کار ویژه ضد رسانه چیست؟
تصور میرفت با فراگیر شدن اینترنت -و بعدها شبکههای اجتماعی- هیچ ابری را یارای قرار گرفتن در مقابل ماه نخواهد بود و عدالت رسانهای برپا میگردد و بساط شایعه برچیده خواهد شد. اما وضعیت امروز فضای وب بیانگر این واقعیت است که انسانِ دو دهه گذشته نه تنها نسبت به الگوریتمهای توزیع محتوا در بستر اینترنت بسیار خوشبین بوده است، بلکه اطلاع و درک درستی از مفاهیمی چون«بات»ها و ارتشهای مجازی و مدیریت SEO و اَبَر دادهها نیز نداشته است. علاوه بر اینها عالمان علوم ارتباطات هوادار اینترنت، نسبت به تهدید استفاده مروجان دروغ و «فیک نیوز» از همین بستر هم خطای تحلیل داشتهاند. آنچه امروز در شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجوگر در مقابل ماست نتیجه سرمایههای سنگینی است که برای مدیریت افکار عمومی و فربه شدن ارتشهای مجازی هزینه شدهاند و به بحرانی جهانشمول بدل گشتهاند. تلاشهای مداوم گردانندگان شبکههای اجتماعی نیز برای مقابله با این «بد کاربران» به دو دلیل عمده شکست خورده است. دلیل اول اینکه در این بسترها بدلایل ماهوی، امکان بازآفرینی ارتشهای مجازی وجود دارد و دلیل دوم نیز عدم صداقت گردانندگان پلتفرمهای اجتماعی و استاندارد دوگانه ایشان در برخورد با این پدیده است. «فیک نیوز» امروز به معضلی جهانی بدل شده است و از آمریکا تا مالزی واکنش سیاستمداران و قانونگذاران را برانگیخته است. نخستوزیر پیشین مالزی در آستانه انتخابات سراسری این کشور که منجر به باخت او و پایان حکومت نیم قرنی حزب متبوعش شد، قانونی را به نام « مبارزه با فیک نیوز» به تایید پارلمان این کشور رساند که به موجب آن انتشار اخبار جعلی به هر صورت مشمول مجازاتی تا ۶ سال زندان و ۱۳۰ هزار دلار آمریکا جریمه نقدی میشد. به تعبیر برخی عالمان علوم اجتماعی انتشاردهندگان فیکنیوز عملا سازمانهای «ضد رسانه» را بنا نهادهاند. اما مختصات و کارویژه این ضد رسانه چیست؟
ضد رسانه رسالت خود را دقیقا مقابل رسانه تعریف میکند. آنجا که رسانه با نیت آگاهیبخشی اقدام به انتشار اخبار صحیح و بیطرفانه میکند، ضدرسانه توان خود را در «دیده نشدن» خبر واقعی به کار میگیرد. درواقع رسالت ضدرسانه دیده نشدن اخبار حقیقی و بمباران افکار عمومی با محتوای دستکاری شده است. آنها افکار عمومی را نه با خبر دروغ، بلکه با تحریف خبر واقعی و از طریق ابزارهایی چون تقطیع و تنظیم مغرضانه مسموم میکنند. ضدرسانهها غالبا در استخدام محافلی هستند که انتشار واقعیت به ضرر آنهاست، فلذا با به خدمت گرفتن ضدرسانه، حقایق را وارونه جلوه میدهند. از دیگر شگردهای ضدرسانه «بهمنسازی» است. آنها خبر دروغینی را بسان گلوله برفی در شبکه توزیع خود قرار میدهند و بعد عقب مینشینند و نظارهگر بحثها و تحلیلهای کاربران عادیای هستند که از خوراک مسموم آنها استفاده کردهاند و اینگونه «بهمن» شکل میگیرد. در واقع ضدرسانه از کاربران، زامبیهایی میسازد که بیآنکه بخواهند یا بدانند عملا به پیادهنظام ضدرسانه بدل شدهاند.
بعنوان نمونه عینی عملکرد ضدرسانه در فضای وب فارسی میتوان به جنجال تحریف ترجمه سخنان کیروش در حاشیه جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ اشاره کرد که برای چند روز فضای خبری و اجتماعی کشور را تحت تاثیر قرار داد. تمام مشخصات ضدرسانه در این پروژه به وضوح قابل شناسایی و رؤیت است. ضدرسانه در این عملیات دو هدف روشن داشته است. نخست آنکه اعتراض کیروش شنیده نشود و سپس از اعتراض سرمربی تیم ملی علیه خود او نیزه بسازد. «بهمنسازی» و به جان هم انداختن کاربران شبکههای اجتماعی و طرفداران ورزشی نیز به راحتی هرچه تمام در این پروژه قابل رصد و تشخیص است. نمونه دومی که از فیکنیوز و ضدرسانه در فضای عمومی کشور را مطرح میکنم مسالهای است که شخصا شاهد آن بودم. در مراسم تودیع دکتر عباس آخوندی از وزارت راه و شهرسازی او جملهای با این مضمون ایراد کرد: « من هیچ اعتقادی به پروژه مسکن مهر -که بزرگترین دخالت و پولپاشی دولت در تاریخ بود- نداشتم، اما از آنجا که این موضوع تعهد نهاد دولت به صدهاهزار خانوار متقاضی بود، بیش از دولتی که این طرح را آغاز کرد، مسکن مهر ساختم. اما چون اعتقادی به آن نداشتم در مراسم افتتاح هیچیک از آنها شرکت نکردم و به این موضوع افتخار میکنم. من هم میتوانستم هر هفته نوار یکی از این پروژهها را در مقابل دوربینها ببرم و در رسانهها به چهرهای محبوب بدل گردم، اما چنین نکردم.»
رسانههای مخالف چه تیتری برای این سخنان انتخاب کردند؟ « آخوندی: افتخار میکنم حتی یک مسکن مهر را افتتاح نکردم!» آیا تیتر دروغ است؟ خیر! آیا فیکنیوز است؟ صد در صد! در واقع رسانه سخنان وزیر پیشین راه را جوری تنظیم کرده که مخاطب در عین خواندن آن تیتر، این برداشت را بکند: « آخوندی: حتی یک مسکن مهر نساختم» و بعد هم مجددا فاز «بهمنسازی» در این پروژه ضدرسانهای نیز آغاز شد. با مروری بر جنجالهای فضای مجازی در ماههای اخیر میتوان به راحتی دهها نمونه دیگر از این دست از سوی جناحهای مختلف علیه یکدیگر شناسایی کرد که با تقطیع سخنان و یا شیطنت عکاسی، پروژههای ضدرسانه آغاز کردهاند.
معالاسف در کشور ما گاها شاهد آن هستیم که هر دو جناح مطرح سیاسی کشور گاها از ابزار ضدرسانه بر علیه رقبای خود بهره میبرند، بی آنکه بدانند این یک بازی دو سر باخت است که ممکن است در کوتاه مدت نتایج به ظاهر موفقی داشته باشد، اما در دراز مدت چوب حراج به اعتماد عمومی میزند و در آن هنگام همه رسانههای رسمی و شناسنامهدار بازنده خواهند بود.
مقابله با ضدرسانه یک وظیفه اجتماعی و اخلاقی بر دوش تمام کنشگران فرهنگی و سیاسی است. این معضل نه از طریق وضع قانون -شبیه آنچه در مالزی رخ داده- بلکه از مسیر آموزش و شفافیت قابل حل است. رسانهها باید در تهیه خبر و دسترسی به منابع اصلی دقتی بیش از پیش به خرج دهند و کاربران و مخاطبین خبر هم باید از دوران مدرسه تحت آموزشهای رسانهای قرار بگیرند تا در مقابل ویروس ضد رسانه واکسینه شوند. در کوتاه مدت نیز رسانههای اصیل و علیالخصوص صداوسیما با رعایت بیطرفی میتواند به شفافسازی و تشریح پشت پرده اخبار پرداخته و از نفوذ و تعمیق محتوای مسموم ضد رسانه جلوگیری نماید.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر