روایت راننده نجفی و خبرنگار یک رسانه از روز قتل
در ادامه جلسه محاکمه محمدعلی نجفی در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کشکولی به اتهام قتل همسر دومش، فرهاد آقازاده راننده نجفی به عنوان مطلع در جایگاه حاضر شد و در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه از چه زمانی آقای نجفی را می شناسید گفت: من از دوم یا سوم خرداد سال ۹۷ با ایشان آشنا شدم و در شهرداری هم کار میکردم و در این یک سال کنار وی بودم.
راننده نجفی در پاسخ به سوال قاضی کشکولی درباره روز حادثه اظهار کرد: آقای نجفی ساعت ۹ و ۲۶ دقیقه صبح با من تماس گرفت و گفت کجایی که گفتم بنیاد هستم و او گفت فورا بیا. وقتی به خانه ایشان رفتم. چند بار با تلفن همراه وی تماس گرفتم اما جواب نداد. وارد ساختمان شدم و زنگ واحد آقای نجفی را زدم که در را باز کرد و دو عدد کیف یکی مشکی و دیگری قهوهای رنگ به من داد و گفت دارم نامهای مینویسم، داخل ماشین منتشر باش تا صدایت کنم.
آقازاده افزود: حدود یک ربع بعد زنگ زد و وقتی بالا رفتم کیف قهوهای را به ایشان دادم و نامه را در داخل کیف گذاشت و به من داد تا به دخترش زهرا برسانم. در این لحظه بودم که دیدم مچ پا و لباس آقای نجفی خونی است، گفتم چه شده؟ گفت درگیر شدیم گفتم خانم استاد کجاست گفت بیرون رفته است. به او گفتم اگر نیاز هست بمانم چون اگر خانم استاد بیاید دوباره درگیر میشوید گفت تا او بیاد من از خانه بیرون میروم.
راننده نجفی تصریح کرد: کیف و نامه را برای دختر آقای نجفی بردند و وقتی نامه را خواندند گفتند برای پدرم اتفاقی افتاده است. دوباره به در خانه ایشان بازگشتیم. چندبار زنگ زدیم اما کسی در را باز نکرد. با توجه به اینکه به تازگی به آن ساختمان اسباب کشی کرده بودند، کلید را همراه داشتم. کلید انداختیم و وارد شدیم که پسر ایشان هم در این لحظه رسید که فکر میکنم حدود ساعت ۱۲ یا ۱۲ و ۱۵ دقیقه بود. پسر میترا استاد پرسید اینها که هستند؟ که گفتم دختر و داماد آقای نجفی هستند. سپس وارد خانه شدیم و من اتاق خوابها را نگاه کردم اما کسی نبود. سپس در حمام را باز کردم و یک پایم را داخل حمام گذاشتم که خانم استاد را داخل وان دیدم و شوکه شدم و به عقب بازگشتم و آنها را صدا زدم.
وی افزود: مهیار میخواست وارد حمام شود که اجازه ندادم و رفت سمت آشپزخانه و من هم به سمت او رفتم. داخل جیبش یک چاقو بود که دستش را از جیبش بیرون کشیدم چون ترسیدم بلایی سر خودش یا دختر یا داماد آقای نجفی بیاورد.
راننده نجفی در پاسخ به این سوال که بالش را هم داخل حمام دیده است یا خیر گفت: یادم نیست. من یک لحظه فقط داخل حمام را نگاه کردم.
آقازاده در پاسخ به این سوال که آیا راننده خانم استاد هم بود یا خیر گفت: اگر خریدی داشت، انجام میدادم.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه از اختلاف بین نجفی و استاد مطلع بوده یا خیر گفت: تقریباً اطلاع داشتم. یکی - دوبار دیدم که سر و صورت آقای نجفی کبود شده و یک بار هم تلفنی در داخل ماشین دعوایشان شد.
راننده نجفی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه نجفی در روز حادثه چه لباسی بر تن داشته گفت: یک تی شرت و یک شلوارک آبی رنگ به تن داشت و خون را روی شلوارک و مچ پای چپ آقای نجفی دیدم.
در ادامه، قاضی از معصومه رشیدیان خبرنگار انصاف نیوز خواست تا به عنوان مطلع در جایگاه حاضر شود که وی در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه چه زمانی با میترا استاد تماس گرفته و مصاحبه کرده است، گفت: حدود یکسال پیش در بحبوحه استعفای آقای نجفی، سوژهای را تحت عنوان نقش پرستوها در حذف سیاستمداران منتشر کردیم. تلاش من برای ارتباط گرفتن با آقای نجفی بیحاصل ماند تا اینکه بعد از مدتی، عکسهای خصوصی آقای نجفی و میترا استاد در فضای مجازی منتشر شد. بعد از آن خانم استاد با یک کانال تلگرامی مصاحبهای انجام داد. بعد از آن سعی کردم دوباره با آقای نجفی تماس بگیرم اما میسر نشد تا اینکه از ادمین آن کانال تلگرامی، شماره خانم استاد را دریافت کردم و با وی تماس گرفتم.
وی افزود: سوژهمان این بود که مصاحبهها و رسانهای شدن زندگی خصوصی نجفی چه تاثیری داشته است. فقط همان مرتبه نخست تماس از سوی من انجام شد و در دو دفعه بعدی، خانم استاد با من تماس گرفت که مرتبه اول در آبان، مرتبه دوم در دی و مرتبه سوم شب آخر قبل از حادثه بود. تنها مصاحبهای که منتشر شد، همان مصاحبه نخست بود. در تماس دوم که از سوی خانم استاد انجام شد، مسائل خصوصی زندگی خود را مطرح کرد که برای انتشار در رسانه موضوعیت نداشت با این حال از او خواستم به انصافنیوز بیاید و امکان صحبت کردن تلفنی وجود ندارد. ایشان چه در مصاحبه اول و چه در تماسهای بعدی تاکید داشت که صداها در تلفن همراهش ضبط میشود. در مصاحبه اول گفت که رابطه خوبی با نجفی دارد اما در تماسهای بعدی گفت که قدری مشکلات دارد.
خبرنگار انصاف نیوز اضافه کرد: وی ابتدا پذیرفت که انصاف نیوز بیاید اما بعداً لغو کردآخرین بار نیز ظهر روز قبل از حادثه تماس گرفت و مسائلی را مطرح کرد که گفتم باید با سردبیر مشورت کنم چون موضوعیت نداشت. قبول کرد که فردایش به انصافنیوز بیاید اما ساعت ۱۹ بعدازظهر پیامکی داد و گفت که عازم سفر است و وقت دیگری میآید. شب نیز دو عکس نوشت با این مضمون ارسال کرد که سکوتکنندگان در برابر ظلم همراه ظلم هستند.
رشیدیان در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه آیا میترا استاد مسائل اجتماعی و سیاسی را هم مطرح میکرد یا خیر افزود: مسائل کاملا خصوصی را مطرح میکرد و در آخرین تماسی که داشت گفت نجفی همسرش اول خود را طلاق داده و میخواهم این موضوع را رسانهای کنم و من دیگر زن دوم نیستم و خیلی تاکید داشت که نجفی تمام اموال خود را به همسر اول و دخترش واگذار کرده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا میترا استاد مسائل سیاسی را هم مطرح میکرد گفت: خیرا. ابداً. تنها چیزی که میگفت این بود که پدرم تماس میگیرد و میگوید آبروی ما رفته و میگویند دخترت زن فردی شده که سن بالایی دارد و میخواهم از این بیآبرویی خلاص شوم.
خبرنگار انصافنیوز ادامه داد: در تماسهایی که میترا استاد با من داشت این طور القا کرده بود که با آقای نجفی زندگی خوبی دارد و روابطشان حسنه است.
در ادامه جلسه، قاضی کشکولی ختم جلسه نخست را اعلام کرد و افزود: با توجه به جلسه امروز برای تطبیق اظهارات مطلعین با اظهارات نجفی و همچنین فرصت اخذ اظهارات فرزند مقتوله و اولیاء دم که با وصف دعوت در جلسه حضور ندارد، تا ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه هفته جاری تنفس اعلام میشود.
وی ادامه داد: وکلای آقای نجفی طبق موازین قانونی، پرونده را مطالعه کردند و در چندین نوبت تقاضای ملاقات را متهم را داشتند که موافقت شد و با توجه به اینکه وکلا سه نفر بودند، ابلاغها قدری زمان برد. حتی دو تن از وکلا تقاضای تجدید مهلت را داشتند که با توجه به تاخیر پیش آمده در ابلاغ به وکیل سوم، این فرصت داده شد. وکلا ایراداتی را مطرح کردند که بسیار زیاد بود اما قابل توجه نبود. برخی از ایرادات قابل تامل بود اما از موارد صدور قرار رفع نقص نبود و ایرادات در دادگاه برطرف شد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر