من پشت کرده است.»

انی درباره مخارج سنگین دارویی‌اش هم حرف‌هایی زده است: «من در زمین فوتبال و هنگام بازی فوتبال مصدوم شدم و نه در تعطیلات و خوشگذرانی. تا به امروز از باشگاه استقلال طلب دارم، با باشگاه که تماس می‌گیرم کسی جوابم را نمی‌دهد و هیچ توضیحی هم ندارند. اصلا آسان نیست. من مخارج زیادی دارم و کسانی به من وابسته هستند. هر روز یک مشکل برای مقابله و از همه بدتر خواستن و التماس کردن به استقلال برای گرفتن پولم؛ پولی که حق من است. من که زندگی خودم را برای این تیم گذاشتم و الان به من بی‌احترامی می‌شود.»

پادوانی در پایان حرف‌هایش از مدیران استقلال خواست تا حقوق عقب افتاده‌اش را پرداخت کنند: «من می‌خواهم شما به من کمک کنید تا پولم را از باشگاه بگیرم، چون من با شما قوی‌تر می‌شوم. از شما به خاطر اینکه درددل کردم، غذرخواهی می‌کنم اما تنها راهی که بتوانم احساس ناراحتی و نارضایتی خودم را از مدیران باشگاه استقلال نشان بدهم، همین بود. از همه شماهایی که من را فراموش نکرده‌اید و پیام‌های محبت‌آمیز برایم می‌فرستید، تشکر فراوان می‌کنم. برای شما ایرانیان، قدردانی ابدی‌ام.»

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.