آقای راغفر! «اقتصاد»، «فوتبال» نیست که هر روز یک «بمب» بترکانید/نظراتتان رنگوبوی پوپولیستی دارد
راغفر اخیرا در کنگره حزب مردمسالاری با انتقاد از شرایط اقتصادی کشور گفت: «ما محاسبه کردیم اگر این وضع ادامه یابد ارز تا پایان سال ۴۰ هزار تومان خواهد شد که پیامدهای بسیار مخربی خواهد داشت.»
در واکنش به این اظهارات، انجمن اقتصاددانان ایران در بیانیهای اعلام کرد: «اعلام نرخهای نادرست و همچنین پیش بینیهای اغراق آمیز نرخ ارز و طلا از سوی دوستانی که به عنوان اقتصاددان در جامعه شناخته میشوند، موجب تاسف بسیار است.» این انجمن با غیر علمی دانستن اعلام چنین نرخهایی برای ارز تصریح کرد: «اعلام نرخهای موهوم ارز و طلا، آسیبرسانی به اقتصاد ایران را تشدید میکند. »
راغفر، اما در واکنش به انتقادها نه تنها از مواضع خود کوتاه نیامد بلکه منتقدانش را به نفع بردن از وضعیت کنونی متهم کرد.
او گفت: «آقایانی که از بنده انتقاد کردند، خود از شرایط موجود منتفع میشوند. حملاتی که به بنده میشود از باب دفاع از دولت نیست، بلکه صرفا از باب انتفاع از ساختار فاسد کنونی است. »
راغفر اظهار داشت: «به زودی جواب منتقدین را با آمار و ارقام علمی معتبر میدهم تا مشخص شود حرف من با سند و مدرک است. منتقدین بنده معتقد هستند حرفهای من هیچ توجیه علمی ندارد، در صورتی که خودشان این وضعیت اقتصادی را ایجاد کردند. منتقدین بنده کسانی هستند که در این شرایط اخیر دست داشتند، لیکن من به زودی جواب مفصلی خواهم داد. »
راغفر همچنین بار دیگر اظهارات پیشین خود درباره تلاش برای کودتا در کشور را تکرار کرد. او پیشتر بارها از تحولات بازار ارز با عنوان اقدامی برای «کودتا»ی اقتصادی نام برده بود. راغفر همچنین با تثبیت دلار روی رقمی مانند ۹ هزار تومان مخالفت کرده و آن را زمینه ساز «ناآرامیهای گسترده» و نیز «تعطیلی تولید داخلی» خوانده بود. در همین راستا، راغفر اخیرا قیمت منطقی دلار را زیر ۴ هزار تومان عنوان کرده است.
راغفر کیست؟
حسین راغفر، در اواخر دهه ۴۰ و نیز دهه ۵۰ فوتبالیست بود و به سطح ملی هم رسید، اما خیلی زود و در ۲۵ سالگی فوتبال را کنار گذاشت. او سپس در سال ۶۰ و در حالی که ۲۸ سال بیشتر نداشت، با رفاقتی که میان او و مصطفی داودی، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی وجود داشت، رییس فدراسیون فوتبال شد. در این پست هم زیاد نماند و راهی انگلیس شد تا در در دانشگاه اسکس شهر کولچستر درس اقتصاد بخواند.
او پس از بازگشت، در دانشگاه الزهرا مشغول تدریس شد و مسئولیتهایی از مشاوره در وزارت رفاه و علوم گرفته تا معاونت در سازمان مدیریت و برنامه ریزی بر عهده گرفت.
نظرات او در یکی دو سال گذشته و به ویژه ماههای اخیر، تفاوت محسوسی با گذشته دارد. تلاش کرده تا به زعم خود نوعی صراحت را چاشنی سخنانش کند. او برخلاف بسیاری از دیگر اقتصاددانان از بیان اعداد و ارقام و هرگونه پیش بینی، ابایی ندارد. مجموعه این ویژگیها باعث شده تا نظرات وی رنگ و بوی پوپولیستی هم پیدا کند. به طور مثال در شرایطی که بسیاری از اقتصاددانان در پیش بینی اوضاع اقتصادی کشور با اعمال تحریمهای نفتی از آبان ماه، و از آن حساس تر، نرخ دلار به شدت جانب احتیاط را پیش میگیرند، راغفر بی توجه به اثرات مخرب اظهارنظر خود در اقتصاد، از خطر کودتا و نیز دلار ۴۰ هزار تومانی صحبت میکند.
راغفر فرد ناشناختهای در میان فعالان اقتصادی نیست. او حتی سابقه حضور در دستگاههای اقتصادی تصمیم گیر را نیز دارد. از همین رو، عجیب است که به برخی اولیات این حوزه بی توجه است. در شرایطی که یک اظهارنظر مسئولان فعلی و حتی گذشته کشور میتواند بازار را دگرگون کند، چگونه راغفر به این بعد «روانی» از اقتصاد و بازار بی توجه است و به طور مثال هر رقمی را برای دلار به زبان میآورد؟
اسناد و مدارکی که او از آنها صحبت میکند و به زعم خود قرار است با آنها حرفش را درباره دلار ۴۰ هزار تومانی به اثبات برساند، دقیقا چه اسنادی هستند که بعد «روانی» تحولات اقتصادی و بازار آن هم در شرایط ملتهب فعلی کشور از نظر وضعیت بین الملل را نادیده گرفته اند؟
راغفر بارها از تلاشهایی در خارج از کشور برای ایجاد نارضایتی و کودتا در کشور صحبت کرده. به طور مثال، گفته است «این کودتا قطعا از خارج از کشور سازماندهی میشود، ولی افرادی هم در داخل ایران روی آن کار میکنند که البته ممکن است این افراد ناآگاهانه در زمین دشمن بازی کنند؛ اما در هر صورت متاسفانه این اتفاق در حال رخ دادن است. »
اکنون سوالی که به ذهن هر مخاطبی میرسد این است: مگر کاری که خود راغفر در ماههای اخیر در حال انجام آن بوده و هست، چیزی به جز تسهیل و زمینه سازی برای همین ناآرامی هاست؟ مگر دامن زدن به بازار شایعات و ارائه ارقام موهومی مانند دلار ۴۰ هزار تومانی و بلافاصله مطالبه برای بازگشت دلار به زیر ۴ هزار تومان، غیر از زمینه سازی برای نارضایتی بیشتر است؟
راغفر مدعی شده منتقدان او از وضعیت فعلی بازار سود می برند. اما بد نیست به تجارب و سوابق کشور در این خصوص هم نگاهی بیندازد. در موارد متعددی، آنها که از التهاب بازار و بالا رفتن قیمت ها سود می برند در یک سناریوی طراحی شده، ابتدا شروع به اعتراض نسبت به وضع موجود می کنند؛ سپس دست به پیش بینی می زنند و با پیش بینی های غیرعادی، جو بازار را بیش از پیش به هم زده و با ایجاد جو روانی، منتظر تحقق همان پیش بینی های غیرمعقول می مانند. آیا راغفر تا کنون فکر نکرده، که اظهارات شگفت آورش در قالب همین سناریو دیده شده و او خود متهم به نفع بردن از وضعیت فعلی اقتصاد کشور شود؟
اظهارات راغفر به گونهای است که گویا قصد دارد مانند مدیران فوتبالی و جنجال ساز مشهور ما، هر روز یک «بمب» بترکاند! براستی کدام یک از اقتصاددانان کشور ادعاهای او و ارقام عجیب و غریب ارائه شده توسط او را میپذیرند؟ و چه کسی میتواند به این راحتی بر موضوعاتی فراتر از شایعات فعلی که اساسا تا پیش از این وجود خارجی نداشته اند (مانند دلار ۴۰ هزار تومانی)، چنین ماهرانه دامن بزند؟
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر