روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت: «مردگان در همه جای دنیا با آداب خاصی تدفین می‌شوند و در کشورهای غربی این موضوع مانند خیلی چیزهای دیگر تبدیل به یک صنعت شده است. در غرب برای تعیین تکلیف جنازه، اغلب دو روش مرسوم و فراگیر وجود دارد که بسته به میزان ارثیه متوفی و دست به جیب بودن بازماندگان انتخاب می‌شود. عده‌ای جنازه را می‌سوزانند و خاکستر آن را به آب یا باد می‌دهند یا در جایی نگه می‌دارند که نسبت به روش دوم ارزان‌تر و راحت‌تر است. روش دوم اما حواشی و هزینه‌های بیشتری دارد و شامل مراحل و آداب مخصوصی است که می‌تواند در برخی شهرها چند هزار دلار هزینه داشته باشد. آماده‌سازی و آرایش جنازه، به تن کردن لباسی شیک و مجلسی، نمایش جنازه برای حاضرین در تابوتی زیبا و سپردن آن به خاک از جمله مراحل این روش تدفین است. مهم‌ترین و تخصصی‌ترین بخش این روش، مرحله‌ای است که جنازه را بزک می‌کنند! این فرآیند را که انگلیسی‌ها به آن Embalm می‌گویند نمی‌توان با حنوط یکی دانست؛ چرا که غربی‌ها با انواع و اقسام روغن‌ها، پودرها و لوازم آرایش چنان به جان جنازه می‌افتند و آن را بزک می‌کنند که متوفی از زمان حیات خود نیز دلرباتر می‌شود! آن چه امروز عده‌ای در کشور با جنازه برجام می‌کنند را صرفاً می‌توان با چنین کاری مقایسه کرد.

پس از یکی دو روز که این جریان در شوک اولیه اقدام ترامپ مبنی بر اعلام خروج از برجام بود، به خود آمده و در نوشته‌ها و اظهار نظرهای خود چنان از برجام می‌نویسند و می‌گویند که اگر کسی نداند گمان می‌کند فتح‌الفتوح و آفتاب تابانی بوده است! سفسطه‌های مضحک و مغالطه‌های مهوعی به کار می‌بندند و خروج آمریکا از توافق را نشانه قوت آن معرفی می‌کنند و قیافه حق به جانب گرفته و می‌گویند دیدید آمریکایی‌ها متضرر شده بودند و ما منتفع و به همین علت از توافق خارج شدند! این سطح از دست کم گرفتن شعور مخاطب و توهین به افکار عمومی در جای خود قابل مطالعه و بررسی است. این جماعت چشم خود را بسته و انگشت در گوش خود کرده‌اند تا نه ببینند و نه بشنوند. آنان از این سؤال ساده و البته کلیدی فرار می‌کنند که اگر آن گونه که مدعی هستند برجام برای ما منفعت بود و برای آمریکا ضرر، پس چرا اصرار دارند که بند غروب آن را حذف کرده و توافق را دائمی‌ کنند؟ کدام احمقی در دنیا حاضر است معامله‌ای را که به ضررش بوده دائمی کند؟

برخی نیز برای آن که از پاسخ دادن به افکار عمومی فرار کنند، راهکار فرار به جلو را در پیش گرفته و به منتقدان برجام می‌تازند که مگر شما نمی‌گفتید ترامپ از برجام خارج نمی‌شود، پس چرا خارج شد؟ پس دیدید که همه تحلیل‌ها و نقدهایتان ‌اشتباه بود! گویا برخی دچار ضعف حافظه شده‌اند و باید یک‌بار دیگر در کوتاه‌ترین و ساده‌ترین بیان ممکن، برجام را معرفی کنیم. ساده‌ترین تعریف از این توافق ۱۵۹ صفحه‌ای که هرگز ترجمه‌ای رسمی از آن منتشر نشد از این قرار است؛ ایران محدودیت‌های اساسی و البته عمدتاً زمان‌داری را در فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود پذیرفت و قرار شد در مقابل آن، تحریم‌های تحمیلی رفع شود. حال چه اتفاقی افتاده است؟ آمریکا از برجام خارج شده و خبری از رفع تحریم نیست (هر چند زمانی هم که روی کاغذ در برجام بود، باز هم تحریم‌ها همین وضعیت را داشت) اما محدودیت‌های ایران همچنان ادامه دارد. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی روز جمعه خود در شهر فلورانس ایتالیا گفت آقای روحانی به من تضمین داده است که علی‌رغم خروج ترامپ از توافق و بازگشت تحریم‌ها، ایران به تعهدات خود پایبند خواهد بود. با چنین تضمینی، اگر ترامپ از برجام خارج نمی‌شد جای تعجب و پرسش داشت.

دولتمردان محترم کشورمان که از واکنش سخت و پشیمان‌کننده می‌گفتند، بدترین گزینه ممکن یعنی برجام بدون آمریکا را انتخاب کرده و می‌خواهند منافع کشور را با این گزینه تامین کنند. ساده‌دلی بر لب دریا نشسته بود و کاسه‌ای ماست در دست داشت و با قاشق خود آب را هم می‌زد. رهگذری پرسید چه می‌کنی؟ گفت دوغ درست می‌کنم. رهگذر با لبخند گفت با یک پیاله ماست و یک دریا آب که نمی‌شود دوغ درست کرد. مرد ساده‌دل گفت؛ بله نمی‌شود اما اگر بشود چه می‌شود! حالا حکایت برجام منهای آمریکا و دل خوش کردن دولت به اروپا است. حتی اگر در خوشبینانه‌ترین حالت، اروپا را همدست آمریکا در این خیمه‌شب‌بازی ندانیم و گمان کنیم که آنان به دنبال رفتاری منطقی و معقول با ایران هستند و می‌خواهند کار را با تهران پیش ببرند اما باید بدانیم که در واقعیت چنین توانی نداشته و ندارند.

سران اروپا نیز چنین ادعایی ندارند. «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان روز جمعه در سخنانی در مونستر گفت: «ما نباید خود را قوی‌تر از آن چه هستیم نشان دهیم. اروپا نمی‌تواند به تنهایی خود را به عنوان قدرت صلح نشان دهد. باید این مسئله مشخص شود که اصلا تا چه حد می‌توان از توافق هسته‌ای با ایران حمایت کرد در صورتی که قدرت بزرگ اقتصادی یعنی آمریکا، دیگر در این زمینه مشارکت ندارد.»

متاسفانه مرکل صداقت دارد! ساشا لومان، که در حال حاضر در دانشگاه هاروارد، در مباحث مربوط به تحریم‌های اقتصادی تحقیق می‌کند، می‌گوید اروپا از آغاز نمی‌بایست با تحریم‌های ثانویه‌ واشنگتن موافقت می‌کرد اما از آنجا که این ‌اشتباه را مرتکب شده حالا جز پیروی از منویات آمریکا چاره‌ای ندارد، زیرا به اعتقاد این کارشناس امروزه کنترل واقعی بر شرکت‌ها و بنگاه‌های اروپایی نه در داخل اروپا بلکه در واشنگتن صورت می‌گیرد.

در این میان عده‌ای از سینه‌چاکان برجام ترفندی دیگر را به‌ کار بسته‌اند. آنان این واقعیت‌ها را انکار نمی‌کنند و می‌گویند بله! برجام منفعت اقتصادی برای ما نداشت و از اروپا هم کاری ساخته نیست اما با این حال توافق به نفع ما بود و هست و باید آن را حفظ کرد. راهبرد غلط «توافق به هر قیمتی» در دوره مذاکرات، اینک به راهبرد فاجعه‌آمیز «حفظ توافق به هر قیمتی» تبدیل شده است. جست‌وجویی کوتاه درباره افرادی که مرگ عزیزان خود را باور نکرده و با جنازه آنها زندگی کرده‌اند، آشنایی ماجراهای عجیب و غریب و تکان‌دهنده‌ای را به دنبال دارد. یکی از عجیب‌ترین این پرونده‌ها مربوط به زنی مجارستانی است که شوهر دیپلماتش اواسط دهه ۸۰ در جامائیکا فوت کرد. زن این دیپلمات، جنازه شوهرش را قاچاقی به مجارستان آورد و آن را در بشکه‌ای در خانه‌اش نگه داشت و پس از ۲۰ سال که زن نیز فوت کرد، ماجرا برملا شد. افراد مطلع عشق وافر به همسر را دلیل این اقدام عنوان کردند! گویا عده‌ای نیز از فرط عشق به برجام می‌خواهند با جنازه آن زندگی کنند. بیانیه دیروز دولت در سوگ و ستایش توافق، نشانه‌ای از این روحیات است. البته این که برجام از ابتدا نیز مرده به دنیا آمد و جانی نداشت که کسی آن را بستاند، مسئله مهم دیگری است که باید در جای خود به آن پرداخت.»

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.