آینده برنامه هستهای ایران در سایه برجام چگونه است؟
امیلی لاندا، عفراییم اسکولای در اندیشکده اسرائیلی مطالعات امنیت ملی نوشتند: اکنون که سه سال از انعقاد برجام در اواسط ژانویه ۲۰۱۶ میگذرد، دو تحول بزرگ ارزش بررسی دارد: نخست رویکرد ترامپ به ایران و برجام که با تصمیم به خروج از برجام در می ۲۰۱۸ به اوج رسید و دوم تلاشهای ایران برای اطمینان از بقای برجام. اینکه آیا ایران مایل خواهد بود دوباره به پای میز مذاکره بازگردد هنوز معلوم نیست اما با این حال دو مشکل بزرگی که در سال ۲۰۱۸ در رابطه با برجام ظهور یافت، نیازمند بذل توجه فوری است.
در ادامه این مطلب آمده است: مشکل نخست درباره بازرسیهای اعلام نشده از تاسیسات هستهای ایران است. مشکل دوم نیز مربوط به برنامه موشکی ایران به خصوص آخرین موشک آزمایششده میانبرد است که قادر است تمام خاورمیانه و بخشهایی از اروپا را هدف قرار بدهد و کلاهک هستهای نیز حمل کند. ایران با تقویت توان موشکی و مانورهای دیپلماتیک برای منزوی کردن ترامپ در رویکردش به برجام، ممکن است موفق شود فشارهای وارده از سوی دولت آمریکا را تحمل کند. در این صورت هرگونه اقدام دیپلماتیک یا نظامی برای توقف دستیابی ایران به سلاح هستهای و بازگرداندن ثبات به خاورمیانه ناممکن خواهد شد.
در پاسخ به این سوال که پس از سه سال اجرا، عملکرد برجام تاکنون چگونه بوده، هواداران این توافق تاکید میکنند که به خوبی عمل میکند. اما این چه معنایی دارد؟ اگر مقصودشان این است که از تبدیل شدن ایران به یک کشور هستهای ممانعت به عمل آمده، کاملا واضح است که چنین نبوده است. دستکم به این علت که این توافق با توجه «بند غروب» که دارد، توافقی موقتی است و در نتیجه تنها توانمندی هستهای ایران را به تعویق انداخته است. اما اگر مقصود محدودیتهایی است که ایران برای پیشبرد برنامه هستهای با آنها مواجه شده، پاسخ به نحوه ارزیابی افراد از برجام بستگی دارد. اگر فرض شود که برجام توافقی منسجم و جامع است، در آن صورت پیروی ایران از مفاد برجام خبر خوبی خواهد بود. اما اگر بپذیریم که این توافق دارای نقایصی است، دیگر نمیتوان تایید کرد که بتواند مانع پیشبرد توانمندی هستهای ایران باشد.
اما آینده برنامه هستهای ایران در سایه برجام چگونه دیده میشود؟ تا سال ۲۰۲۴ ایران مجاز است از ۵۰۶۰ سانتریفیوژ نسل اول خود استفاده کند. پس از آن طی مراحلی ایران اجازه خواهد داشت از نسلهای پیشرفتهتر سانتریفیوژها بهرهبرداری کند. در حال حاضر زمان لازم برای ساخت بمب اتمی توسط ایران یک سال است اما با گذشت زمان، این باره زمانی کاهش مییابد. تهدیدهای مکرر ایران به افزایش میزان غنیسازی فراتر از حد مجاز و در نتیجه کاهش زمان لازم برای ساخت بمب باعث میشود که اعتماد به ایران و خوشبینی به دوران پس از برجام متزلزل شود. در صورت نقض نشدن برجام، تاریخ انقضای قانونی این توافق سال ۲۰۲۵ خواهد بود.
اما طی سه سال گذشته شاهد دو تحول بزرگ در رابطه با برجام بودیم. بیتردید مهمترین تحول مربوط به تصمیم ترامپ برای خروج از برجام است. طی سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ آمریکا تلاش زیادی کرد تا اروپا را متقاعد به اصلاح و استحکام برجام کند. جزییات این مذاکرات به طور رسمی منتشر نشده اما منابع غیررسمی گفتهاند که تا حدودی نیز پیشرفتهایی حاصل شد. اما طرفین موفق نشدند درباره یکی از ویژگیهای اصلی برجام به توافق برسند: مقررات مربوط به غروب توافق. پس از همین ناکامی بود که ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود.
این تصمیم مباحث زیادی را در داخل آمریکا به دنبال داشت و البته با مخالفت قاطع پنج کشور دیگر دخیل در برجام روبرو شد. اما علیرغم هشدارهایی که درباره پیامدهای ناگوار این تصمیم مطرح میشد، نه تنها برجام هنوز پابرجاست بلکه حتی ایران در تلاش است که شرایط فعلی را حفظ کند و این دومین تحول مهم در این دوره از تاریخ برجام است.
در حقیقت برجام مزایای متعددی برای ایران دارد: این توافق به ایران امکان میدهد توانایی هستهای خود را حفظ کند، به غنیسازی اورانیوم در ایران مشروعیت میبخشد، فعالیتهای موشکی ایران را پوشش نمیدهد که مکانیزمی برای کاربرد تسلیحات هستهای قلمداد میشود، دارای شروط بازرسی و نظارتی بسیار ضعیفی است و در نهایت معافیت های مهمی در رابطه با تحریمها به ایران میدهد. به همین علت مایه تعجب نیست که تهدیدات ایران مبنی بر اینکه اگر سایر کشورهای عضو ۵+۱ امتیازهای اقتصادی برجام را تضمین نکنند از این توافق خارج میشود، عملی نشده است. به منظور نجات برجام، ایران مجبور است که از پایبندی اروپا به آن اطمینان حاصل کند. به همین منظور ایران در تلاش است با ایجاد شکاف میان اروپا و آمریکا، اروپاییها را وادار کند که از امتیازات اقتصادی ایران علیه تحریمهای آمریکا محافظت کنند. اروپاییها که مشتاق معاملات پرسود با ایران هستند، تلاش میکنند با تاسیس یک سازوکار مالی ویژه به منظور دور زدن تحریمهای آمریکا، تلاشهای آمریکا برای اعمال فشار بر ایران را تضعیف کنند.
در سایه این تحولات، شانس موفقیت راهبرد ترامپ برای فشار بر ایران چقدر است؟ بخشی از این امر به تمایل ایران و مردم این کشور برای ادامه تحمل مشقتهای اقتصادی به منظور تبدیل شدن به یک قدرت هستهای بستگی دارد و البته ادامه سیاست تهران برای بسط نفوذ در خاورمیانه. اما معلوم نیست که این فشارها بتواند بخشی از ایران را متقاعد کند که به میز مذاکره بازگردند. حمایت اروپا، چین و روسیه بر مقاومت ایران در بازگشت به میز مذاکره موثر بوده است.
صرفنظر از تمایل ایران برای بازگشت به میز مذاکره، دو معضل بزرگ برجام که در سال ۲۰۱۸ شاهد ظهور آنها بودیم به اقدام فوری و جدی نیاز دارد. عامل نخست دسترسی کامل به تأسیسات هستهای اعلام نشده است. آرشیو اسناد هستهای که در ژانویه ۲۰۱۸ از قلب تهران توسط سازمان موساد خارج شد(!)، حاوی مدارک مفصلی از برنامههای ایران برای تولید پنج بمب اتمی است. این مدارک شامل تاسیسات مخفی ایران برای تولید تسلیحات اتمی است و حکایت از دروغگویی(!) ایران به آژانس بینالمللی اتمی درباره ماهیت فعالیتهایش دارد. آژانس علیرغم دریافت این اسناد، نیاز دارد که از این مدارک بازرسی به عمل بیاورد تا فریبکاری ایران را ثابت کند. به استثنای کارهایی که در دو اندیشکده مستقر در واشنگتن یعنی بنیاد دفاع از دموکراسی ها و موسسه علوم و امنیت بینالملل انجام شده، جامعه کنترل تسلیحاتی در آمریکا هنوز توجه درخوری به این حقیقت نشان نداده است. همچنین با اینکه آمریکا بزرگترین تامین کننده منابع مالی آژانس بینالمللی اتمی است، از زمان تصویب برجام هنوز از نفوذ خود برای تغییر سازوکار نظارتی این سازمان بهره نبرده است.
مسأله دوم برنامه موشکی ایران و به طور مشخص آزمایش موشک میانبرد اخیر است که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارد. با اینکه این اقدام تهدیدی آشکار تلقی میشود، کشورهای اروپایی آن را نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نمیدانند. دو کشور اروپایی که نگرانی بیشتری داشتند، فرانسه و انگلستان بودند که آنها نیز از ترس به خطر انداختن برجام از نشان دادن واکنش شدید خودداری کردند. برنامه هستهای ایران دارای پیامدهای عمیقی برای تلاشهای جهانی به منظور کنترل تسلیحات است. این نظام با انعقاد برجام نیز دچار آسیب شد زیرا برای کشوری که به دنیا درباره ماهیت فعالیت هستهای خود دروغ گفت، مجازاتی در نظر گرفته نشد. در این توافق به یک کشور فاقد سلاح هستهای اجازه داده شد که به غنیسازی اورانیوم ادامه دهد. اما از اعطای چنین مجوزی به سایر کشورهایی که به ان پی تی پایبند بوده و از فعالیت هستهای ایران نگرانند، خودداری شده است. ایران و سوریه که آشکارا مفاد این پیمان را نقض کردند، همچنان عضو آن هستند و از مزایای آن بهره میبرند.
اگر شیوه فعلی یعنی نادیده گرفتن تخلفات هستهای ایران در گذشته و ناتوانی سازمان بینالمللی انرژی اتمی در ارزیابی ماهیت فعالیتهای ایران ادامه پیدا کند، پیامدهای جدی متوجه جهان خواهد بود. با پشتوانه تقویت توانمندی موشکی و خارج کردن ترامپ از حیطه برجام با مانورهای دیپلماتیک، ممکن است ایران موفق شود سیاستهای فشار اقتصادی آمریکا را تحمل کند. در این صورت هر گونه اقدام نظامی و دیپلماتیک برای ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای و بازگرداندن ثبات به خاورمیانه با شکست مواجه خواهد شد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر