حساب و کتاب های قالیباف در شهرداری شفاف بود؟
او بعد از راهاندازی سامانه شفاف و قراردادن قراردادهای بالای یک میلیارد تومان روی این سامانه، کلید این شفافیت را زد و بعد جزئیات قراردادهای بالای ۲۵۰ میلیون تومان را در دسترس عموم قرار داد (البته بدون عطف بماسبق) از روز گذشته هم سه محور مهم روی سامانه شفاف قرار گرفت؛ اطلاعات همه ۶۵هزارو ۹۳۰ نفر کارکنان شهرداری تهران، حقوق و مزایای مستمر مدیران شهرداری تهران و اطلاعات سفرهای خارجی کارکنان. علنیشدن اطلاعات این سه محور میتواند بسیاری از رانتهای اطلاعاتی و حتی ابهامات رسوبشده در میان کارکنان شهرداری را در مرحله اول حل کند و در ادامه زمینهای برای اصلاح رویههای آینده باشد. در شرایطی که کارکنان و مدیران بدانند عملکردشان در معرض دید است، قطعا بیش از قبل نگاهی به قوانین و رعایت حقوق مردم خواهند داشت.
در این سالها حرفها و شعارهای جذاب، دهانپرکن، واجآراییشده و تیترخور زیادی با محوریت شفافیت داشتهایم. بسیاری از این شعرها و شعارها را مردم، مسئولان و البته رسانهها که حداقل تا مدتی اخبارشان را دنبال کردهاند، به یاد دارند. گاهی هم برخی اتفاقات زمینهای را برای شفافیتهای اجباری و مقطعی فراهم میکرد؛ مثلا در چند برهه زمانی در این سالها، یک فیش حقوقی از یک نماینده مجلس، یک معاون وزیر یا فلان مشاور منتشر میشد و در ادامه فشار افکار عمومی باعث میشد چندین فیش حقوقی منتشر شود یا مسئولان تا چند روز بعد درباره رقم حقوق دریافتیشان مورد سؤال قرار گیرند و عددی را بگویند. گاهی هم شده است که یک اتفاق باعث شده جزئیاتی ناگفته از مسائل مالی یک شرکت رسانهای شود. در این مورد البته موارد قانونی که در مسیری مشخص مثل حسابرسیها پیش بروند و رسانهای شوند، بسیار محدود بوده و در بسیاری موارد یک مهر محرمانه روی بسیاری از اسناد - حالا به نفع و مصلحت چه افراد، ارگان و جریانی ؟- جلوی رسانهایشدن و بالطبع اطلاع مردم را گرفته است.
اما در مورد بلدیه سابق و مدیریت شهری جدید که همچون عدلیه و نظمیه، سوابق خوبی در ذهن مردم ندارند، شرایط برای این شفافیت فرق زیادی داشت و از این جهت همه آن افراد و تلاشهایی که در جهت اصلاح این ذهنیت و ایجاد شفافیت صورت گرفت، به یاد مانده است.
در دوران شهرداران سابق بعد از انقلاب زمینههای این شفافیت بسیار کمرنگ است و کمترین مسئله یعنی حسابرسیهای سالانه تلمبار شده بوده است. اما محمدباقر قالیباف که بعد از فرماندهی نیروی انتظامی به عنوان شهردار تهران از 84 تا 96 طولانیترین دوران شهرداری تهران را داشت، از همان ابتدای مسئولیت خود بارها این جمله را میگفت که «سه سازمان در ذهن تاریخی مردم سابقه خوبی ندارند؛ عدلیه، نظمیه و بلدیه. من از آن روز که در نظمیه مسئول بودم، مهمترین دغدغهام این بود که این نگاه منفی را در ذهن مردم و پرسنل نظمیه تغییر دهم و اکنون که در شهرداری تهران مسئول هستم نیز باید ذهنیت منفی گذشته نسبت به این سازمان را تغییر دهم».
او متناسب با این حرف، اقداماتی هم داشت؛ یک جمله «اتاق شیشهای» را بارها تکرار کرد و از همان شروع به کارش سامانه 1888 و 137 را راهاندازی کرد، در اصلاح ساختار شهرداریهای مناطق سعی کرد، حسابرسی نقدی را به تعهدی تغییر داد و از یک جایی به بعد داراییهای غیرنقد هم در بودجه مورد محاسبه قرار گرفتند و البته که روند حسابرسیهای سالانه از شرکتها، سازمانها و شهرداریهای مناطق را شروع کرد و تا این اواخر این روند را ادامه داد. هرچند ماجراهایی که در حسابرسی سالهای 91 و 92 از جزئیات عملکرد شرکتها و سازمانها بیرون کشیده شد، برای شهرداری خوشایند نبود و حالا بیش از دو سال است که خبری از حسابرسی سالهای 92 به بعد شهرداری تهران نیست و گویا شورای پنجم هم اهتمام جدی برای ورود به حسابرسی این سالها ندارد.
نکته قابلتوجه درباره این روند شفافیت قالیباف و جریان اصولگرای همراهش در مدیریت شهری شیشهای این بود که همیشه خودشان میبریدند، میدوختند و میپوشیدند تا اینکه یک نفر از خودشان، علیه خودشان قد علم کرد و زیروروی حسابرسیها را بیرون کشید. واقعیت این است که کاری که رحمتالله حافظی در ایجاد زمینه شفافیت، جلوگیری از پنهانماندن برخی گزارشها و ایجاد نگرانی برای شهردار تهران و جریان اصولگرای شورای شهر کرد، هیچکدام از اعضای اصلاحطلب و جریان رقیب شورای شهر سه دوره اخیر نکردند. (غیر از شورای اول)
محمدباقر قالیباف هیچگاه متن کامل بودجه سالانه شهرداری تهران را در سالهای مسئولیت شیشهایاش منتشر نکرده بود و انتشار یکباره و ناهماهنگ کل سند بودجه سال 94 از سوی رحمتالله حافظی، دیواری بلند بین این عضو و مدیریت شهری برپا کرد. این عضو شورا که سالها سر در حسابوکتاب مالی سازمان تأمین اجتماعی داشت، حسابرسیها را جداگانه مورد بررسی قرار داد. در بسیاری از موارد مثل صندوق ذخیره کارکنان شهرداری و... عملکرد شورا و شهرداری را بررسی مجزا کرد و اگر در شورا امکان بیان نتایج و پیگیریها نبود، آن را رسانهای میکرد. او بارها در صحن شورا مورد بیاحترامی از سوی اعضا و رئیس اصولگرا و معاونان شهردار قرار گرفت و در برخی موارد هم مثل املاک نجومی بدون توجه به جایگاه نمایندگی مردمی، مورد سؤال قرار گرفت، اما این عضو فعال که به زعم اصولگرایان مزاحم و به زعم برخی اصلاحطلبان افشاگر و هوچیگر بود، تلاشی برای گرفتن صندلی شورا نداشت و به صندلی طبابت خود برگشت.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر