قتل به سبک "پالپ فیکشن" تارانتینو، تشبیهی است که روزنامه نیویورک تایمز به نقل از یک مقام ارشد امنیتی آمریکا از نحوه به قتل رسیدن «جمال خاشقجی» روزنامه‌نگار منتقد دولت عربستان سعودی مطرح کرده‌ است، پس از گذشت ۱۵ روز ناپدید شدن گویی مرگ و قتل وی بر همگان مبرهن شده و دولت ریاض شواهد معتبری برای تبری جویی از این قتل ندارد. اما چگونه چنین رسوایی پر سروصدایی دامن دولت عربستان را گرفته است؟

 

ماجرا از آنجا شروع شد که خاشقجی برای ثبت عقد خود با همسر جدیدش پای به کنسولگری عربستان در استانبول می‌گذارد، اما دیگر مجالی برای خروج از آن نمی‌یابد و خبر ناپدید شدن وی توسط همسرش به اطلاع جهانیان رسید. گویی دولت عربستان نه تنها برای خاشقجی بلکه برای سایر منتقدان ذی‌نفوذ خود خوابی شوم دیده بود.

 

خالد بن فرحان آل سعود شاهزاده مخالف حکومت ریاض بیان کرده که علاوه بر خاشقجی، پنج شاهزاده مخالف نیز پس از جلسه‌ای با مقامات سعودی، پس از مطرح کردن انتقاداتی در خصوص سرکوب مخالفان و پس از همان جلسه دستگیر شده‌اند.

 

مشابه دامی که برای خاشقجی پهن شده بود، برای بن فرحان نیز تدارک دیده شده بود. او فاش کرده که ۱۰ روز پیش از ربوده شدن جمال خاشقجی، دولتمردان سعودی نقشه‌ای برای ربودن او نیز در سر داشتند «ماموران سعودی با وعده کمک مالی چند میلیون دلاری از من خواسته بودند تا با سفر به مصر با مسئولین کنسولگری عربستان در قاهره دیدار داشته باشم. آن‌ها به من گفتند که ما از مشکلات مالی تو باخبر هستیم و قصد کمک مالی به تو را داریم».

 

اما نحوه درز اطلاعات احتمالی از نحوه به قتل رسیدن و شرح عملیات دولت سعودی از سوی ترکیه و رسانه‌های نزدیک به اردوغان مسئله را از سطح یک فاجعه حقوق‌بشری به یک مخمصه بزرگ برای دولت عربستان تبدیل کرده است.

 

پس از اعلام مفقود شدن خاشقجی، دولت ترکیه و رسانه‌های نزدیک به اردوغان اعلام کردند که خاشقجی از کنسولگری عربستان خارج نشده و به احتمال قوی در همان مکان به قتل رسیده است اما این ادعا به سرعت از سوی عربستان رد شد.

 

مسئله اما از جایی بغرنج‌تر می‌شود که دولت ترکیه اعلام کرده که فیلم و صداهایی از شکنجه و به قتل رسیدن خاشقجی در دست دارد. چند روز بعد روزنامه‌های ترکیه اعلام می‌کنند که یک گروه ضربت ۱۵ نفره از عربستان به ترکیه جهت قتل خاشقجی اعزام شده‌ بودند. اسنادی که از سوی این رسانه‌ها منتشر شده حاکی از آن است که این ۱۵ نفر از بدو ورود به استانبول تحت نظارت دولت ترکیه بوده‌اند و دستگاه‌های امنیتی ترکیه حتی از محل اسکان آنان که در نزدیکی کنسولگری عربستان بوده خبر داشته‌اند.

 

این رسانه‌ها فاش کرده‌اند یک ون سیاه‌رنگ از مقابل کنسولگری عربستان حامل این ۱۵ نفر و احتمالا جسد خاشقجی، به سوی فرودگاه استانبول حرکت کرده و با استفاده از مصونیت دیپلماتیک، ماموران فرودگاه از گشتن جعبه‌های همراه این ۱۵ نفر بازماندند. این رسانه‌ها عنوان کرده‌اند که ماموران ضربت سعودی با استفاده از اَره بدن خاشقجی را تکه تکه کرده‌اند.

 

حجم اطلاعاتی که رسانه‌های نزدیک به دولت آنکارا از این واقعه شرح داده‌اند به نحوی است که باعث شده سران عربستان حرفی برای گفتن نداشته باشند و از سویی دیگر این ظن را تقویت می‌کند که گویی ترکیه با سهل‌انگاری عمدی عربستان را به سوی انجام این جنایت هدایت و مصمم کرده‌است.

 

این گمان از آنجایی تقویت می‌شود که حین ماجرای خاشقجی، کشیش آمریکایی نیز از سوی ترکیه آزاد می‌شود و این اقدام روابط بین آمریکا و ترکیه را به سطح تعادل باز می‌گرداند تا آمریکا با خیال آسوده کاملا به پرونده عربستان بپردازد.

 

قتل خاشقجی و جزئیاتی که از آن منتشر شده، غرب و به خصوص آمریکا را به تغییر رویه نسبت به عربستان وا داشته است. در حال حاضر نوعی اتفاق نظر میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌های سنا و کنگره آمریکا به وجود آمده که بایستی عربستان را به دلیل نقض مداوم حقوق بشر مجازات نمود. این اتحاد نیز سبب شده که موضع ترامپ از «نمی‌توانیم به دلیل قرادادهایمان عربستان را مجازات کنیم» به «طوری عربستان را مجازات خواهیم کرد که به قراردادهایمان لطمه وارد نشود» تغییر کند.

 

اما برخورد نمایندگان و سناتورهای آمریکایی با این مسئله بسیار شدیدتر از موضع دونالد ترامپ است. جیمی راسکین دموکرات از نمایندگان کنگره گفته که «ناپدید شدن خاشقجی یک حمله غافلگیرکننده علیه آزادی مطبوعات و حقوق بشر است» و خواستار ممانعت از اقدامات عربستان در نقض حقوق بشر و جنایت در یمن شده است. از سویی سناتور رند پال جمهوری‌خواه نیز خواستار قطع کمک‌های نظامی واشنگتن به عربستان شده و باب کورکر، سناتور جمهوری‌خواه و کریس کونز، سناتور دموکرات نیز در بیانیه‌ای خواستار پاسخ فوری سران عربستان درباره سرنوشت خاشقجی شده‌اند.

 

علاوه بر خدشه‌دار شدن وجهه اخلاقی عربستان در منطقه و جهان، ماجرای خاشقجی خسران‌های اقتصادی نیز برای عربستان به همراه داشته است. ریاض قصد برگزاری و میزبانی از شرکت‌های بزرگ تحت عنوان «ابتکار سرمایه‌گذاری آینده» را داشت. اما اکنون چند شرکت غربی از جمله اوبر و رسانه‌هایی چون نیویورک تایمز، سی‌ان‌ان و فایننشیال تایمز نیز اعلام کرده‌اند این نشست را تحریم کرده‌اند.

 

از سویی دیگر بسیار محتمل است که این پرونده مانند سایر پرونده‌های ضد حقوق بشری عربستان با پرداخت پول‌هایی کلان و یا امتیازهایی مناسب به رقبای منطقه‌ای و قدرتمندان جهانی، نادیده گرفته شود. در نتیجه با حرکاتی که ترکیه در این مدت انجام داده و خسارت‌هایی که عربستان از قتل احتمالی خاشقجی دیده و خواهد دید، وضعیت مثلث قدرت‌ در خاورمیانه به نفع منافع ترکیه خواهد بود، چرا که با توجه به تحریم‌های آمریکا علیه ایران و شکل‌گیری یک اجماع برای مجازات عربستان، دست ترکیه جهت مانور در منطقه و پذیرا شدن از سرمایه‌گذاران خارجی بازتر خواهد شد.

 

در صورت تکرار شدن تاریخ در مورد ناپدید شدن و قتل احتمالی جمال خاشقجی هرچند ضررهای اقتصادی و سیاسی آن به حتم دامن بن سلمان را خواهد گرفت، اما این آزادی بیان است که فدای باج‌گیری دولت‌های دیگر از ریاض شده است و گویی راهی نیست که عربستان با وجود نقض‌های فاحش حقوق بشری به پای میز محاکمه کشانده شود.

 

چرا بلا بر سر جمال آمد؟

 

اما در پاسخ به این پرسش که چرا قرعه به نام خاشقجی افتاده است محمد عثمانی تحلیل‌گر مسائل جهان عرب و دانشجوی دکترای علوم سیاسی گرایش اندیشه در دانشگاه فردوسی مشهد می‌گوید: «برای اینکه بفهمیم ریشه این اتفاق کجاست، بایستی به بررسی ساختار حکومتی عربستان بپردازیم. دولت عربستان یک ساخت کلاسیک و سنتی دارد و معطوف به روابط قبیله‌ای و عشیره‌ای است. در این ساخت حکومتی دو مبنای مشروعیت وجود دارد، یک مورد پیمان سران قبلایل عرب با پادشاه و دیگری بیعت مفتی اعظم وهابیون با پادشاه است. در این ساختار بیعت و پیمان یک مسئله حائز اهمیت تلقی می‌شود و به هر نحوی هر یک از شهروندان این دو مقوله را زیر پا بگذارد، به طور حتم با وی برخوردی خشن صورت خواهد گرفت».

 

وی معتقد است: اگر روند ارتباط آقای خاشقجی با دولت عربستان رو مورد بررسی قرار دهیم، می‌بینیم که در حقیقت یک روزنامه‌نگار نزدیک به ساخت قدرت عربستان و محمد بن سلمان است. تا سالیان سال به عنوان مشاور مطبوعاتی بن سلمان به فعالیت می‌پرداخته اما از زمانی که به انتقاد از وی پرداخت، کشور عربستان را ترک می‌کند.

 

عثمانی می‌گوید که خاشقجی تاثیر بسیار مهمی در روند افشاگری‌های رسانه‌ای علیه دولت عربستان داشته و احتمالا این مسئله موجبات قتل او را فراهم کرده است، بسیاری از اطلاعات محرمانه که از دولت عربستان به بیرون درز می‌کرده توسط خاشقجی هدایت می‌شده است. به صورت نمونه شاهد بودیم که او اولین بار خبر بازدید هیئت عربستانی از اسرائیل داد. روابط عربستان-اسرائیل در حقیقت علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه در حال شکل‌گیری بود و خاشقجی افشای این اطلاعات را رهبری کرد.

 

او ادامه می‌دهد: بر این اساس عربستان تصمیم به حذف وی می‌گیرد و زمانی هم چنین تصمیمی را اتخاذ کرده که در آستانه برگزاری یک اجلاس بزرگ اقتصادی است. اگر این مسئله را به صورت ساده مورد بررسی قرار دهیم، چنین برداشت می‌شود که هیچ دولتی حاضر نیست در یک مقطع حساس از تاریخ بخواهد چنین فاجعه‌ای جهانی را انجام دهد و تمام جهان را علیه خود بشوراند. مسئله دیگر نحوه قتل آقای خاشقجی است که نشان ‌دهنده همان بافت سنتی عربستان است و هرکسی این پیمان‌ها را بشکند باید به شدیدترین نحو حذف شود. آن چیزی که عربستان تصور آن را نمی‌کرد آن بوده که در کنسولگری‌اش شنود کار گذاشته شده باشد و این فاکتورها دست به دست هم داده تا این شرایط بغرنج پیرامون قتل خاشقجی پیش بیاید.

 

عثمانی وضعیت عربستان از نظر حقوق بشر را چندان مناسب نمی‌داند و ادامه می‌دهد: عربستان چندین سال است که در حوزه‌های مختلف حقوق بشری وضعیت نامناسبی دارد، آزادی‌های نسبی وجود ندارد و زندان‌های مخوف میزبان مخالفان حکومت عربستان است اما هیچگونه برخوردی از سوی دولت‌های بزرگ جهانی با سعودی‌ها صورت نگرفته و همه این‌ها با جایگاه اقتصادی عربستان در جهان در ارتباط است. به نظر می‌رسد که عربستان این جنجال‌های ایجاد شده را با قدرت مالی خود فیصله خواهد داد و البته باید برای راضی کردن مدعیان باج بدهد.‌

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.