انتقاد روزنامه دانشگاه آزاد از تشکلهای دانشجویی
مجموعههای دانشجویی عموما با بحران مدیریت نیروی انسانی عضو و فعال روبهرو هستند و توانایی فعالکردن اعضای اسمی خود را بهدلایل گوناگون ازجمله خلأ ایده و راهبرد صحیح ندارند که بعضا منجر به بحرانیشدن این مجموعهها نیز شده است، بهطوری که این مجموعههای دانشجویی بهدلیل عدم توانمندی فعالکردن همان ظرفیت موجود، زمینه سرخوردگی و بعضا جدایی یا پشیمانی از حضور و اتلاف عمر را در نیروی انسانی خود فراهم میکنند.
یکی دیگر از مسائلی که در تشکلهای دانشجویی اسلامگرا حتما باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و بعضا نیازمند یک انقلاب ذهنی در این مجموعههاست، تعیین چشمانداز برای تربیت نیروی انسانی است. این چشمانداز نیازمند این است تا یک مجموعه دانشجویی به این مهم توجه داشته باشد که قرار است جوان دانشجوی فعال در آن مجموعه چه وظایف و نقشهایی را در آینده و پس از دوران تحصیل برعهده گیرد؟ و قرار است یک تشکل دانشجویی کدام خلأها را در زندگی این جوان در آموزش عالی برطرف کند؟ کدامیک از این مسئولیتها قطعی و کدام محتمل است؟ و آیا تفاوتی میان سیر تربیتی دختران و پسران دانشجو در جریان اسلامگرا وجود دارد؟
بهنظر میرسد پاسخ به این جنس سوالات میتواند ظرفیتهای جدیدی را پیش روی دانشجویان باز کند. اینکه بپذیریم کمک برای تربیت یک نیروی انسانی مطلوب در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی که هم نسبت به سبک زندگی مطلوب دینی آگاهی داشته باشد و هم به آن عمل کند، یکی از آن مباحث نادیده انگاشته شده است. برای هر جوان دانشجویی که در مجموعههای دانشجویی فعالیت میکند برخی نقشها و مسئولیتها همچون همسر بودن، پدر و مادر بودن و خصوصا برای پسران اشتغال و فعالیت بهمنظور کسب درآمد حلال در آینده قطعی است؛ اما کجای مجموعه دانشجویی برای این بخش از نقشهای قطعی و حتمی اعضا طراحی و برنامهای دارد؟ تشکلهای دانشجویی برای اینکه اعضایشان در آینده بدون اینکه نیازمند استخدام و بهکارگیری باشند و به جمعیت پشت میزنشین افزوده شوند، باید در حوزه کارآفرینی و بخشهای دانشبنیان یا تولید مطالعات، نشستهایی را سامان دهند. روش کسب درآمد از آن مسائلی است که در سیستم آموزشی کشور کمتر سخنی از آن گفته میشود و نیازمند یک اقدام جدی در مجموعههای دانشجویی است که معمولا نهتنها مورد توجه قرار نمیگیرد، بلکه اقدامات و انتظاراتی خلاف این برای تسهیل در روند جذب و استخدام نیز در بخشی از بدنه جریان دانشجویی حاصل میشود.
یکی دیگر از بخشهایی که در جریان دانشجویی عموما کمرنگ یا نادیده انگاشته میشود، توجه به ظرفیت مهم دختران دانشجو است. واقعیت آنکه جریان دانشجویی اسلامگرا بعضا در چارچوب آنچه جریان فمینیستی عمل میکند با عدم توجه به تفاوتها و نیازهای دختران، همان برنامههای مردانه جریان دانشجویی را برای این دسته از اعضای خود نیز دنبال میکند و از آنجاکه عموما این برنامهها با خواستهها و انتظارات دختران نیز همراه نیست، منجر به انفعال اساسی بدنه مهمی از دانشجویان و در ادامه سرخوردگی آنها میشود. کمتر شنیده میشود که تشکلهای دانشجویی برای آموزش همسرداری یا تربیت فرزند براساس الگوی درست اسلامی کارگاهها و جلساتی را در محیط دانشگاه و برای دختران دانشجو برگزار کنند؛ سوال مهم اینکه آیا برای عموم دانشجویان دختر نقشی قطعیتر و مهمتر از این نقشها را سراغ داریم؟ و آیا همچون فمینیستها بهدنبال از هم پاشیدگی بنیان خانواده هستیم؟ پس چگونه برای این نقش مهم و اساسی زنان در تشکل دانشجویی برنامهریزی نمیشود؟
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر