شرایط اقتصادی کشور به گونه‌ای شده است که همه شخصیت‌ها سیاسی که حتی روزگاری از طرفداران دولت بودند، با توجه به ارتباط با مردم و مشاهده احوال آنها نمی‌توانند سکوت کنند و بر این موضوع واقفند که دلایل خارجی تنها نمی‌تواند عامل به هم ریختگی در اقتصاد کشور باشد و طبیعتا موضوع برخی اشتباهات در اداره اقتصادی کشور در این مشکلات کم تاثیر نیست. در همین راستا با توجه به سوابق سیاسی محمد هاشمی پای صحبت‌های او نشستیم.

وی که در سابقه اجرایی خود چندین سال ریاست بر سازمان صداوسیما دارد معتقد است که باید سازماندهی جدیدی در صدا و سیما شکل گیرد ولی با توجه به محدودیت‌های جدیدی که در بخش درآمدهایش و همچنین موضوع محدودیت تبلیغ کالاهای خارجی در رسانه ملی، این سازمان در مضیقه است و در این برهه زمانی نیاز است که از لحاظ بودجه توجه بیشتری به صدا و سیما شود. 

هاشمی که مسئولیت معاونت اجرایی رئیس جمهور را داشته و به مدت ۱۵ سال عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است، امروز با گذشت ۶ سال از دولت تدبیر و امید و فرارسیدن زمان پاسخگویی در مورد عملکرد آن توسط دست اندر کاران سکان اجرایی کشور، معتقد است هنوز هم مشکل اقتصادی کشور ریشه در دولت‌های گذشته دارد!

مشروح گفتگو با محمد هاشمی به شرح زیر است:

با توجه به شرایط اقتصادی کشور و تغییر تعدادی از مسئولین در دولت آیا وضعیت اقتصادی کشور تغییر کرده است یا خیر؟ امروز وضعیت اقتصادی کشور را چگونه می‌بینید؟

مشکل اقتصادی امروز کشور با یک وزیر یا حتی تغییر یک وزارتخانه حل نمی‌شود. مشکل اقتصادی کشور ریشه‌ای عمیق دارد. از سال ۸۴ که آقای احمدی نژاد سکان امور اجرایی کشور را در اختیار گرفتند و برنامه هایشان در دو دوره را اجرا کردند مسیر اقتصاد کشور تغییر کرد. سال ۸۴ وضعیت اقتصادی کشور در بهترین شرایط خود بود. رشد و ضریب اقتصادی، بیکاری و همچنین تورم در سطح قابل قبولی قرار داشت. در نتیجه شرایط کشور بسیار مطلوب بود. در آن زمان شرایط روابط بین الملل نیز همین گونه بود. اما زمانی که آقای احمدی نژاد دولت را تحویل دادند، رشد  اقتصادی منفی ۵/۵ درصد شده بود. ضریب بیکاری بسیار بالا بود و همین طور تورم. در عین حال حجم نقدینگی بالایی در جامعه وجود داشت و قیمت دلار بسیار بالا رفته بود. دلار ۷۰۰ تومانی به ۳۶۰۰ تومان افزایش یافته بود. در زمان آقای احمدی نژاد برنامه ای برای اشتغال و تولید وجود نداشت و شرایط تولیدکنندگان داخلی در بدترین وضعیت ممکن قرار داشت. حجم واردات بسیار بالا بود و نزدیک به ۸۰ میلیارد دلار واردات داشتیم که عمدتا هم کالاهای مصرفی بودند.

حال با گذشت ۶ سال از دولت تدبیر و امید گمان نمی‌کنید باید وضعیت اقتصادی را تغییر می‌دادند؟ قرار بود که روحانی بیاید مشکلات دولت قبل را حل کند...

همانطور که گفتم مشکلات اقتصادی به این راحتی حل نخواهد شد و ریشه عمیق دارد؛ دولتی که آقای روحانی تحویل گرفته است ویژگی‌های اقتصادی فاجعه باری داشت. وی در چند اقدام قابل قبول باعث تاثیرات شگرفی در اقتصاد کشور شد. در حوزه روابط بین الملل شش قطعنامه زیر بند ۷ داشتیم که وجود آنها باعث ایجاد مشکلات نظامی برای کشور می شد و ممکن بود جنگ را در پی داشته باشد. تمام اینها با برجام رفع شد که این در جای خود یک اقدام بسیار ارزشمند است. حال ممکن است بگویند برجام برای ما ثمره اقتصادی نداشته است که در عین حال این موضوع هم غلط است چون ما در موضوع کشتیرانی گشایش‌های بسیاری داشتیم.

نکته دیگر در حوزه اقتصاد داخلی این بود که دولت روحانی رشد اقتصادی منهای ۵.۵ درصد را تحویل گرفت اما جهت رشد را تغییر داد و آن را به رشد اقتصادی سه درصد رساند. این خود نشان دهنده این است که حرکت بزرگی در حوزه اقتصادی توسط دولت تدبیر و امید انجام گرفته است. البته در این میان فرصت‌های شغلی بسیاری هم ایجاد شده است. اما با توجه به ساختاری که از قبل وجود داشت آقای روحانی نتوانست سیاست احمدی نژاد را که افزایش حجم نقدینگی در کشور بود، تغییر دهد.

بنابراین در دولت آقای روحانی هم حجم نقدینگی افزایش یافت و همانطور که می‌دانید در اقتصاد اصلی وجود دارد که اگر نقدینگی زیاد شود، باعث کاهش ارزش پول ملی خواهد شد. در همین راستا نتیجه عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم آن شد از اواخر سال ۹۶ ما با مشکلات کاهش ارزش پول ملی مواجه شدیم و از سویی با بدعهدی آمریکا و ترامپ با خروج از برجام باعث ایجاد جنگی روانی در جامعه شد. تمام این پارامترها باعث شد قیمت دلار افزایش چند برابری داشته باشد که باعث کاهش ارزش پول ملی به صورت جهشی شد.

آیا با وجود تمام این سخنان، بازهم دولت نمی‌توانست از پس چالش ها بربیاید؟

همانطور که می‌دانید مواردی که به آن اشاره کردم بر روی اقتصاد و موضوعات پیرامونی آن تاثیرگذار است و تبعات بسیار بدی از نظر تورم و گرانی در پی دارد، حال این شوک به اقتصاد کشور وارد شد. در هر کشوری اگر اینگونه مسائل اتفاق بیفتد حاصلش جزئی نخواهد بود؛ البته امروز دولت در تلاش است تا آثار جنگ روانی خروج آقای ترامپ و آثار منفی کاهش ارزش پول ملی را از بین ببرد که این هم کار ساده‌ای نیست. چون امروز همانطور که شاهد هستید دولت توانسته حجم عظیمی از آن را کاهش دهد و دلار را از ۱۸ و ۲۰ هزار تومان به کانال ۹ و ۱۰ هزار تومان برساند که البته این کافی نیست. زیرا این موضوع هم تبعاتی دارد که یکی از آنها بحث ایجاد گرانی در پی تغییر قیمت دلار است و امروز شاهدیم برخی کالاها که در موقع گرانی دلار افزایش یافتند با کاهش قیمت‌ها، ارزان نشده‌اند که این نشان از نظارت ضعیف دارد.

البته در این میان نمی‌توانیم از فساد اقتصادی و فرار عده‌ای چشم پوشی کنیم. تمام این پارامترها باعث ایجاد هرج و مرج در جامعه خواهد شد و دولت در تلاش است تا تبعات آن را کنترل کند. حال باید دید که چقدر می‌تواند موفق باشد. البته اینطور نیست که دولت تنها باشد بلکه تمام نظام با این موضوع درگیر است.

 با توجه به شرایط کشور، بودجه پیشنهادی دولت در سال ۹۸ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با توجه به سخنانی که از اغلب نمایندگان مجلس به گوشم می‌رسد، متوجه شدم که افزایش بودجه امسال در کل ۹ درصد نسبت به سال گذشته بوده است که همین میزان هم در حوزه حقوق و دستمزد بوده است که آن هم تنها به علت گرانی‌ها و تورم است تا شاید بتواند شرایط را برای حقوق بگیران بهتر کند. امروز بیشترین آسیب متوجه حقوق بگیران است. چون درآمد ثابتی دارند. حقوق بگیران در نتیجه کاهش ارزش پول ملی، قدرت خریدشان را از دست می‌دهند و زیان می‌کنند.

حال دولت امروز برای جبران این ضرر ۹ درصد بودجه را افزایش داده تا بتواند اندکی از حقوق کارگران را اضافه کند. البته افزایش حقوق‌ها قرار است به صورت پلکانی اجرا شود. یعنی آن شخصی که حقوق کمتر می‌گیرد، افزایش بیشتری داشته باشد که این موضوع باعث بهتر شدن وضعیت آنهایی خواهد شد که حقوق کمتری دریافت می‌کنند.

در بودجه سال جاری، بودجه فرهنگی کاهش شدیدی یافته است. با توجه به سابقه شما در سازمان صدا و سیما می خواستم بدانم کاهش بودجه سال چه تأثیری در فعالیت های سازمان صدا و سیما خواهد داشت؟

ما امروز در حوزه فرهنگ موازی کاری بسیار زیادی داریم و این خود یک مشکل است. در حوزه فرهنگ دستگاه‌های موازی بسیاری هستند و یک کار توسط چند دستگاه انجام می‌شود. حال قصد از کاهش بودجه فرهنگی و بودجه صدا و سیما کم کردن این موازی کاری هاست. البته کاهش بودجه در عملکرد سازمان صدا و سیما کم تأثیر نیست و ابزار کار آنهاست. منتها در صدا و سیما نیاز به سازمان دهی احساس می‌شود. نظر بنده این است که باید هزینه‌ها را در سازمان صدا و سیما منطقی کنیم. از این باب می‌گویم که در صدا و سیما دستگاه‌های موازی بسیار است. این موضوع ربطی به بودجه ندارد. البته درست است که صدا و سیما باید حمایت شود اما باید به گونه‌ای باشد که مدیریت آن به درستی انجام شود و نیازی نیست که چندین شبکه وجود داشته باشد و برنامه‌های تکراری پخش کنند.

یعنی معتقدید باید سهم صداوسیما از بودجه کاهش یابد؟

البته صدا و سیما با توجه به محدودیتی که امسال برای آن ایجاد شده است، نیاز به توجه بیشتری دارد، زیرا در اکثر کشورهای دنیا درآمد تلویزیون از محل آگهی‌هاست ولی چون امسال سازمان صدا و سیما برای پخش آگهی‌های خارجی محدودیت دارد و باید تنها تولید داخلی را تبلیغ کند، این موضوع باعث کاهش درآمد این سازمان خواهد شد و مهم است که به این موضوع توجه شود.

در مورد موضوع سازماندهی در سازمان صدا و سیما باید بگویم که در واقع به عنوان مثال در زمان مدیریت بنده در صدا و سیما این سازمان، ۱۱ هزار نیرو داشت ولی من اخیراً شنیده‌ام که تعداد نیروهای آن به ۸۰ هزار نفر افزایش داشته است. این موضوع خود نیاز به بودجه و سرمایه گذاری دارد. به هر حال وقتی شرایط کشور به گونه‌ای می‌شود که دشمن می‌خواهد از راه اقتصاد به مقصود خود برسد و نظام را تغییر دهد و نظام را ساقط کند، اینجا همگی باید همکاری کنند و اگر سختی وجود دارد، باید برای همه باشد. همه کشور و دستگاه‌ها باید همکاری کنیم تا این چالش ها بگذرد. مشکل امروز کشور مشکل یک قوه نیست که بگوییم اگر فلان قوه عملکردش را اصلاح کند، مشکل حل می‌شود. امروز تمام قوا و نهادهای حقوقی و همچنین نیروهای مسلح باید دست به دست هم دهند که بتوانیم مشکلات کشور را رفع کنیم.

با توجه به انتقادهایی که جدیدا نسبت به آیت الله هاشمی در رسانه‌ها توسط برخی چهره‌های اصلاح طلب منتشر می‌شود، سؤال اینجاست که اینها چرا انتقادهای خود را در زمان حضور و زنده بودن وی مطرح نمی‌کردند. نظر شما در مورد این موضوع چیست؟

حال اگر منظور شما سخنان آقای خوئینی هاست، باید بگویم که آقای خوئینی ها از روحانیونی هستند که هم قبل از انقلاب در نهضت اسلامی مشارکت داشتند و هم بعد از انقلاب در پست‌های مهم انجام وظیفه کردند. مسئولیت دادستانی کل و نایب رئیسی مجلس از برخی عناوین خدمتی وی است. از آنجایی که آقای خوئینی ها روحانی هستند و می‌دانند که صحبت‌هایشان یا غیبت است یا تهمت که اگر غیبت باشد در فقه اسلامی بالاتر از بدترین گناه‌هاست و اگر تهمت باشد که مجازاتش سنگین‌تر از غیبت است و از آنجایی که ایشان دادستان بوده‌اند، می‌دانند که در قضای اسلام اصل بر این است که «البینه المدعی» یعنی هر کسی که حرفی را می‌گوید باید آن را استدلال کند و در مورد آن مدارک ارائه دهد.

البته من بسیار تعجب می‌کنم که شخصی در این سطح چطور در سالگرد چهلمین سال انقلاب اسلامی به جای آنکه در چنین شرایطی که دشمن تمام توان خود را علیه ملت بسیج کرده، به تخریب یک شخصیت مورد علاقه امام خمینی (ره) می پردازد. این کار چه سودی برای کشور و نظام دارد؟ این سخنان چیزی جز ریختن آب به آسیاب دشمن نیست.

در زمان حیات آقای هاشمی و در زمان امام(ره) عده‌ای می‌گفتند که هاشمی خاکریز اول است، اگر می‌خواهید امام(ره) را بزنید، باید ابتدا هاشمی را بزنید که این در زمان رهبر معظم انقلاب نیز ادامه داشت. حال امروز با اینکه هاشمی رفته است، من نمی‌دانم اسم این گونه افراد را چه چیزی بگذارم که امروز هم دست از سر هاشمی برنمی‌دارند و علیه او یا صحبت می‌کنند یا مستند می‌سازند. اینها همه نکاتی است که نشان دهنده عظمت انقلاب و نقش پررنگ آیت الله هاشمی در انقلاب اسلامی است که امروز هم حتی از افکار او می‌ترسند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.