محمود صادقی همچنین عملکرد فراکسیون امید را قابل دفاع اما مطلوب ندانست و حتی با انتقاد از نحوه هماهنگی‌ها در صحن مجلس برای رای دادن به طرح‌ها و لوایح به این فراکسیون نمره ۱۲ داد.

این نماینده اصلاح طلب مجلس همچنین با اذعان به این موضوع که اصلاح‌طلبان از دی ماه جایگاه گذشته را در افکار عمومی ندارند، دلیل آن را احساس تعهد و مسوولیت رهبران اصلاح طلب به ایران،‌ انقلاب و نظام برای جلوگیری از اخلال در امنیت کشور عنوان کرد.

محمود صادقی نماینده تهران و دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها با حضور در خبرگزاری ایسنا به گفت‌وگو با خبرنگار این رسانه در موضوعاتی همچون پشت پرده پیامک‌های تهدیدآمیز به نمایندگان، ارزیابی عملکرد فراکسیون امید، راه‌اندازی پارلمان اصلاحات، آخرین وضعیت پرونده‌های قضایی‌اش و دانشجویان بازداشتی و رابطه‌اش با سپاه پرداخت. مشروح این گفت‌وگو را در زیر می خوانید:

قبل و بعد از تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) پیامک‌هایی بعضا با محتوای تهدید و توهین آمیز به نمایندگان ارسال شد، به نظر شما پشت پرده ارسال این پیامک ها چیست؟

بنده اهمیتی برای این حرکت‌ها قائل نیستم چون خیلی هم بی‌سابقه نیست و در گذشته هم شاهد این حرکت‌ها بودیم. اما در نگاه کلی تر این گونه اقدامات ابزاری برای تاثیرگذاری بر نمایندگان است؛ اقداماتی که تا حدی در دنیا برای بیان مطالبات استفاده می شود لذا از این بُعد نشان‌دهنده زنده بودن، پویابودن و در صحنه‌بودن مردم و داشتن احساس مسئولیت آنهاست که باید استقبال کرد ولی با این پیش‌فرض که چنین مجالی به همه افراد با دیدگاه‌ها و طیف‌های مختلف داده شود نه اینکه تنها یک طیف خاص بتواند نظراتش را ابراز کرده و حتی از آن برای فشار و تهدید آن هم بعضا تهدید جانی استفاده کند.

البته همواره شاهد حضور گروه‌های مختلف مقابل مجلس برای بیان مطالبات‌ صنفی‌شان هستیم که معتقدم برگزاری چنین تجمعاتی مقابل مجلس باعث تقویت دموکراسی، مردمی‌ ماندن و مردمی شدن مجلس و در نهایت کمک به حاکمیت می شود به همین دلیل پیشنهاد ایجاد فضایی مقابل مجلس برای بیان خواسته های مردم را داده‌ایم اما باید این فضا برای بیان مطالبات سیاسی همه طیف ها فراهم شود نه اینکه تنها یک طیف خاص بدون مجوز از مرجعی بتوانند مقابل مجلس تجمع کنند و تجمع هر گروه و فرد دیگری منجر به برخورد پلیس و حتی بازداشت شود. نمونه آن تظاهرات تعدادی از وکلا در میدان بهارستان برای انتقاد از کنوانسیون خزر و یا اعتراض به فرآیند انتخابات و نظارت شورای نگهبان بود که باعث بازداشت آن ها شد.

به هر صوت رویه این دوستان برای بیان نظراتشان مدنی نیست، اعتراضاتی با مضامین اغلب توهین‌آمیز که از مراکزی سازماندهی می‌شود. برخی از پیامک‌ها به اندازه‌ای مستهجن و توام با رکیک‌ترین فحش‌های ناموسی است که امکان انتشار آنها هم وجود ندارد. لذا این نوع اعتراضات برخاسته از یک بلوغ مدنی نیست و بیشتر جنبه تهدید دارد.                                                   اهمیتی برای اعتراضاتی از جنس پیامک به نمایندگان در اعتراض CFT قائل نیستم؛ البته این پیامک‌ها بیشتر با شماره‌های شخصی مربوط به استان خراسان بود که برخی از آن‌ها محتوایی توام با رکیک ترین فحش‌های ناموسی داشت.

با وجود همه این موارد باز هم معتقدم این اتفاقات مهم نیست و نباید اینقدر برای آن اهمیت قائل شد که تبدیل به دغدغه شده و آن را پیگیری کنیم. به هرحال جریانی است که وجود دارد و باید با این واقعیات کنار آییم.

این صحبت‌های شما در حالی است که انگار توهین به مسئولان توسط جریانی خاص تبدیل به رویه شده است که نمونه آن توهین به رییس مجلس، نوه امام (ره) و رییس جمهور در چند سال گذشته است. چقدر می توان رواج بداخلاقی در جامعه را منشاء این تحرکات دانست؟

قطعا اگر افراد در این توهین‌ها مرتکب جرم شده و کارشان عنوان مجرمانه پیدا کند در جای خود قابل پیگیری است همان طور در زمانی که با آقای لاریجانی مُهر پرت کردند پیگیری‌های لازم صورت گرفت.

بنده شخصا بنایی برای پیگیری این اتفاقات ندارم، حتی برای برخی از این پیامک‌ها جواب‌هایی با این مضامین داده‌ام که «آجرکم الله» و «اجرکم عندالله» چون این کارها را با نیت خالص انجام می‌دهند.

این پیامک‌ها در گذشته از طریق سامانه‌ای منتشر می‌شد اما افراد این بار با شماره‌های شخصی پیامک ارسال کردند که خیلی از پیش‌شماره‌ها ۹۱۵ و مربوط به استان خراسان است آنها حتی در مواردی خودشان را اینگونه معرفی می‌کنند که دانشجوی انقلابی، مادر شهید، ایثارگر و غیره هستند.

برخی از کارشناسان بعد از تصویب لایحه CFT از تاثیر رییس مجلس سخن گفتند،‌ شما چقدر آقای لاریجانی را در این باره و سایر تصمیمات مهم مجلس تاثیرگذار می دانید؟ آیا آقای لاریجانی بانگاهی به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ این اقدامات را انجام می‌دهد؟

بنده مشخصا درباره‌ی روند بررسی لایحه CFT به آقای لاریجانی انتقاد دارم. معتقدم طولانی شدن روند بررسی، رای‌گیری و تصویب CFT قابل انتقاد است، حتی اگر آن را سوء‌مدیریت ندانیم یک نوع مسامحه بوده که باعث تصویب این لایحه در وقت اضافه شد.

به نظرم آقای لاریجانی بنابر ملاحظات خاصی که در مورد انتخاب هیأت رییسه داشت بررسی این لایحه را به تاخیر ‌انداخت این گونه که برخی نمایندگان اخطار قانون اساسی می‌دادند و ایشان با توجه به این سیگنال ها بررسی را به تعویق انداخت و در نهایت حق مجلس را ضایع کرد چرا که اگر لایحه آن زمان به رای گذاشته می‌شد شاید رای بیشتری می‌آورد و به موقع در مهلت موردنظر مراحل تصویب نهایی را طی می‌کرد. با این نگاه معتقدم رییس مجلس در بررسی CFT مماشات و ملاحظه کاری زیادی کرد. شاید می‌خواست ضمن احترام به آرای مخالف اجازه پخته تر شدن بحث‌ها را دهد تا مجال بررسی بیشتری فراهم شود.

 

به طور کلی با وجود تمامی انتقادات به آقای لاریجانی مدیریت ایشان را در موارد مختلف تحسین می‌کنم نمونه مدیریت سطح بالای ایشان در روز حمله تروریستی به مجلس است، با وجودی که در لحظه حمله در مجلس به دلیل جلسه‌ای در بیت حضور نداشت اما خود را بلافاصله به جلسه رساند و تا زمان خروج آخرین نماینده هم در پارلمان ماند.

نمونه دیگر داشتن شرح صدر زیاد در اداره جلسه بررسی لایحه CFT بود، نماینده ای آیین‌نامه را پاره و به سمت او پرتاب کرد اما واکنشی نشان نداد یا اینکه با پذیرش تذکر آقای پژمانفر درمورد قطع سخنان آقای نقوی حسینی عذرخواهی کرد. این یعنی این فرد ظرفیت بسیار بالایی دارد که در آن بحبوحه واکنش مناسب از خود نشان می‌دهد.        آقای لاریجانی بعضا برخلاف آیین‌نامه مداخله‌هایی در اداره مجلس دارد اما در مجموع  مدیریت او را بسیار حرفه‌ای و تحسین برانگیز است.

در مجموع به نظرم جدا از پاره‌ای از نقدها، آقای لاریجانی در مدیریت مجلس ضمن اشراف به آیین‌نامه تسلط کافی به فضای صحن داشته و ظرفیت بالا و تحسین‌برانگیز دارد، هرچند که معتقدم بعضا برخلاف آیین نامه مداخله‌هایی هم می‌کند مثلا در جریان طرح سوالم از وزیر اقتصاد درباره حساب های قوه قضاییه برخلاف آیین‌نامه آن را از دستور خارج کرد که سوال با خروج ایشان از مجلس و در زمان ریاست آقای پزشکیان مطرح شد.

حال اینکه ایشان نگاهی به آینده و انتخابات ریاست جمهوری دارد هم موضوع محتملی است که ممکن است هر شخصیت سیاسی داشته باشد.

این یعنی شما ریاست آقای لاریجانی را بر ریاست آقای عارف ترجیح می‌دهید؟

بدیهی است که ریاست آقای عارف را ترجیح ‌دهم و از نظر فراکسیونی از کاندیدای خودمان حمایت ‌کنم، اما این به معنای عدم تایید مدیریت خوب آقای لاریجانی نیست. از آن طرف هم اگر مدیریت آقای لاریجانی را تحسین می‌کنم بدان معنا نیست که اگر رقابت بین او و آقای عارف باشد به آقای لاریجانی رای دهم. حرف بنده آن است که آقای لاریجانی در مدیریت مجلس بسیار حرفه‌ای عمل کرده و تسلط کامل بر آیین‌نامه دارد. همچنین می‌تواند در لحظات خاص، بحران و تنش تصمیم‌گیری مناسب و کاملا مدیریت شده داشته باشد کما این‌که نقاط ضعفی هم دارد.

همان‌طور که شما از نحوه اداره مجلس توسط لاریجانی دفاع می‌کنید برخی معتقدند که بخشی از فراکسیون امید پشت علی لاریجانی رفته و حتی در انتخابات هیات رییسه سال سوم به او رای دادند آیا چنین موضوعی صحت دارد؟

بنده اطلاعی ندارم ‌که عضوی از فراکسیون امید در انتخابات هیات رییسه به آقای لاریجانی رای داده باشد. البته شائبه‌هایی درباره‌ی برخی افراد وجود دارد که از صحت آن مطلع نیستم. اما در ارزیابی از انتخابات هیات رییسه مجلس در سال سوم همین‌قدر کافی که رای آقای عارف در دور اول از آقای لاریجانی بیشتر بود و در دور دوم با اینکه آقای حاجی‌بابایی کاندیدای فراکسیون ولایی با او ائتلاف و برای او  تبلیغ کرد اما آقای عارف ۱۲۴ رای را کسب کرد و حدود ۲۰ رأی با او فاصله داشت، حتی شاهد بودم که افرادی خارج از فراکسیون امید هم به آقای عارف رای ‌دادند. البته شاید هم همه کسانی که ظاهرا عضو فراکسیون امید هستند به آقای عارف رای نداده باشند.

اخیرا برخی از فعالان اصلاح‌طلب صحبت از حمایت از لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ داشته و حتی او را فرزند خلف مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تعبیر کرده‌اند، چقدر حمایت اصلاح طلبان را از لاریجانی محتمل می‌دانید؟

فضای سیاسی در ایران بسیار سیال و غیرقابل پیش‌بینی است. به طوری که کسی یک یا دو هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری فکر نمی‌کرد کاندیدای اصلاح‌طلب به نفع روحانی کنار رفته و همه به او رای دهند هرچند که از رای خود هم دل خوشی نداریم. به هرحال شرایط سیاسی به گونه‌ای است که گاهی برای تصمیم‌گیری به جایی می رسیم که چاره‌ای جز رای دادن به یک فرد را نداریم. این‌که آقای لاریجانی نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد موضوع محتملی است؛ از آن طرف این احتمال را رد نمی‌کنم که اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ناگزیر به حمایت از فردی با ویژگی‌های لاریجانی باشند.

با این پیش فرض بنده این احتمال را رد نمی‌کنم که در انتخابات ۱۴۰۰ اصلاح‌طلبان در شرایطی قرار بگیرند که ناگزیر به حمایت از فردی با ویژگیهای لاریجانی شوند. در عین حال با توجه به تجربه نه چندان موفق حمایت اصلاح طلبان از روحانی بویژه در دولت دوم او که باعث تنزل سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان شد راهبرد تعامل با جناح اعتدالی یا اصولگرای میانه نیاز به تامل و دقت نظر بیشتری دارد اصلاح طلبان در حمایت از روحانی تمام سرمایه اجتماعی خود را به میدان آوردند اما روحانی یا نخواست یا نتوانست به این اعتماد پاسخ درخوری دهد.

با این وجود همه چیز به شرایط بستگی دارد، چون در عالم سیاست نمی‌توان موضوعات را صفر و صدی مطرح کرد به خصوص از این جهت که اصلاح‌طلبان همواره با محدودیت‌هایی مواجهند و باید انعطاف‌پذیری داشته باشند. نمونه آن انتخابات مجلس است که اکثر کاندیداهای اصلاح‌طلبان حذف شدند. در آن هنگام راهبرد دیگر قهرکردن با صندوق‌های رای بود اما ما راهبرد انتظارات حداقلی و مشارکت حداکثری را انتخاب کردیم گرچه نتیجه ایده‌آل نبود، اما قابل قبول شد. خروجی مجلس محصول این ترکیب است. هرچند بسیاری از نمایندگان فراکسیون امید توانمندی‌های ایده‌آل را برای کار پارلمانی ندارند، اما در طول دو سال گذشته در مقاطع مختلف تاثیر خود را گذاشتند که بارزترین آن لوایح مرتبط با مبارزه با پولشویی و طرح ممنوعیت بکارگیری بازنشستگان است که می توان منشاء تحولات شگرفی در بدنه مدیریت کشور شود.

البته به نظر می رسد مجموعه اصلاح طلبان باید برای حرکت آینده از پویایی تحرک  و جسارت بیشتری برخوردار شوند و ضرورت دارد راهبردهای خود را به روز کنند به نظرم نکته ای که اخیرا آقای خاتمی در جلسه با شورای هماهنگی اصلاحات مطرح کردند در تدوین راهبردهای جدید باید مورد توجه و تاکید قرار گیرد و آن ضرورت برانگیختن احساس شهروندی در آحاد مردم یعنی احساس ذی حق بودن در برابر حاکمیت و احساس مسئولیت اجتماعی  و بدنبال آن تقویت جامعه مدنی است این امر باید به مثابه سنگ بنای توسعه در ایران مورد توجه و تاکید قرار گیرد.

این صحبت‌های شما در حالی است که بسیاری از مردم از عملکرد فراکسیون امید ناراضی هستند، آیا شما معتقدید نمایندگان عضو این فراکسیون آنقدر عملکرد مطلوبی داشته که بتوانند رضایت مردم را جلب کنند؟

فراکسیون امید یکی از سه فراکسیون مجلس است و فعال مایشاء نیست. آیا مردم از عملکرد کلیت مجلس و دیگر فراکسیون ها رضایت دارند؟ به نظر من در طول زمان به علت سیاست هایی که اعمال شده مجلس دوره به دوره کارآیی اش ضعیف تر شده است لذا برای ارزیابی عملکرد فراکسیون امید باید انتظارات را متناسب با مقدورات کرد و اقدامات آن را مورد بررسی قرار داد کما اینکه بخش قابل توجهی از عملکرد این فراکسیون گزارش نشده و به تبع آن دیده نشده است. این خود یک ضعف است که فراکسیون امید از نظر رسانه‌ای بسیار ضعیف عمل می‌کند.

البته به هر دلیلی مشی آقای عارف حرف زدن نیست که قطعا حکمتی پشت آن است. قاعدتا سخنگوی فراکسیون هم باید با رسانه‌ها تعامل داشته باشند که شاید برای او هم محدودیت‌هایی از جانب هیات رییسه اعمال شود و خیلی آزادی‌عمل نداشته باشند.

از طرف دیگر اصلاح‌طلبان در  رسانه‌ی ملی مجال ظهور و بروز ندارند هر شش شبکه اصلی رسانه ملی در اختیار اصولگرایان است حتی فیلمبرداری از صحن مجلس به گونه‌ای انجام می‌شود که چهره‌های فراکسیون امید نشان داده نشود. صداوسیما در طول دو سال گذشته طوری عمل کرده که انگار نمایندگان اصلاح‌طلب در مجلس حضور ندارند و دائما با ترفند خاصی اعضای فراکسیون امید را بصورت سیستماتیک سانسور می‌کند.

به عنوان مثال براساس رویه‌ای نمایندگان هر شهر و استان باید در شبکه‌های استانی تریبون داشته و فعالیت‌هایشان از آن شبکه پخش شود، اما شبکه پنج(تهران) کماکان به صورت محدود با تعداد خاصی از نمایندگان تهران مصاحبه کرده و طوری فعالیت‌ها را بازتاب می‌دهد که انگار اصلا نمایندگان تهران وجود ندارند یا اقدامی انجام نمی‌دهند.

نمونه‌ دیگر را می‌توان در کمیسیون امنیت ملی دید. در دو سال قبل که آقای نقوی حسینی سخنگوی این کمیسیون بود مدام روی آنتن بود، اما امسال که آقای نجفی خوشرودی سخنگوی این کمیسیون شد به ندرت تلویزیون با او مصاحبه می‌کند، گویا از نظر صداوسیما هنوز آقای نقوی حسینی سخنگوی این کمیسیون است. اینها نشان می‌دهد که در کنار ضعیف‌بودن استراتژی فراکسیون امید برای استفاده از رسانه‌ها، رسانه‌ ملی هم سعی در ندیده شدن نمایندگان عضو فراکسیون دارد و شاید رسانه‌های هم‌سو هم خوب عمل نمی‌کنند.

البته نباید عملکرد مطلوب اعضای فراکسیون امید در هیات‌های نظارت را نادیده گرفت به طور نمونه آقای میرزایی و خانم مافی به عنوان ناظر در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب نقش موثری در صدور مجوز برای تشکل‌ها و احزاب داشتند و یا این‌که تاثیر حضور اعضای فراکسیون امید در هیات‌های مرکزی نظارت بر انتخابات شوراها به خوبی دیده شد.

فراکسیون امید در مقاطع رای اعتمادها هم بسیار موثر بوده و کارهای نظارتی خوبی هم انجام داده است این ها همه بدان معناست که باید نقاط مثبت و منفی را کنار هم دید و بعد به ارزیابی عملکرد پرداخت. با وجود این بنده هم معتقدم فراکسیون امید از پتانسیلش به خوبی استفاده نکرده و می‌توانست عملکرد بهتری داشته باشد.رسانه ملی در اختیار اصولگرایان است و به گونه‌ای عمل می‌کند که انگار نمایندگان اصلاح طلب در مجلس حضور ندارند؛ البته با وجود چنین ضعفی عملکرد فراکسیون امید را مطلوب نمی‌دانم و به آن نمره ۱۲ می‌دهم.

به هر حال در مجموع عملکرد فراکسیون امید را قابل دفاع می دانم ولی مطلوب نیست. نمره فراکسیون امید را از ۲۰، ۱۲ می‌دهم. قبلا به فراکسیون امید نمره ۱۰ می‌دادم که به خاطر عملکردش در بررسی CFT دو نمره اضافه کردم.

شما در حالی از عملکرد فراکسیون امید در بررسی لایحه CFT دفاع می‌کنید که آمار مخالف و موافق این لایحه و انتشار برخی اسامی مخالفان نشان‌دهنده مخالفت برخی از اعضای این فراکسیون با این لایحه است از طرفی دیگر عملکرد برخی از اعضای فراکسیون در استیضاح وزرا شائبه انشقاق در فراکسیون را تشدید می‌کند. آیا شما با این موضوع موافق هستید؟

عملکرد هر نماینده‌ تابع متغیرها و عوامل مختلفی است که یکی از آنها تاثیر فراکسیون بر نمایندگان است. به عبارت دیگر عملکرد فراکسیون امید حزبی نیست برخی از نمایندگان عضو این فراکسیون پیشینه اصلاح طلبی و تجربه کار سیاسی ندارند و تنها به خاطر شرایط در لیست امید گذاشته شدند.

متغیر مهم دیگر مسائل منطقه‌ای نمایندگان است که در خیلی از موارد آن را ترجیح می‌دهند در موضوعاتی مانند رای اعتماد یا استیضاح اولویت را به مسائل منطقه خود همچون کم آبی و یا مشکلات دیگر می دهند آن هم در شرایطی که بیشتر اعضای فراکسیون پشتوانه سیاسی ندارند.

مشخصا در بررسی لایحه CFT جنبه ارعابی حاکم تاثیرگذار بود. پیش‌بینی می‌کردم که اگر شرایط عادی بود حداقل رای موافق این لایحه ۱۶۰ رای بود. استدلال آن است که براساس اعلام صورت گرفته دو فراکسیون امید و مستقلین رای موافق داشتند کما این‌که آقای عارف رسما موضع‌گیری آشکار نکرد ولی رویکرد چیز دیگری را نشان می‌داد. با این حساب باید لایحه CFT بیشتر از ۱۴۳ رای را کسب می‌کرد.

از طرف دیگر برخی از اعضای فراکسیون امید در زمان رای‌گیری لایحه CFT در مجلس به دلایلی همچون ماموریت حضور نداشتند و دو نفر هم علی‌رغم حضور در رأی گیری مشارکت نداشتند، متاسفانه این موضوع مسبوق به سابقه است که در زمان رای‌گیری موضوعات حساس حداقل ۱۵ نفر از نمایندگان فراکسیون امید نیستند. این بی‌مسئولیتی و ضعف بعضی از اعضای فراکسیون است.

یکی از ضعف‌های فراکسیون امید برخلاف فراکسیون ولایی آن است که در مدیریت صحن فعال نیست .با اینکه این موضوع همواره مطرح شده ولی نتوانستیم در این رابطه عملکرد خوبی داشته باشیم. شاید یکی از دلایل آن نوع جایگاه حضور نمایندگان و صندلی‌های آنها در مجلس است که هماهنگی‌شان در صحن شلوغ مجلس بسیار سخت است حال اینکه در خیلی از مجالس دنیا به هر فراکسیون محدوده معینی اختصاص داده شده است.

به هر حال فراکسیون ولایی هنگام رأی گیری در مورد طرح‌ها و لوایح مهم به سرعت رای خود را جمع کرده و هماهنگ می‌شوند اما فراکسیون امید از این نظر ضعیف تر است. نمونه آن طرح مربوط به عفو عمومی است که هنگام رأی گیری درباره فوریت آن خود آقای فتحی به عنوان طراح در جلسه حضور نداشت و آقای کاظمی نماینده ملایر از آن دفاع کرد. البته این طرح در دستور کار مجلس نبود ولی به دلیل خارج شدن یک سوال از دستور کار به صورت پیش بینی نشده مطرح شد. اگر فراکسیون امید هماهنگی و مدیریت خوبی در آن لحظه داشت اجازه نمی‌داد طرح به این مهمی بدون برنامه‌ریزی و پیش‌بینی در دستور کار قرار گیرد.

اینها همه نشان می‌دهد ما نتوانستیم فضای صحن را به خوبی در دست بگیریم و اصولگرایان عملکرد منسجم‌تری داشتند؛  باید این را هم در نظر گرفت که اغلب دوستان اصولگرا سابقه نمایندگی بیشتری دارند که این باعث افزایش تجربه پارلمانی آنها شده است.

با ورود مجلس دهم به سال سوم کاری‌اش و گذشت یکسال از عمر دولت دوازدهم مردم به ارزیابی عملکرد اصلاح‌طلبان می‌پردازند، ارزیابی که خروجی آن را می توان در نظرات کارشناسان سیاسی و فعالان اصلاح طلب دید که بعضا عمر اصلاح‌طلبی را تمام شده می‌دانند و بر لزوم استفاده از ظرفیت‌های دیگر تاکید دارند. با توجه به این‌که در آستانه انتخابات مجلس یازدهم هستیم فکر می‌کنید چطور می‌توان از ظرفیت اصلاح‌طلبان استفاده کرد و چقدر بازیابی مجدد این جریان سیاسی را ضروری می‌دانید؟

باید در وهله اول میزان نارضایتی از اصلاح‌طلبان را بررسی کرد اینکه این موضوع واقعیت دارد یا اینکه طیف مقابل آن را پررنگ و بزرگ کرده است؟  آیا نارضایتی از عملکرد مجلس به حساب اصلاح طلبان گذاشته می‌شود یا اینکه ضعف دولت به نام اصلاح‌طلبان تمام می‌شود؟

ضمن اینکه باید اصلاح‌طلبی را از اصلاح‌طلبان جدا کرد. نباید عملکرد فردی را که به مرام و منش اصلاح طلبی پایبندی ندارد به حساب اصلاح‌طلبی گذاشت. اصلاح‌طلبی روش و منش است. در عین حال من هم نارضایتی‌ها را انکار نمی‌کنم اما نباید از این غفلت کرد که موضوع با عملیات روانی پررنگ و تشدید می‌شود.

من هم قبول دارم اصلاح‌طلبان با شرایط فعلی به خصوص از مقطع دی‌ماه سال گذشته به بعد در افکار عمومی جایگاه گذشته را ندارند. یکی از دلایلش هم به احساس تعهد و مسئولیتی برمی گردد که رهبران اصلاح‌طلب به ایران، انقلاب و نظام دارند، آن ها احتیاط کردند تا فضا منجر به برهم خوردن امنیت و ایجاد مخاطره برای تمامیت ارضی ایران و هم‌آوایی با براندازان نشود. آن ها علی‌رغم انتقادات زیاد به سازوکارهای موجود ایستادند و از نظام و کلیت آن دفاع کردند حال اینکه براندازان و تندروها کمر به قطع ریشه نظام آن هم با اتکا به بیگانگان بسته‌اند.

به نظرم دو گروه به مثابه دو تیغه یک قیچی که در ظاهر باهم تضاد دارند اما برای قطع یک ریشه یعنی ریشه جمهوری اسلامی به ما هو جمهوری اسلامی همان نظام مردم‌سالاری متکی بر آرای مردم با ماهیت اسلامی و دینی تلاش می کنند؛ این دو تیغه قیچی شامل براندازان و صهیونیست ها از یک سو و  تندروهای داخلی از سوی دیگرند که دست به دست هم دادند و علیه گرایش اصلاح‌طلبی به عنوان گرایش اصیل انقلابیون حرکت می‌کنند، لذا باید مراقب شگردهای رسانه‌ای آنها باشیم در عین حال نقد درون گفتمانی هم باید داشته باشند.اصلاح‌طلبان از دی ماه جایگاه گذشته را در افکار عمومی ندارند،دلیلش احساس تعهد و مسوولیت رهبران اصلاح طلب به ایران،‌انقلاب و نظام است که اجازه ندادند فضا منجر به برهم خوردن امنیت و ایحاد مخاطره برای تمامیت ارضی شود.

معتقدم باید گفتمان اصلاحات به روزتر و متناسب‌تر با خواسته‌ها و مطالبات اقشار مردم باشد. مردم گرفتاری‌های اقتصادی و معیشتی دارند که باید با اولویت پیگیری ‌کرد. البته فراموش نکنیم مشکلات اقتصادی ریشه در مشکلات سیاسی دارد چون توسعه سیاسی پیدا نکردیم شاهد آثار زیان‌باری هستیم که باعث عدم توسعه اقتصادی شده است.

وقتی مردم می‌بینند یک مرتبه ارز به ۱۹ هزار تومان رسید و تورم لجام‌گسیخته شد دیگر برایشان مسائلی دیگری همچون وجود آزادی سیاسی و آزادی رسانه‌ها مهم نیست لذا باید اصلاح طلبان تحول گفتمانی را با برنامه دنبال کنند. در انتخابات مجلس هم فراکسیون امید با یک برنامه ۱۲۶بندی مبتنی بر الگوی توسعه پایدار روی کار آمد. این انتقاد به خودمان هم وارد است که در طول دو سال گذشته شاید تنها چند بند از این برنامه مورد عمل قرار گرفت. البته قرار شده این برنامه ها تا پایان این دوره مجلس دنبال شود. امیدواریم در فرصت باقی‌مانده موثرتر باشیم.

موضوع دیگر که این روزها در حوزه اصلاح‌طلبان شنیده می‌شود راه‌اندازی پارلمان اصلاحات است که هنوز به صورت جدی وارد فاز عملیاتی نشده است. با توجه به این‌که شما دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها هستید ارزیابی‌تان از این اقدام چیست؟

این طرح تقریبا در شورای هماهنگی نهایی شده است ما هم در انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها چند جلسه روی آن بحث کردیم، ولی به طور کلی باید هدف نهایی را مورد بررسی قرار داد و این‌که می‌خواهیم به چه چیزی برسیم. پیشنهاد دهندگان اعلام می‌کنند هدف پوشش بیشتر مجموعه اصلاح‌طلبان و رسیدن به جامعیت است. تاکید آنها این است که در پارلمان اصلاحات احزاب محوریت داشته باشند. آنها به شخص‌محوری منتقدند و تاکید دارند که باید احزاب و نه اشخاص محوریت داشته باشند.

به نظرم باید کاملا این موارد با لحاظ همه جوانب مورد نقد قرار گیرد. این خیلی ایده‌آل است که احزاب محوریت داشته باشند اما باید بررسی کرد عملا تا چه اندازه احزاب در سپهر سیاسی ایران مجال نقش‌آفرینی دارند و این‌که اساسا حزب به معنای داشتن تشکیلات، برنامه، عضوگیری و فراگیری قابل توجه وجود دارد؟ برخی از احزاب آنقدر عضو دارند که تعداد آنها در یک ژیان یا فولکس جا می‌گیرند از آن طرف هم ۳۰ عضو در شورای هماهنگی هستند، اما آیا اساسا ظرفیت ۳۰ حزب را داریم که پیشنهاد  ایجاد پارلمان اصلاحات آن هم با ۵۰۰ عضو داده می شود؟

ابهام دیگر آن است که چگونه می‌خواهند از اشخاصی با تاثیر غیرقابل انکار همچون آقای خاتمی استفاده کنند. باید روی این موضوع به خوبی فکر شود تا داشته‌هایمان متلاشی نشود، البته این ایده مطرح شده و در شورای هماهنگی هم به نقاطی رسیدند. در جلسه شورای سیاست‌گذاری هم در حضور آقای خاتمی مطرح شد و ایشان و آقای عارف هم تائید کردند.

برخی دوستان بر تشکیلات پارلمان اصلاحات اصرار دارند اما دغدغه بنده آن است که چنین تشکیلات می‌خواهد به چه نیازی پاسخ دهد؟ آیا  شورای سیاست‌گذاری را نمی‌توان ارتقا داد تا آن نیاز  را تأمین کند آیا بهتر نیست نصاب دقیقی برای اشخاص گذاشت و محور احزاب را در شورای سیاست‌گذاری تقویت کرد. در خود انجمن هم بحث‌ها به نتیجه نرسیده است. برخی از اعضای شورای سیاست‌گذاری ایده را تایید می‌کنند اما در جزییات اختلاف است.

ما در دو انتخابات گذشته علی‌رغم تمامی محدودیت‌ها توانستیم به یک انسجام برسیم کما اینکه وجود اختلاف‌نظر در یک تشکیلات سیاسی دور از ذهن نیست. ما می‌خواهیم بررسی کنیم که تشکیلات موجود چه کاستی داشته که بخواهیم آن را جبران کرده و آن را ارتقاء دهیم.

آیا چنین مواردی در دیدار اصلاح‌طلبان با آقای روحانی مطرح شد؟

بنده حضور نداشتم. البته به این جلسه دعوت شده بودم اما به دلیل اینکه طبق برنامه ریزی قبلی باید به عنوان دبیرکل در مجمع عمومی انجمن اسلامی مدرسین در مشهد شرکت می کردم در جلسه با رییس جمهور حضور پیدا نکردم.

در ابتدای حضورتان در مجلس، دادستانی برای شما حکم جلبی صادر کرد بعد از آن هم متعددا نام شما برای بررسی پرونده‌ای در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان شنیده می شد در حال حاضر چه پرونده‌هایی در هیات نظارت دارید؟

در آن زمان بعد از صدور حکم با هدف کاهش تنش‌ها به دادگاه مراجعه کردم تا ضمن احترام به ساختارهای نظام به آنها یادآوری کنم باید طبق قانون از طریق هیات نظارت عمل کنند آنها هم برخلاف انتظار تفهیم اتهام کرده و قرار کفالت صادر کردند. آنها وانمود می‌کردند موضوع تنها شکایت شکات خصوصی است ولی بعدا مشخص شد موضوع اصلی بر سر شکایت دادستان در خصوص اظهاراتم در مجلس درباره حساب‌های سپرده قوه قضاییه است.

در موارد دیگر هیات نظارت در تعدادی از شکایت‌ها تشخیص داده که اقدامات بنده مغایر با وظایف نمایندگی‌ام نبوده و در تعداد دیگر تشخیص غیر از این دادند. به طور مثال بنده دو روز قبل از آغاز مجلس مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس درباره بورسیه‌ها داشتم که در این مورد هیات نظارت تشخیص داده که چون مصاحبه چند روز قبل از شروع به کار مجلس دهم بوده رسیدگی به آن خارج از صلاحیت هیأت نظارت است.

البته طی این دو سال رفته رفته رفتار هیات نظارت پخته‌تر و در یک سال اخیر احکام صادر شده تخصصی‌تر شده، فکر می‌کنم ۱۴ مورد از شکایات را  هیات نظارت به دادسرا ارجاع کرده است که در واقع ۷ مورد آن یک شکایت است که هفت نفر به عنوان بورسیه مطرح کردند. یک مورد آن به شکایت دادستانی بر می‌گردد و مربوط به تعبیری است که در تذکری در صحن در مورد بازپرسی که برخلاف قانون دستور جلب را داده بود مطرح کردم. یک مورد هم مربوط به شکایت یکی از نمایندگان درباره اظهاراتم در انتقاد از مصاحبه او درمورد خودکشی یک دانشجوی بورسیه است. اخیرا هم یعنی حدود یک ماه پیش دادستانی نامه‌ای با دو اخطاریه برای مراجعه به دادگاه داده بود که چون متن شکایت معلوم نبود درخواست کردیم آن را به هیات نظارت بدهند.هیات نظارت ۱۴ مورد شکایت از بنده را به دادسرا ارجاع داده؛ دادگاه در یک پرونده بر خلاف انتظار قرار وکالت صادر کرده است.

بعضی از شکایات هم به دلیل سخنرانی‌ها و حتی توییت‌هایم بوده که خوشبختانه در این موارد تشخیص هیات نظارت این بوده که در چارچوب وظایفم عمل کرده‌ام.

برخی از رسانه‌های معاند اخباری مطرح می‌کنند مبنی بر این‌که اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات قوه قضاییه طرحی برای بازداشت شما دارند، آیا این موضوع صحت دارد؟

اخبار این رسانه بسیار مشکوک است قبل از آن هم عنوان کرده بودند که طرحی برای ترور بنده وجود دارد و بار دیگر خبر از بازداشتم را دادند که باعث نگرانی برخی دوستان شد.

اینها خبرسازی است و هیچ اتفاقی هم نیفتاده و دلیلی هم ندارد. کار حفاظت اطلاعات قوه قضاییه ارتباطی با نمایندگان مجلس ندارد و مربوط به قضات  و دستگاه قضایی است؛ اطلاعات سپاه هم با من مشکلی ندارد. مسائلی که موکلان مطالبه می کنند را اعلام و خیلی راحت مطرح می‌کنم، خوشبختانه نماینده پارلمانی هم دارند و جلسه می‌گذاریم و مکاتبه می‌کنم و چیز پنهانی هم نداریم. من حتی به آقای طائب یک نامه مشفقانه انتقادی نوشتم آنها هم پاسخ دادند. اگر بر فرض هم بنابر بازداشت باشد طبیعتا باید قرار بازداشت صادر شود خوشبختانه بعد از آن جریان قوه قضاییه هم موضوعات را از مسیر هیات نظارت دنبال می‌کنند. مطمئنم اگر موضوع احضار، اخطار و حتی جلبی هم باشد قوه قضاییه از مسیر هیات نظارت دنبال می‌کند.

با توجه به این‌که شما عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات هستید، آخرین پیگیری‌هایتان از وضعیت دانشجویان بازداشتی به کجا رسیده است؟

بنده و کمیته‌ای از فراکسیون امید متشکل از خانم سعیدی و آقای موسوی و آقای کاظمی نماینده ملایر در مقاطع مختلفی وضعیت دانشجویان بازداشتی را پیگیری کردیم. در جریان حوادث دی ماه سال ۹۶ حدود ۷۰ دانشجو پرونده قضایی داشتند که قرار برای آنها صادر شد. نتیجه پیگیری‌ها آن بود که دیگر کسی در بازداشت نباشد. طبق اطلاع من ۱۷ پرونده بررسی و برای ۹ نفر حکم صادر شده اما هیچ کدام از احکام اجرا نشده است. البته احکام سنگینی همچون حبس صادر شد که بدوی بود و باید قطعی می‌شد.

ظاهرا وزیر علوم و مجموعه وزارت علوم تعاملی با قوه قضاییه داشتند که احکام صادره به آن شکل اجرا نشود و موضوع مدیریت شود. تا جایی که اطلاع دارم این احکام اجرا نشده است.

بیشترین تعداد پرونده‌های دانشجویان بازداشتی مربوط به اعضای شوراهای صنفی بودند انتقاد ما هم این بود که چرا اکثر ضابطان از وزارت اطلاعات بوده و چرا بیشتر بازداشت‌ها از دولت کلید خورده پاسخ آن بود که بیشتر بازداشتی‌ها گرایش‌های خاص اعتقادی دارند که در آرای قضایی هم به آن اشاره شده است. باز هم تاکید می‌کنم که طبق اطلاعم هیچ حکمی اجرا نشده و یا احکام صادره به قطعیت نرسیده است. فکر می‌کنم به خاطر پیگیری‌های نمایندگان و تعامل وزارت علوم با قوه قضاییه است.

البته اگر دانشجویی باشد که حکم‌اش اجرا شده به ما اطلاع دهند که پیگیری کنیم چون بنا نبود احکام اجرا شود. به ما اعلام شده وزیر علوم با رییس قوه قضاییه و دادستان تعامل و مذاکره کردند که با توجه به آغاز سال تحصیلی شرایط به گونه‌ای مدیریت شود تا دانشجویان از تحصیل بازنمانند.

با توجه به حساسیت سیاسی و شرایط جو به تعبیر خودشان شرایط با رافت و گذشت مدیریت شده، شنیدم این مدیریت طوری بوده که بعضا دانشگاه محل تحصیل افراد را تغییر داده‌اند.

وضعیت دانشجویان ستاره‌دار چگونه است؟احکام دانشجویان بازداشتی اجرا نشده این تعامل وزارت علوم با قوه قضاییه است که به شکل دیگری اجرا شود؛ شنیدم دانشگاه محل تحصیل آن‌ها را تغییر دادند.

دانشجویان ستاره‌دار مربوط به ورود به  مقاطع تحصیلی ارشد و دکتری است تا آنجایی که بنده مطلع هستم و پیگیری کردم مشکل بیشتر  دانشجویان ستاره‌دار حل شده و به صورت مشروط با ثبت نام آنها موافقت کردند، ولی مراجعات موردی هم وجود دارد که می‌گویند هنوز برای ثبت نام مشکل دارند ما پیگیر هستیم.

با روی کار آمدن دولت روحانی و بعد از آن مجلس دوازدهم مطالبه رفع حصر به شدت از سوی قشری از جامعه دنبال می‌شود، برای تحقق این موضوع چه آینده‌ای را متصور هستید؟

رفع حصر یکی از مطالبات بسیاری از مردم و نمایندگان بوده و فراکسیون امید در قالب کمیته‌ای آن را پیگیری می‌کند. دولت هم پیگیر بوده و ظاهرا در شورای امنیت ملی تصویب شده، در مقطعی شنیدیم مساله دیگر فیصله پیدا می‌کند گشایش‌های خوبی هم خوشبختانه رخ داده هرچند که از نظر ما و از دید حقوقی عمل غیرقانونی بوده چون محاکمه‌ای نشده‌ و روند قضایی رخ نداده که حکم آن حصر باشد لذا اقدام خلاف قانون اساسی است اما از نظر سیاسی به نظرم خیلی زودتر می‌توانست مساله حل شود محصورین هم نشان دادند که بنایی ندارند عمل اعتراضی خاصی انجام دهند نهایتا آقای کروبی نامه‌ای نوشته که خیلی‌ها هم می‌نویسند. برخی می‌گویند به خاطر آن نامه‌ها رفع حصر به تعویق افتاده که از آن اطلاعی ندارم. در مجموع از دولت آقای روحانی انتظار بیشتری می‌رفت که پیگیرانه‌تر عمل کنند.

سوال مردم آن است که چه‌طور آقای احمدی‌نژاد به این راحتی می‌تواند به اظهارنظر بپردازد و هیچ برخوردی با او صورت نگیرد؟ حتی انتقاداتی از برخوردهای دوگانه مطرح می‌شود؟

در این باره باید از آقایان بپرسید. البته اصولاً ما از حصر و حبس هیچکس استقبال نمی کنیم و تأکید داریم باید درباره همه از هر طیفی موازین قانونی و دادرسی عادلانه رعایت شود. به نظر می‌رسد در برخورد با نزدیکان آقای احمدی نژاد نیز برخی از موازین دادرسی رعایت نشد. طبق اصل ۲۳ قانون اساسی متهم و حتی محکوم از حقوقی برخوردار است و هتک حیثیت او ممنوع و جرم است.

 البته در این مورد بنده یک مزاح دارم مبنی بر این‌که گویا برخی افراد مشمول حدیث رفع هستند در این حدیث آمده »رفع ارقام عن تسعة» یعنی از ۹ طایفه قلم تکلیف برداشته شده است. ظاهرا قلم تکلیف از بعضی‌ افراد برداشت شده و آنها را از نظر حقوقی مشمول حدیث رفع می‌دانند. البته سخنگوی محترم قوه قضاییه گفته حکمتی در آن است و اخیرا هم گفته دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد!

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.