گلایههای صریح جنتی بعد از بازنشسته شدن/قانون منع به کارگیری بازنشستگان برای زمین زدن دولت طراحی شد
علی جنتی جزو چهرههایی است که همچون مولاوردی، طراحان قانون منع بهکارگیری بازنشستگان را افرادی با سوءنیت معرفی میکند و معتقد است که « این قانون از سوی کسانی تهیه شد که به دنبال زمین زدن دولت بودند» و «جوانگرایی فقط یک شعار بود که حامیان این قانون بیان کردند».
مشروح این گفتگو را بخوانید؛
آقای جنتی دوران بعد از بازنشستگی سختتر میگذرد یا بعد از استعفا؟
کنارهگیری از جایی که محل خدمت به مردم بود، سختتر از بازنشستگی است. بههرحال هر فردی در یک سنی بازنشسته میشود اما اینکه فرد در شرایط خاصی نتواند کارش را ادامه دهد، سخت است، بهخصوص برای من که در تمام مدت کارم، از 6 صبح تا 10 شب کار میکنم، اینکه یکباره ساعت کاری کم شود، از نظر روحی فشار به انسان وارد میکند.
مهمترین نقدی که به قانون منع بهکارگیری بازنشستگان وارد میشود، این است که بهدلیل زمان محدود دولت برای اجرای این قانون، شوکی به بدنه قوه مجریه وارد شد و دولت بهراحتی نمیتواند جایگزین مناسبی برای گزینههای بازنشسته پیدا کند. شما که خودتان از بدنه دولت بودهاید،چقدر این مشکل را حس کردهاید؟
با این فرصت کمی که به دولت دادهاند، عملا دستگاهها غافلگیر شدهاند و برای جایگزینی آنها دچار مشکل هستند. الان بسیاری از استانداریها، سفارتخانهها و معاونان وزارتخانهها با سرپرستی اداره میشوند که این برای دولت اتفاق جالبی نیست؛ بهخصوص اینکه سفارتخانههای مهم بخواهند با سرپرست یا کاردار اداره شوند، به منافع ما ضربه خواهد زد.
حدود 14استانداری مشمول این قانون شده اند که 9 استاندار جدید تعیین شدهاند و باقی با سرپرست اداره میشوند. علاوه بر این برخی از معاونان و مدیران کل استانداری هم بهدلیل بازنشستگی کنار رفتهاند؛ به عنوان مثال استاندار خراسان رضوی و چند معاونش کناررفتهاند و این سمتها با سرپرست اداره میشوند. این موارد تنها نمونهای از مشکلات است، درحالی که اگر بازه زمانی ششماهه برای این کار در نظر میگرفتند، دولت میتوانست بهتر کار را انجام دهد.
الان برای معرفی سفیر هم دچار مشکل هستیم، تا زمانیکه گزینه جدید معرفی شود و آن کشور مقابل پاسخ دهد، چند ماه طول میکشد.
به نظر شما چه راهی میشد انتخاب کرد که این قانون بهتر اجرا شود؟ اینکه بازه زمانی اجرا بیشتر میشد،کافی بود؟
من روی اصل قضیه صحبت دارم، ظاهر این قانون خیلی خوب است. میگویند میخواهیم از نیروهای جوان و تازهنفس استفاده کنیم اما باطن امر این است که حدود هزارمدیر مشمول این قانون هستند و باید کنار بروند. این خسارت بزرگی به بدنه اجرایی کشور زده است. این اتفاق نمیتواند بدون حساب و کتاب باشد و معتقدم کسانی که این طرح را در مجلس مطرح کردند، بهدنبال زمین زدن دولت بودند.
البته اهالی مجلس که شامل فراکسیون امید هم هستند، رأی بالایی به این طرح دادند...
نیت درستی پشت این طرح نبود. متاسفانه حتی اعضای فراکسیون امید و برخی از مستقلین در مجلس، فریب شعار جوانگرایی را خوردند و به این طرح رأی دادند و این مورد به همان صورت که طراحان طرح پیشنهاد کرده بودند، تصویب شد.
پس شما معتقدید که در اصل این قانون حرف است و قرار نیست شعار بهکارگیری مدیران جوان که طرفداران قانون منع بهکارگیری بازنشستگان آن را برجسته کرده بودند، اجرا شود؟
ما اصلا این تعداد نیرو تربیت نکردهایم که بگوییم نیروهای جوان جایگزین بازنشستهها شوند. فردی که حداکثر رئیس یک اداره بوده را نمیتوان فقط چون جوان است بهعنوان معاون وزیر قرار داد. این جوانگرایی فقط یک شعار بود که حامیان این قانون بیان کردند.
ضعف در کادرسازی موضوعیاست که سالها بدنه مدیریتی کشور را دچار مشکل کرده.برخی معتقدند که نبود کادرسازی و ضعف در این حوزه موجب شد تا اجرای این قانون، شوکی به دولت وارد کند...
این مشکل از ابتدا وجود داشته و از ۲دهه قبل باید به جذب نیروهای مستعد تحصیلکرده فکر میکردیم تا قدم قدم به سمت معاون وزیر و سفیر برسند اما این کار انجام نشده است. در دولتهای نهم و دهم هم که ۸۰۰هزار نفر نیرو به بدنه دولت اضافه شد، این افراد نیروهای واجد شرایط نبودند که بعدا بتوانند پستهای مدیریتی را برعهده بگیرند. اکثر این افراد دارای مدرک دیپلم و فوقدیپلم بودند که با توجه به عقاید سیاسیشان سمتی را برعهده گرفته بودند.
در شرایطی که براساس گفته شما دولت نیروی مناسب برای جایگزینی بازنشستهها ندارد، باید منتظر چه اتفاقهایی بود؟
دولت مجبور است که این قانون را به هر شکلی اجرا کند و عموما مدیرانی که مشمول قانون بودند کنار رفتهاند و حوزههای مختلف با سرپرست اداره میشود اما درنهایت باید بدانیم با توجه به چالشهای قومی، مذهبی، اجتماعی و اعتراضهای عمومی و کارگری، کسانی میتوانند این مسائل را تدبیر کنند که آشنایی کامل با موضوعات داشته باشند.
دولت باید تلاش کند افرادی را که در وزارت کشور و معاونان استانداری صاحب تجربه بودهاند انتخاب و مشکل استانداریها را حل کند. در حوزه سفارتخانهها هم جای مهمی مانند آلمان بدون سفیر است و در شرایطی که باید روابطمان را با اروپا بهبود بخشیم، در این کشور سفیر نداریم. نماینده دائم ما در سازمان ملل هم مشمول قانون شده است و در این شرایط حساس باید به دنبال فردی بگردیم تا بتواند جایگزین شود. باید بدانیم که قطعا نمیتوانیم مدیرانی با آن تجربه و درایت پیدا و جایگزین کنیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر