انتقاد روزنامه جوان از فیلم جواد رضویان
وقتی زهر مار را میبینیم به این فکر میکنیم که فیلمهایی که به جشنواره راه پیدا نکردهاند چه کیفیتی داشتهاند که این فیلم توانسته نظر هیئت انتخاب را تأمین کند. داستان فیلم سیدجواد رضویان که به عنوان یک فیلم اولی در بخش نگاه نو جشنواره فجر حضور دارد درباره یک مداح است که ظاهراً صیغه موقت برای مشتریهایش میخواند. کار و کاسبی خوبی برای خود دست و پا کرده و میخواهد در انتخابات شورای شهر شرکت کند.
یک شب یکی از رفقای قدیمی که خاطره خوشی از او ندارد برای انتقامگیری همراه زنی فاحشه که جای همسرش معرفی میکند به خانه مداح میرود تا او را مسموم کند ولی لیوان آغشته به دارو را اشتباهاً زن سرمیکشد و صبح از جایش بلند میشود و میبیند که دوست قدیمی مداح کیفش را دزدیده و فرار کرده پس یقه مداح را میچسبد که یا پول من را میدهی یا آبرویت را میبرم. ادامه فیلم هم تا پایان کاملاً به سبک فیلمفارسیهای پیش از انقلاب مسیرش را طی میکند.
نصرت کریمی فیلمفارسیسازی بود که پیش از انقلاب فیلم «محلل» را ساخت و آنقدر مبتذل بود که منجر به واکنش آیتالله مطهری شد. فیلم به قدری زننده بود که پس از انقلاب بزرگترین مانع ادامه فعالیت کارگردانش شد. زهر مار سیدجواد رضویان به لحاظ ابتذال تصویری هر چند قابل مقایسه با آن فیلم نیست، اما ابتذال ساختاری و مضمونی که بر فیلم سایه انداخته است.
آنچه زهر مار جواد رضویان را مبتذل میکند سوژه آن نیست بلکه جنس پرداخت آن است. ساختن فیلم درباره یک مداح فاسد نمیتواند یک خط قرمز باشد چه اینکه پیش از این درباره مسائل روحانیون نیز آثاری ساخته شده است. همانطور که در همه اصناف و اقشار آدمهای ناسالم پیدا میشوند در میان جامعه مداحان هم چنین احتمالی وجود دارد، اما زهر مار را نمیتوان نقدی مؤثر و سازنده با رویکردی فرهنگی قلمداد کرد، چون نشانهگذاریهای فیلم نه برای ارتقای اخلاق و تقویت فرهنگ بلکه بر ضد اخلاق و خانواده و فرهنگ متمرکز شده است. وقتی یک کارگردان مبتدی در اولین تجربه فیلمسازیاش خود را تمام و کمال به دست نویسندهای منحرف میسپارد نتیجهای جز یک خسران حرفهای دشت نخواهد کرد.
به لحاظ فرم داستانی و تکنیک سینمایی نیز زهر مار یک فیلم دمدستی است که بدون هیچگونه اشراف سینمایی و ذوق هنری ساخته شده است.
به احتمال زیاد نام سیدجواد رضویان به عنوان کارگردان به همراه سیامک اطلسی کافی است تا فیلم با یک پوستر کمدینما در گیشه فروش خود را تضمین کند و به فروش چنددهمیلیاردی نائل آید، اما از همین حالا باید به حال تماشاگر از همه جا بیخبر و بیچارهای که همراه با خانواده برای دیدن این فیلم به سینما میرود دل سوزاند. وقتی انگیزههای مالی در جامعه به انگیزههای فرهنگی میچربد، به طور عادی فرهنگ قربانی پول خواهد شد.
اینجا دیگر حرف بر سر سلیقه سیاسی نیست. این فرهنگ ملی است که به پای سینماگران نابلد در حال ذبح شدن است و بخش عمدهای از تقصیر نیز بر گردن مدیران وزارت ارشاد است. وقتی فیلمی تا این اندازه ضعیف و مبتذل توسط هیئت داوران و دبیر جشنواره فجر به بزرگترین رویداد فرهنگی- هنری کشور راه پیدا میکند در واقع پالس مثبت و چراغ سبز به مبتذلسازان میدهد تا در آینده برای تولید آثاری از این دست با فراغ بال بیشتری اقدام کنند و زهر مارهای پرتعدادتری به تماشاگران نگونبخت سینما پیشکش نمایند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر