۱-روحانی گفت من در زمان جنگ تحمیلی هم مسولیت داشتم ولی مشکلات کنونی کشور با آن زمان قابل مقایسه نیست. زیرا در زمان جنگ تحمیلی ما مشکل مراودات بانکی با جهان نداشتیم و با مشکلی در فروش نفت به دنیا روبرو نبودیم. ولی الان هر دو مشکل دست‌وپای اقتصاد کشور را بسته است. او گفت ما در شرایط یک «جنگ تمام عیار» هستیم.

۲-در چنین شرایطی بودجه قانونی کشور بر مبنای فروش یک و نیم بشکه نفت تصویب شده ولی الان فروش نفت با مشکلات اساسی روبرو است. در فروش محصولات پتروشیمی و فلزات و حتی مواد غذایی هم مشکل داریم. حواسمان باشد که ما حداقل سی‌صد‌و‌ده هزار میلیارد تومان فقط باید حقوق بدهیم با چاپ اسکناس که نمی‌شود با مشکلات روبرو شد. همه باید به این واقعیت‌ها توجه کنیم و دنبال راه‌حل‌ باشیم و فقط شعار ندهیم.

۳-مهم این است که توجه داشتیم که راه‌حل مشکلات چیست و دولت چقدر «اختیار» دارد؟ دولت در سیاست خارجی چقدر اختیار دارد؟ اوباما رئیس جمهور آمریکا نوزده بار از من تقاضای ملاقات کرد؟ ولی دولت اختیار پاسخش را نداشت. درباره موسسات مالی و اعتباری مشهد که پرداخت سی‌هزار میلیارد تومان به دولت تحمیل شد این خسارت عظیم که کار دولت نبود بلکه کار یک قاضی بود.

۴-روحانی گفت شما از مشکلات فرهنگی می‌گویید. مگر سازمان صدا و سیما و انبوه سازمان‌های دیگر فرهنگی اختیارش با دولت است؟ فقط مخارجش با دولت است! آن وقت یک قاضی در گوشه‌ای از کشور حکم به فیلتر میلیون‌ها شبکه اجتماعی می دهد.

۵-روحانی گفت در «غیاب مردم» ما نمی‌توانیم از پس مشکلات بر بیاییم. و با همراهی مردم می‌توانیم بر هر مشکلی فائق شویم. علامت توجه به مردم هم روشن است، انتخابات مجلس را در پیش داریم، اون نهاد اطلاعاتی که فعالان مدنی و سیاسی را احضار می‌کند اگر در فرایند انتخابات دخالت نکند، خودش یک علامت مثبت به جامعه است.

۶-منظور روحانی از این سخنان این نبود که ناامید باشیم یا در برابر دشمن «تسلیم» شویم بلکه حرفش این بود که واقع‌بین باشیم، مثل زمان جنگ نیروها همدیگر را تخطئه نکنند، برابر اختیارات دولت از دولت انتظار داشته باشیم، به دنبال راه‌حل مشکلات باشیم، مشکلاتی که راه‌حلش فقط در اختیار قوه مجریه نیست.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.