او که چنین متین، پرمغز و شیوا از رویای یک نسل فوتبالی گفته، امیر عابدزاده است؛ پسر احمدرضا عابدزاده. گلری که حالا همه‌مان به بودنش در تیم‌ملی فوتبال ایران افتخار می‌کنیم. او در گفت‌وگویی مشترک با خبرآنلاین و نشریه دنیای ورزش تورنتو حرف‌هایی زده از هدف ها و انگیزه هایش در تیم ملی و برنامه هایی که برای آینده اش دارد.

شرایط تیم ملی و شرایط آمادگی خودت را چطور می بینی؟

خدا را شکر. اردوی خیلی خوبی است. اردوی دوم بعد از جام جهانی برای آماده سازی جام ملت ها، روز به روز همه بهتر می شویم. انگیزه خوب و امکانات هم صحبت کردند روز به روز بیشتر شود و ما و بچه ها با روحیه به کارمان ادامه می دهیم.

در جام جهانی خیلی خوب بودی و حتی روی نیمکت هم انرژی خیلی بالایی داشتی. از حال و هوای جام جهانی بگو.

خدا را شکر توانستیم بهترین نتیجه تاریخ را در جام جهانی بگیریم. در یک گروه خیلی سخت که خیلی ها فکرش را نمی کردند و ما و بچه ها هر چه در توان داشتیم گذاشتیم تا بتوانیم دستور مربی را اجرا کنیم و فکر می کنم یکی از نتیجه های مهم کسب این نتیجه همدلی تیم بود که چه کسی بازی می کرد یا نمی کرد، یک دل بودند و با انرژی در زمین یا بیرون زمین همه با هم بودیم و توانستیم عملکرد خوبی داشته باشیم. ولی خب در بازی آخر یک مقدار بدشانسی آوردیم وگرنه الان راحت صعود کرده بودیم.

فکر می کنی جام ملت ها هم همان اتفاق بیفتد؟

صد در صد. انگیزه مان خیلی بیشتر است و خیلی درس ها یاد گرفتیم از آن رقابت بزرگ و همانطور هم می دانید انتظارمان بالا رفته و خب امکانات بهتر شود می توانیم با تجربه ای که به دست آوردیم روز به روز بهتر شویم و عملکرد خوبی را داشته باشیم و بتوانیم دل مردم را بیشتر شاد کنیم.

جام ملت ها در امارات است و نسبت به روسیه آمدنش برای هواداران راحت تر است. چه حرفی با هواداران داری؟

واقعا مردم ما نشان دادند حتی با سختی هایی که الان هستند همیشه حمایتشان را از ما دریغ نمی کنند و همه جوره ما را حمایت کردند. الان هم خوشحالیم که شرایط یک مقدار نسبت به روسیه راحت تر است و این امید را داریم که ورزشگاه در امارات پر شود و کلی از مردم و هواداران انرژی بگیریم.

این نسل شما به نظر می رسد اراده راسخی دارد که مثل بازیکن های جام جهانی ۹۸ به ستاره تبدیل شود. 

همه کسانی که اینجا هستند با یک انگیزه بالا آمدند و یک باوری را داریم که بعد هفت سال کار کردن با ثبات مربی مان در تیم ملی به وجود آمده و یک طرز فکر خوبی به ما تزریق شده که ما هم می توانیم. یعنی یک باوری آمده که با بزرگترین تیم ها بازی کردیم و توانستیم جلوی انها خیلی خوب باشیم و این نشان می دهد که ما هم می توانیم و این باور در بچه ها هست که چه از لحاظ فردی و چه تیمی ما می توانیم به جاهای خیلی بزرگ برسیم و دل مردم عزیزمان که لایق بهترین ها هستند را شاد کنیم.

 

 

وضعیت باشگاهیت چگونه است؟

خوشبختانه فصل را خیلی خوب شروع کردیم. الان یک مقطعی هستیم که با رقیب های سختمان بازی داریم. اول های فصل یک مقدار رقبا راحت تر بودند اما قرعه اینطور است که الان با تیم های بزرگتری بازی داریم ولی خب خدا را شکر تیم شرایط خوبی دارد و من هم همیشه سعی کردم نماینده خوبی برای کشورم در پرتغال باشم و تمام تلاشم را همیشه برای سربلندی کشورم کردم.

یک ماه به جام جهانی مانده بود با پدر شما صحبت می کردیم. در اوج ناامیدی آن روزها به تیم ملی خیلی امیدوار بود و اتفاقا یکی از کسانی بود که باور داشت ۴امتیاز می گیریم. این امید از کجا نشات می گرفت؟

از من همیشه درباره شرایط اردو می پرسید و من برایش توضیح می دادم ولی خب پدرم همیشه از لحاظ فکری و اعتماد بنفس انسان بزرگی بوده و همیشه خودش را بالا می داند و به تمام بچه هایی که اینجا هستند و کادر فنی باور داشت و سعی کرد این انرژی را به مردم انتقال بدهد که پشت ما باشند. فکر می کنم پدرم و بقیه پیشکسوتها این کار را خیلی خوب انجام دادند و به نوعی روحیه خوبی دادند. از تک تک آنها ممنونم و دستشان را می بوسم که این انرژی را به ما دادند و مردم پشت ما بودند. مردم به پیشکسوت ها اعتماد دارند و یکی از دلایلی که باعث شد ما روحیه بالایی داشته باشیم همین حمایت پیشکسوت ها بود. از طرف دیگر یک طرز تفکری هم بین ما بچه ها هست که با هم می رویم و تا آخرین لحظه می جنگیم برای کشور.

پدر خیلی به تو اعتماد دارد و به نظر می رسد همه هیجان روزهایی که خودش بازی می کرد را در دستان تو می بیند. همیشه همینطور است و این حس را در پدر و پسری احساس می کنی؟

من همیشه گفتم افتخار می کنم پدری مثل احمدرضا عابدزاده دارم. باعث غرور من است و همیشه سعی می کنم از او یاد بگیرم و واقعا حسی که من دارم وقتی در این مجموعه هستم و عکس پدر به دیوار است به من یک انگیزه خاص می دهد که تمام تلاشم را بکنم همانطور که او سال ها دل مردم ایران را شاد کرد من هم همین کار را بکنم و باعث افتخار ایران و خانواده ام باشم.

درباره تو می گویند سبک زندگی ات با دیگر هم نسلانت فرق می کند. کتاب های خاص ادبیات کلاسیک می خوانی، موسیقی خاص گوش می کنی.طوری که شاید عده ای می گویند امیر گوشه گیر است.

نه اصلا گوشه گیر نیستم. من احساس می کنم آدم باید خودش را هر روز بشناسد. وقتی خودت را بشناسی، سلیقه ها را بشناسی و چیزی که از درون تو را خوشحال می کند، باید دنبال آنها بروی. شاید خیلی از مردم طوری باشند که مثلا چون فلان کس این کار را می کند من هم دنبال آن بروم ولی من دارم این را یاد می گیرم و در مسیری افتادم که به دنبال چیزی بروم که خوشحالم می کند. اگر فکر می کنم یک نوع موسیقی یا یک سبک کتاب من را خوشحال می کند دنبال هم بروم. چون فکر می کنم کسی که از درون به آرامش برسد می تواند در مسیرش راحت تر جلو برود و با آرامش به ان چیزی که می خواهد برسد.

از احمدرضا پرسیدیم از واژه بچه عقاب خوشت می آید، گفت امیر یک هویت مستقل دارد، یک گلر محبوب است که عابدز صدایش می کنند. نه کسی پدرش را می شناسد و نه می داند عقاب چی هست! خودت چه حسی نسبت به این دو لقب داری؟

من یک طرز تفکری پیدا کردم این است که این بالا یعنی در مغزم خاموش است. یعنی حتی در فضای مجازی یک پست بگذارم صد نفر بیایند لقب مثبت بدهند نمی شنوم یا حتی اگر یک لقب بد بدهند باز هم نمی شنوم. سعی کردم این بالا(ذهنم) را ساکت کنم و فقط تمرکزم را بگذارم روی چیزی که می خواهم؛ به تیمم کمک کنم، سربلندی کشورم و برای تیم باشگاهیم کار کنم و فقط به هدفم فکر کنم و فکر می کنم الان اول راه هستم و خیلی نباید به این چیزها توجه کنم. دنبال اصل و نتیجه هستم. این چیزها جزئیات است و برای من مهم نیست که چه کسی چی صدایم می کند. باید تمرکزم را روی بازی و پیشرفتم بگذارم و هر روز یاد بگیرم و فکر می کنم این مهم است که بعدها مثل الان که همه احمدرضا عابدزاده را با عقاب آسیا می شناسند من را هم با یک لقبی بشناسند. الان امیر یا عابدز صدایم می کنند ولی در کل این بالا(ذهنم) خاموش است و نمی شنوم.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.