این اصطلاحات را فقط سربازها میدانند!
برخی از این اصطلاحات که از سوی سربازان در پادگان ها و محل های خدمتشان بیان می شود و در مکالمات روزمره میانشان رواج دارد، در ادامه آمده است.
مهمترین عبارتی که تقریبا تمام سربازان در طول خدمت سربازی آن را شنیده اند، «پایه خدمتی» است که جایگاه سرباز را به خوبی نشان می دهد، سربازان تازه وارد بارها مورد پرسش هایی در مورد پایه خدمتی خود قرار میگیرند و گاهی هم به دلیل پایه خدمتی که دارند از سوی قدیمی ترهای پادگان مورد خطاب های طنز آمیزی قرار می گیرند.
عبارت هایی مانند «اندک ماه»، «قلیل» و نظایر آن به سربازان تازه وارد گفته می شود، و نشان دهنده روزهای سپری شده از خدمتشان است. تازه واردها گاهی با عبارت هایی مانند «جدیدالتحویل»، «موتوری» و «بوی واکسن می دهی» هم خطاب می شوند و این یعنی که هنوز مدت زمان زیادی از واکسنی که هنگام اعزام به سربازی زده اند، نگذشته است.
«یکدست» هم اصطلاح جالبی است که چند ماه پس از آغاز سربازی افراد به آنها گفته می شود و یعنی کسی که پنج ماه خدمت کرده و برای شمارش ماه های خدمتش تنها از انگشتان یکدست استفاده می کند با همین تفسیر، «دودست» هم به سربازانی گفته میشود که بین پنج تا ۱۰ ماه از خدمتشان گذشته است. «سه دست» هم سربازی است که بین ۱۰ تا ۱۵ ماه خدمت کرده و وارد شانزدهمین ماه از خدمت شده است. با توجه به اینکه طول مدت خدمت سربازی با احتساب دوران آموزشی ۲۱ ماه است، بنابراین «چهاردست» اصطلاحی است که به سربازان در ماه آخر خدمت و البته افرادی که دارای اضافه خدمت هستند اطلاق میشود.
اصطلاحی دیگر هم وجود دارد که به سربازان در ماههای آخر خدمتشان گفته میشود؛ «نَکِش» یعنی سربازی که خسته شده و از خستگی پایش را روی زمین میکشد، کهنه شدن لباس و پوتین هم نشانهای که اگر در سربازی دیده شود با این عبارت خطابش کنند.
«سوراخ جا انداختن»، یکی از موارد مهمی که از همان دوران آموزشی تا پایان سربازی اهمیت زیادی دارد، بستن بندهای پوتین و رد کردن بند از سوراخهای پوتین است و این اصطلاح نیز به همین مساله اشاره دارد. سربازهای قدیمی به علت پایه خدمت زیاد حوصله ندارند که بندهای پوتین را از میان تمام سوراخ هایش رد کنند به همین دلیل بندها را یکی در میان از سوراخ ها عبور میدهند که به این کار سوراخ جا انداختن میگویند، معمولا کسی که این کار را انجام میدهد یعنی خدمتش رو به پایان است.
«جیمبو» در میان سربازها همان هواپیمای بازیگوش انیمیشنی نیست، لقبی است برای سربازانی که به اصطلاح زبل هستند و زیاد جیم میزنند. اصطلاح مشابه دیگر آن هم «جیم فنگ» و اگر کسی بخواهد چند دقیقهای از سرپستش جایی برود میگوید میخواهم جیم فنگ بزنم!
«آش خور» هم معروفترین واژه از میان اصطلاحات سربازی است که همه آن را شنیدهاند و به کسی گفته میشود که دوره آموزشی خود را سپری کرده و وارد یگانها شده است.
برخی از اصطلاحات هم مربوط به شکل ظاهری سربازان است. سربازها با موی تراشیده و لباس نوی سربازی را گاهی «بی درجه» خطاب می کنند. «پایه بوق»، هم سربازان جدیدالورودی هستند که به تازگی دوران آموزشی شان تمام شده و موهایشان را از ته نتراشیدهاند.
بعضی از اصطلاحات به خاطر درجه سربازان به آنها گفته میشود، مثلا به دلیل خط کجی که به جای درجه بر دوش سربازان قرار میگیرد، به آنها کجبان یا درجه چسب زخم هم می گویدند.
سربازان درجهدار هم با عناوینی چون «پایه بالا» و «ریش سفید» خطاب میشوند و عمدتا دارای تحصیلات دانشگاهی دارند. «تیمسار وظیفه» و «بابا خدمتی» هم لقبی است که برای سربازان درجه دار و کسانی که در ماههای پایانی خدمت هستند به کار میرود. در مقابل سربازانی که با اصطلاح بابا خدمتی شناخته میشوند، «پسر خدمتی»ها هستند که تازه واردند و کمتر از یک سال از طول مدت خدمت سربازیشان گذشته است.
اصطلاح دیگر «پاچسباندن» و معنایش احترام گذاشتن است، مثلا میگویند، پا بچسبان، صدای پوتین هایت را نشنیدم.
غذاها در پادگان هم اصطلاحات جالب خودش را دارد و گرچه در سالهای اخیر وضعیت غذای پادگانها تغییر کرده است اما همچنان برخی از عناوین برای غذاها مانده است که غالبا جنبه طنز آمیز دارد. مثلا به کوکوسبزی یا کوکوی سیبزمینی، «سیدی» گفته می شود، چون نازک و گرد است.
«ساچمه پلو» همان عدس پلو است که در بیرون از پادگان هم شنیده میشود اما خاستگاه آن مربوط به چندین دهه قبل و غذاهای پادگانی است. «دمپایی ابری» کتلت های کلفت و تقریبا خام است و «رد پای مرغ» هم غذایی که معمولا با مرغ درست می شود، اما درآن خبری از مرغ نیست، همین تعریف در مورد اصطلاح «ردپای گوشت» هم صدق می کند.
لباس سربازان هم گاهی نمادهای جالبی دارد، مثلا نقطه های ریز در پوتین های سربازی، کلاه و جیب بغل شلوار که با لاک غلطگیر یا جوهر خودکار مشخص میشود، برای سربازانی است که بیش از ۱۲ ماه از خدمتشان گذشته است.
سربازانی که ۹۰ روز یا کمتر از خدمتشان مانده روی تقویم علامت میزنند. اصطلاح مشابه دیگر هم کم کردن دانه های تسبیح است و وقتی که سربازان به نود روز پایان خدمت خود می رسند به ازای هر روز که سپری می شود یک دانه تسبیح را کم میکنند یا میشکنند.
دوران سربازی دوران خاطرهانگیزی است که بسیاری از مردان از آن به عنوان دورانی خوش یاد میکنند و خاطرات زیادی از آن را تا سالها برای دیگران تعریف می کنند. همین اصطلاحات هم جزوی از این خاطرههاست.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر