بعد از دهه‌ها عده‌ای تازه یادشان افتاده که قیصر کجاست؟ و چرا نمی‌آید؟ کجا بیاید! گویا یادشان رفته زمانی را که قیصر به خان دایی می‌گفت: «تو آدمو مایوس می‌کنی خان دایی، خدایا منو هیچ وقت پیر نکن که حوصله‌شو ندارم...»

بله روزگار مانند پایان فیلم «قیصر» برای او و عده‌ای از هم نسلانش که تبعید و خانه ‌شین شدند پایان تلخی را رقم زد.

نه تنها در عالم سینما در عالم ورزش نیز همین بلا بر سر اسطوره‌هایی مانند ناصرحجازی آمد. راستی اگر مفسر با سوادی مثل عطا‌الله بهمنش کنار گذاشته نمی‌شد، آیا می‌توانستیم گوینده‌های امروز ورزشی و غیره را تحمل کنیم؟

اگر شرایط مساوی و عادلانه بود آیا آدم‌های دانه درشت این سال‌ها در سینما، موسیقی و ادبیات جایگاهی داشتند؟

وقتی ستاره‌های بزرگی مانند فردین، بهروز وثوقی، فروزان، پوری بنائی و بسیاری دیگر از نامداران در عرصه فرهنگ و هنر کنار گذاشته می‌شوند، معلوم است آدم‌های درجه دو خودشان را درجه یک به حساب می‌آورند!

زمانی که قیصرها و فردین‌ها روی پرده سینما می‌درخشیدند باید با ستاره‌های بزرگ هالیوود مبارزه می‌کردند! حالا کسانی که ادعای قیصر بودن را دارند، همان برادران آق منگل هستند! قیصر یکی بود و در تاریخ سینمای ایران می‌ماند، حتی اگر تبعیدش کنند!

مهرشاد کارخانی/خرداد۹۷

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.