پورمحمدی: ما باید از آقای روحانی به اندازه آقای روحانی انتظار داشته باشیم
بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:
خیلیها فکر میکردند شما در کابینه دوم آقای روحانی هم حضور داشته باشید ولی نداشتید.
کابینه اول هم با اصرار و پیگیری هم آقای لاریجانی و هم خود آقای روحانی و دفتر ایشان پذیرفتم. از بس جواب منفی دادم، داشت تعبیر به بداخلاقی میشد و نهایتاً مجبور به استخاره کردند و ما تسلیم استخاره شدیم. در آخر کار هم خب نپسندیدند؛ نه قوه قضائیه، نه دولت. و احساس کردند شاید تغییر ضروری و جابجایی مناسب است. ما هم خوشحال از این که معاف شدیم.
سال ۹۲ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدید اما کنار رفتید. برخی میگویند شاید چنین ذهنیتی وجود داشته که مصطفی پورمحمدی سال ۱۴۰۰ هم خواهد آمد و برای همین در دولت به نوعی تشخیص داده شده که نباشد. این تحلیل درست است؟
نه، این طور نیست.
ممکن است در ۱۴۰۰ شما بیایید؟
تصمیم برای آینده نگرفتهام. امروز و در گذشته تاکنون سعی داشتم وظیفه آن روزم خود را به خوبی انجام دهم و برای امروزم پاسخ داشته باشم ولی همین که شما اشاره کردید در یک مرحله خود را در معرض گذاشتم، میتوانم در مرحله دیگر هم در معرض بگذارم؛ منتفی نیست.
قبول دارید در این چند سال درباره اقتصاد مقاومتی آن نگاهی که باید به اقتصاد مقاومتی میشد، نشده است؟ اکثراً نگاه به این بود که آیا برجام به نتیجه میرسد یا خیر.
من الان راحت هستم که قضاوت کنم، چون در دولت نیستم. درست است؟ فکر میکنم باید برنامه مستقل برگزار شود، با کارشناسان مدعی بنشینند و من و دیگران قدری با آمار با هم حرف بزنیم. من دولتهای مختلف را حضور داشتم. همه دولتها را تجربه کردم. از دولتی که رئیسجمهور آن مقام معظم رهبری بود، دو سال و خردهای معاون وزیر بودم. همه دولت آقای هاشمی را بودهام. دولت آقای خاتمی دو سال بودم، دولت آقای احمدینژاد ۳ سال وزیر بودم. دولت آقای روحانی ۴ سال وزیر بودم. همه دولتها را تجربه کردهام.
الان هم در دولتی نیستم که بخواهم جانبدارانه نظر بدهم. نه، من این قضاوتها را درست و واقعبینانه نمیدانم. نمیخواهم بگویم هیچی از این قضاوتها درست نیست که دولت امروز همواره نگاه به بیرون دارد؛ نه، این طور نیست. از من سوال کردند چقدر در دولت بحث برجام میشود؟ گفتم هیچی.
آن قدر دولت گرفتار کارها و درگیریها و مشکلات خود بود که آقای ظریف برخی مواقع از سفر میآمد، چون دو روز دیر میآمد از روزنامه و سایتها گزارش را گرفته بودیم و در دولت همان چیزهایی نقل میشد که در مصاحبه بیان شده بود.
روزی که آقای ظریف از سفر میآمد و آقای روحانی را ندیده بود، آن روز که در دولت میخواستند گزارش بدهند خوب بود، چون کارهایی بیان میشد که آقای روحانی نشنیده بود. شرح مفصلی بدهد و جزئیاتی بیان کند. پشت صحنهها را هم برای ما بیان کند. اینها فکر میکنند همه دولت نشسته است ببیند برجام چه میشود.
قضاوت غیرواقعبینانه بود. مگر کشورداری کار سادهای است؟ من قبول دارم دولتها با هم متفاوت هستند، یک دولت قوی، یک دولت جسور، یک دولت ضعیف است، یک دولت نگاه به درون دارد و یک دولت نگاه به بیرون دارد. اینها همه واقعی است و میتوان اندازهگیری کرد و گفت.
مدیران این کشور در طول این ۴۰ سال بسیار زحمت کشیدهاند. کارمندان ما در بخشهای مختلف علیرغم مشکلاتی که وجود دارد زحمت کشیدهاند. کسی نمیتواند به دیگری بگوید شما خبر ندارید در ادارات رشوه وجود دارد؟ بله، شاید من آمار رشوه را بهتر از بقیه میدانم، من ۵ سال رئیس سازمان بازرسی بودم. هزاران پرونده را دقیق کار کردهام. این دولتها از دست من عصبانی بودند.
درست است که اداره کردن کشور واقعاً سخت است. در این شرایط سخت، بردن کشور به جلو سخت است اما آقای پورمحمدی ظرف کمتر از ۵-۴ ماه برخی از داراییهای مردم که با خون و دل جمع کردهاند، یک پنجم شد! این قصورها را نمیتوان در نظر نگرفت که واقعا فسادهایی پشت اینها بود.دستگاه قضایی چند نفر را در این حوزه اعدام کرده و چند نفر هم در راه اعدام هستند. اینها فسادهایی بود که میتوانست شکل نگیرد.
بله؛ درست است. شما به هر حال باید این را در نظر بگیرید انسان سالم هم زمین میخورد و دست و پایش میشکند.
زیادی توجیه نمیکنید؟
نه. چرا توجیه کنم؟ انسان همراه با ضعف است. انسان همراه با نقصان است. یک دولت بزرگ مشکل و ضعف ندارد؟ فاسد ندارد؟ به هر حال ما الان مدیر برای شرایط سخت بحرانی به اندازه کافی نداریم. من یکی از کاندیداها را چند شب پیش که تلویزیون برنامه را گذاشته بود، گفت ما مدیر جسوری میخواهیم که بیاید اشکالات اداری و اقتصادی را حل کند. حرف خوبی زد، من این حرف را قبول دارم و با او همعقیده هستم.
اگر کسی جسور نبود باید به او سیلی بزنیم؟ مگر همه مردم جسور هستند؟ مگر همه مردم مدیر شرایط بحران مقابله با ترامپ هستند؟ مگر همه مدیران ما برای مبارزه با آمریکا و اسرائیل و عربستان آماده شدهاند؟ ما باید اینچنین باشیم. من خود را برای این شرایط آماده کردم، من کسی هستم که خود را در این تراز تربیت و آماده کردهام ولی مگر میتوانم به مدیرانی که اینچنین نیستند، تحقیر کنم؟ کارمندانی را که برای این شرایط تربیت نشدهند، تحقیر کنم؟
این شرایط سختی است. چه انتظاری داریم؟ شرایط پیچیده اقتصادی است و میخواهیم کشور را اداره کند، هم صنعت رو به رشد باشد، هم بانک و هم نرخ ارز و هم جلوی تخلف و فساد گرفته شود و هم جلوی احتکار و قاچاق گرفته شود. ببینید چقدر مجهولات به فرمول اقتصادی ما اضافه میشود.
این مجموعه شرایط را ببینید. اینکه رئیسجمهور آمریکا میگوید ما ایران را زمین میزنیم چون طبق معادلات خود میگوید ایران باید زمین بخورد. محاسباتش این را بیان میکند، اما اینکه ایران زمین نمیخورد برای این است که واقعاً ملت پای این کشور ایستاده است، چون رهبری هوشمند است. حواس رهبری جمع است و به خوبی مدیریت میکند. مسئولین هم در حد خودشان و با کم و زیاد میدوند.
بله، درست است و قبول دارم که برخی مدیران الان اگر بودند وضع خیلی بهتر بود ولی من نمیتوانم به مردم بگویم چرا این مدیر را انتخاب کردید و آن مدیر را انتخاب نکردید. این حق من نیست. الان مردم پسندیدهاند شما را انتخاب کنند، من باید چه کنم؟ باید به شما کمک کنم. منصفانه هم باید با شما برخورد کنم. منصفانه هم شما را قضاوت کنم. این واقعیت ما است.
ما نشستهایم و میگوئیم مردم چرا انتخاب کردند و باید چوب انتخاب خودشان را بخورند چون به تیم ما و یا به من رای ندادند.
نه اینکه خیلی نگاه زشتی است.
حرف شما منطقی است. آقای روحانی را در این مسیر چطور دیدید؟ به نظر شما چطور حرکت کرد؟
آقای روحانی در حد توان خودش کار کرده است. ما باید از آقای روحانی به اندازه آقای روحانی انتظار داشته باشیم.
چون آقای روحانی را از قبل میشناختید، فکر میکنید همان آدم است؟
بله. همان آقای روحانی است با همان توانی که داشته است، با اشرافی که به مسائل داشته است. آقای روحانی در عرصههایی توان بالایی داشته و دارد و در یک عرصههایی تجربه کمتری دارد. ما نمیتوانیم از فردی انتظار داشته باشیم که در همه حوزهها سرآمد باشد؛ اینچنین نیست. اینها هم واقعیت زندگی انسان و انسانها است. در همه رقابتهای سیاسی هم کسی به دلیل یک برجستگی جلو میافتد و مورد عنایت و انتخاب مردم است.
ما چون تیم نداریم، گیر ما جای دیگری است. اگر تیم داشتیم و اگر گروه تربیت شده سازمانیافته کادرساز داشتیم و اشکالی که ابتدا اشاره کردید که گفتم به دلیل مشکلاتی که بود از آن غافل شدیم و البته از برخی هم ترسیدیم.
در ذائقه مردم هم این جا نمیافتد.
ملتی که دوست ندارد، کار تیمی کند و ذائقه او جا نمیافتد، باید چوب این را بخورد؛ ما باید چوب خود را بخوریم.
یعنی در هر انتخاباتی هر نفری با چند شعار و چند چیز میآید و رای میآورد.
خب، این عیب است. چرا عیب خود ما مردم را از طرف مقابل طلب میکنید؟ وقتی به کار جمعی تربیت نشدهایم و با 5 شعار زود تحریک میشویم و یکباره 5 شعار جلب توجه میکند، به این آقا و به آن آقا رای میدهیم، باید چوبش را هم بخوریم و پای لرزش هم بنشینیم. ما این طور دوست داریم؛ دقیقه نودی هستیم.
جامعه روحانیت با این سازوکار جدید فکری برای انتخابات بعدی کرده است؟ جلساتی را شروع کردید؟
جامعه روحانیت از ابتدای انقلاب اصلاً مسؤول تظاهرات و سازماندهی مردمی قبل از انقلاب بوده است و بعد از انقلاب هم آئیننامه مفصلی دارد، ولی از همان ابتدا شهید مطهری شهید میشود و یک رکن جامعه روحانیت میرود. بعد آقایان دیگر درگیر مسئولیت میشوند و یکباره جامعه روحانیت خالی میشود، چون همه آقایان درگیر کار و بار و مسئولیت میشوند.
دو سال نمیشود که باز رده قوی جامعه روحانیت شهید میشود؛ شهید بهشتی و جمعی دیگری که بودند. این وضعی است که در جامعه روحانیت داریم. بنا داریم از خود شروع کنیم، جبران گذشته خود را کنیم.
دبیر عالی شما هستید؟
تشکیلات گذشته فقط یک سازمان مدیریتی داشت. دبیر کل همه مسئولیتهای تصمیمگیری، اجرایی و غیره را برعهده داشت. در تشکیلات جدید دو تکه شد؛ یک حوزه تصمیمگیری شد و شورای مرکزی داریم.
الان شورای مرکزی چه کسانی هستند؟
در راسش الان آیتالله موحدی کرمانی است. شورای مرکزی ۳۰ نفر هستند.
آقای ناطق هستند یا نیستند؟
آقای ناطق هستند، ولی بعد از سال 88 شرکت نکردند. آقای روحانی شرکت نکرد، آیتالله امامی کاشانی و مرحوم هاشمی شرکت نکردند، ولی عضو هستند و به عنوان هیات موسس هم هستند و جایگاه آنها محفوظ است.
عضو شورای مرکزی هم هستند؟
بله. شرکت نمیکنند ولی عضو شورای مرکزی هستند.
صحبتی شده که بیایند؟
گفته اند فاصله افتاده و نیامدیم و ...
آمدن آقای ناطق به جمع شما معنای خاصی میدهد.
بله ولی ما نمیتوانیم اجبار کنیم. قرار است از تمام استانها نمایندگانی انتخاب شوند و بیایند. به شورای مرکزی اضافه شوند. از مناطق تهران افرادی انتخاب شوند و به شورای مرکزی اضافه شوند.
خیلی فعالتر از قبل شده است.قرار است انشاالله به وظایف روحانیتی خود بیشتر توجه کنیم. به صنف و قشر روحانی توجه کنیم.
برای انتخابات کاری شروع نکردهاید؟
خیر. الان قرار بر بازسازی تشکیلاتی است. روی این تمرکز عمده داریم. دوستان برای کار انتخابات جلودار هستند چون انتخابات خود کشش زیادی دارد. این کارها است که مشتری ندارد و کسی پای این نمیآید.
اخیراً مطلبی را درباره شما بیان میکنند که در این ایام احتمالاً حکم آقای رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه میخورد و اینکه احتمالاً شما یکی از افراد موثر قوه خواهید شد؛ این درست است؟
من الان به عنوان مشاور در قوه هستم. اگر مایل باشند دوست دارم کمک مشورتی بدهم، اما اگر به عهده خود من بگذارند من الان از این کاری که انجام میدهم، خیلی راضی هستم.
یک فایل صوتی را دفتر آقای منتظری منتشر کردند که شما رفته بودید و برای ایشان توضیحاتی درباره منافقین میدادید. در این مورد بیشتر صحبت کنید.
این پرونده الان زنده است و دشمن هم روی اینها سرمایهگذاری میکند. الان وارد این میدان شدن میدان دشمن است. من از این جهت هیچ حرفی نزدم. وقت صحبتم ... متاسفانه انتشار این نوار از روی خیانت بود و خیانتی به انقلاب و امام و حتی به آقای منتظری بود. آقای منتظری صحبتی کرده، خوب یا بد، غلط یا درست که امام تصمیم گرفت. همان جلسه و انتشار همان مطالب سبب عزل آقای منتظری شد. وقتی جهالتی انسان را میگیرد و نفاق و کینه و بغض فردی را میگیرد چشمهای او بسته میشود و دیگر خیر و صلاح خودش را هم نمیفهمد.
من از حرکت امام دفاع کردم. از آن رسالتی که در قبال منافقین در ایامی که دادستان انقلاب بودم، دفاع کردم. من خیلی برای منافقین کیفرخواست صادر کردم و به دادگاه فرستادم. خیلیها محکوم و اعدام شدند.
گفتم این وظیفه دینی و ملی و انقلابی ما بود. مقابله با دشمن بود. مگر حق داریم به دشمن امان دهیم مردم ما را بکشد و کشور ما را تصرف کند و دست روی دست بگذاریم؟ حال بعد از سالیان سال بخواهد دوباره برای خودش موقعیتسازی کند و امام را مظلوم قرار دهد. من هم دفاع کلی کردم، اتفاقاً 8 شهریور هم بود.
حالا برخی از آقایان و دیگران و خبرنگاران دنبال من آمدند و از من سوال کردند و من گفتم من در میدان دشمن بازی نمیکنم. متاسفانه یکی از جاهلان داخلی را به هر دلیلی تحریک کردند که در نقشه آنها نوار را پخش کرد. دلیلی ندارد گول نقشه دشمن را بخوریم، ما در این میدان بازی نخواهیم کرد.
حرفهای گفتنی هم فراوان داریم و به وقت آن باید بیان کنیم.
در بیت آقای منتظری هم منافقین نفوذ داشتند؟
ما حرفی در کلاس جاسوسی داریم که «جاسوسی طبعی» میگوییم یعنی اصلا طرف همانند شما فکر میکند و خود شما است و عامل نمیخواهد. متاسفانه تفکر آقای منتظری و برخی از اطرافیان ایشان تفکر معیوب و ناقص و جاهلانهای نسبت به فهم شرایط و ضدانقلاب و منافقین بود. آقای منتظری میگفتند اینها فکر هستند، یک تفکر هستند.
ما به آقای منتظری میگفتیم قبل از انقلاب با اینها زندان بودید و با اینها مباحثه میکردید ولی آن روزی که تغییر ایدئولوژیک دادند، گوش به حرف شما ندادند. در همان نظام بسته خودشان دیروز مسلمان و امروز مارکسیست شدند.
و این سوال برای مردم هنوز وجود دارد که واقعاً رجوی کشته شده است؟ تحلیل شما چیست؟
خود سازمان هم او را به عنوان یک فرد مرده در تعاریف خودش گذاشته است. رجوی در این سالهای آخر به فساد شدید مزمن اخلاقی گرفتار شده؛ وحشتناک! یعنی اوج کثافت و لجن بودن. مشکلات بیماری و چند بحث عملیات هم که شد، دیگر از صفحه خود سازمان هم حذف شد یا مرده و به درک رفته است و اگر زنده است در یک گوشهای است، از صفحه سازمان نکبت منافقین هم خارج است.
شما وزیر دادگستری برای دولت یازدهم شدید، به مسؤولان برگه اعلام اموال دادید؟
بله. من دو بار برگه اعلام اموال دادم. هم وزیر کشور شدم لیست اموال دادم که قانون است.
خود شما اعلام کردید.
یک دفترچه میدهند و می گویند لیست خود و خانواده را بدهید.
به عنوان وزیر دادگستری از بقیه هم شما میگیرید؟
خیر. رئیس قوه میگیرد. طبق قانون همه وزرا و رئیس جمهور و مقامات باید تحویل رئیس قوه بدهند و پایان دوره هم باید لیست اموال خود را بگویند.
دولت یازدهم این کار را همه کردند؟
بله ظاهراً. من تا جایی که خبر دارم. خود دفتر رئیس قوه گفت اکثر وزرا عمل کردهاند. شاید تک و توکی تاخیر داشتهاند ولی تا جایی که میدانم عمل کردند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر