صداوسیما با امید مردم چه میکند؟
«معلوم نیست چی میشه»؛ حرف مشترک همهای است که نگران وضعیت اقتصادی، معیشتی، سیاسی و .. هستند و ارتباط خیلیهایشان با رسانهها و صداوسیما قطع شده است. همهای که حالا کمتر به امیدواری فکر میکنند و بیاعتمادی، همان چند نقطه امید را هم ازشان گرفته است؛ اما تاثیر رسانهها و بهخصوص صداوسیما در این امیدواری چیست؟ صداوسیمایی که تولید برنامههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و .. را بهحاشیه برده و تبدیل به یک بنگاه اقتصادی برای درآمدزایی شده است. کافی است یک شبانهروز برنامههای صداوسیما را رصد کنیم تا ببینیم هر برنامهای که پخش میشود، تبلیغات محور اصلی آن است.
در بخش برنامههای خبری هم که ۲۰:۳۰ معروفترین آن است، به یک پوشش خبری ضد مخاطب تبدیل شده است؛ آنطور که خیلیها میگویند هرچه در ۲۰:۳۰ میگویند را برعکس کنید. اخباری که یا پوشش داده نمیشوند یا طوری پوشش داده میشوند که واقعیت را تغییر میدهد. با این حال در این فضای ناامیدی که بهوجود آمده، رسانهها مهمترین عامل برای امیدوار کردن مردم هستند و بهنظر میرسد که قدم اول برای ایجاد این امید، جلب اعتماد مخاطب است. وقتی رسانهها تمام اخبار مهم را پوشش دهند، واقعیتها را منعکس کنند و در بین رسانهای شدن اخبار و اتفاقات، زاویهای پنهان نشود مردم به رسانهها اعتماد میکنند و این روند میتواند به امیدواری ختم شود.
اما آیا واقعا صداوسیما این اعتماد را در مخاطب جلب کرده است؟ صداوسیمایی که ادعا میکند بیطرفانه کار میکند ولی موضعی کاملا علیه دولت را پیش گرفته است و فضایی نابرابر را ایجاد کرده که به این ناامیدی و بیاعتمادی دامن میزند. علاوه بر برنامههای خبری، تعداد کمی از برنامهها هستند که مخاطب ثابت دارند؛ مانند خندوانه که آنهم انتقادات زیادی را بههمراه دارد.در واقع صداوسیما به یکی از سوژههای شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها تبدیل شده است و مخاطب خود را نسبت به سالهای گذشته از دست داده است. همین موضوع باعث شده تا مردم علاوه بر رصدکردن تعداد محدودی از رسانهها، بیشترین اطلاعرسانی را از شبکههای اجتماعی مانند توییتر و کانالهای تلگرامی داشته باشند و هرکس عنوان شهروندخبرنگار را یدک بکشد. همین موضوع سبب میشود تا بازار شایعهها هم تاحدی داغ شود و صرفا اخبار بدون هیچ راهکاری منتشر شود. در واقع ارائه راهکار درست میتواند تا حد زیادی این امید را بازگرداند و اعتماد مخاطب را جلب کند.
جای خالی نیازسنجی مخاطب در صداوسیما
امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات و عضو هیئتعلمی دانشگاه سوره درباره تاثیر رسانهها بر امید شهروندان، به «خبرآنلاین» میگوید: «تجربیات ما نشان میدهد هرجایی که تکیه وسایل ارتباطجمعی ما بر روی مردم بوده و اطلاعرسانی بهگونهای بوده که نیاز مخاطب را برطرف کند، موفق بوده است. به هر حال در علم ارتباطات، مخاطبشناسی بسیار مهم است و تنها شناخت مخاطب نیست و فاکتورهای بسیار زیادی را در برمیگیرد. آن چیزی که بسیار مهم است، نیاز مخاطب است که رسانهای موفق است که نیاز مخاطب را شناسایی کند. صداوسیما و مطبوعات ما در حال حاضر درگیر مشکلات مالی هستند زیرا نیازهای مخاطب را برطرف نمیکنند و از طرفی مخاطب هم تمایلی برای خواندن و دیدن این رسانهها ندارد. بالاخره وقتی میبینیم روزنامه و تلویزیون مطلب و برنامه بهدرد بخوری ندارد، قطعا نه میخریم نه نگاه میکنیم. وقتی میبینیم بهطور مثال امروز در شهر تظاهرات و تجمعهای اعتراضی بوده ولی صداوسیما آن را پوشش نمیدهد، قطعا مخاطب بیاعتماد میشود.»
او در ادامه با اشاره به اینکه باید ببینیم رسالت رسانهها که آگاهیبخشی است، تا چه اندازه اجرایی میشود؟، میگوید: «ما الان در صداوسیما بهجای برنامههای فرهنگی فقط مسابقه میبینیم یا اینکه یک برنامهای پخش میشود و مجری دائما یک کالا را تبلیغ میکند. در واقع رسانههای ما دائما دارند امید کاذب ایجاد میکنند.» مسعودی با اشاره به پوشش خبری در صداوسیما و بهخصوص برنامه خبری ۲۰:۳۰ میگوید: «من در جریان راهاندازی برنامه خبری ۲۰:۳۰ هستم؛ یکسری از دوستان میخواستند استخدام شوند و ما مدرس آن دوره بودیم. ما دیدیم دوستانی که آمدهاند تحصیلات بالایی دارند و بحث نرمخبر را پیش کشیدیم و به مرور یکی از بهترین برنامههای خبری شد ولی الان اینطور نیست. آقای روحانی میگفت نباید جذب رسانههای بیگانه شویم؛ شاید مردم هم تمایلی برای رصدکردن رسانههای بیگانه نداشته باشند ولی وقتی صداوسیمای ما این است، نمیشود انتظار بیشتری از مردم داشت.»
ایجاد امید با پوشش صادقانه و ارائه راهکار
به گفته این استاد ارتباطات، در این مملکت هرچیز جدیدی که میآید ما با آن مخالفیم؛ مثل تاکسیهای اینترنتی جدیدی که همه با راههای متفاوت میخواهند جلوی آن را بگیرند. او در ادامه میگوید: «در واقع برنامهها میتوانند برای مخاطب امید ایجاد کنند اما متاسفانه با این شرایطی که داریم هر روز هزاران رویا را در مردم میکشیم و از بین میبریم. بنابراین رسانهها در ایجاد امید و ناامیدی میان مردم تاثیر بسیار زیادی دارند اما صداوسیمای ما در حال حاضر تبدیل به یک بنگاه تبلیغاتی شده که با برگزاری مسابقه و قرعهکشی و تبلیغات درآمدزایی میکند و هیچ بازدهی دیگری ندارد. وقتی خبر کذبی پخش میشود مخاطب را بیاعتماد میکند و ریزش مخاطب اتفاق میافتد. بنابراین یکی از مواردی که میتواند مردم را به رسانهها و بهخصوص صداوسیما امیدوار کند تا بتوانند اعتماد کنند، این است که اخبار را بهصورت واقعی و صادقانه پوشش دهند. علاوه بر این باید در کنار پوشش صادقانه اخبار، راهکارهای مناسب با حل و تلاش برای از بین بردن آن مشکل را ارائه دهند.»
صداوسیما به یک رسانه ضدملی تبدیل شده است
فرشید یزدانی، پژوهشگر برنامهریزی اجتماعی هم در این خصوص به «خبرآنلاین» میگوید: «صداوسیما اساسا در جذب مخاطب شکست خورده است و این شکست را با تعداد زیاد مراجعهکنندگان به شبکههای خارجی میبینیم. در واقع در صداوسیما تنها یک سری شبکههای خاص مثل فوتبال و .. هستند که مخاطب دارند و آنهم تبدیل به محلی برای انتقاد شده است. بهعبارت دیگر صداوسیما نتوانسته انسجام اجتماعی را بهوجود بیاورد و یکنوع تفرقه اجتماعی ایجاد کرده است. بهجای اینکه مراقب چشم و گوش مردم باشد، کارهایی کرده که کاملا مغایر با نقش یک رسانه ملی است و تبدیل به یک رسانه غیرملی و حتی ضد ملی شده است.» او درباره تاثیر رسانهها بر امید مردم هم میگوید: «امیدواری صرفا نقش رسانهها و صداوسیما نیست و بحث عملکرد دولت و مسئولین را هم شامل میشود اما نقشی که صداوسیما بهعنوان یک رسانه میتواند داشته باشد این است که یک حوزه اجتماعی را بهصورت واقعی نشان دهد و رویکرد مطالبهگری را ارائه کند تا زمینه اعتمادسازی انجام شود. صداوسیما باید کاملا بدون جهتگیری فعالیت کند؛ مردم هم خیلی خوب متوجه میشوند که صداوسیما در چه بازههای زمانی تغییر ایده میدهد. بنابراین نقش مطالبهگری اجتماعی و حضور پررنگ نهادهای مدنی میتواند اعتماد مردم به صداوسیما را برگرداند.»
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر