به‌دنبال اعلام این خبر بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند. یکی از شاهدان ماجرا که از دوستان مقتول بود در تحقیقات گفت: سیروس با همسر دومش، مهناز مشکل داشت. همسرش خودروی او را بدون اجازه برداشته بود و هر چه سیروس با او تماس می‌گرفت که خودرو را برگرداند او راضی نمی‌شد. تا اینکه روز حادثه یک نفر که نمی‌دانم چه کسی بود با سیروس تماس گرفت و به او آدرس محلی را که خودرواش پارک شده بود، داد.

بلافاصله به محل مورد نظر رفتیم و خودروی سیروس را مقابل خانه‌ای دیدیم. سیروس با چاقو یکی از لاستیک‌ها را پنچر کرد. ما دو ساعتی داخل خودرو در کمین نشستیم تا اینکه همسر سیروس به همراه زن جوانی از خانه خارج شدند. سیروس به طرف آنها رفت و مهناز با دیدن او بلافاصله سوار خودرو شد و درها را قفل کرد.

 در همین لحظه مهناز خودرو را روشن کرد و درحالی که سیروس جلوی خودرو ایستاده بود او حرکت کرد و سیروس را زیر گرفت. بعد هم فرار کرد، من سیروس را به بیمارستان رساندم اما فوت کرد.

درحالی که تحقیقات برای دستگیری زن میانسال به دستور بازپرس محسن مدیر روستا ادامه داشت، ۵ اردیبهشت، مهناز به کلانتری ۱۵۰ تهرانسر رفت و خود را معرفی کرد.

به‌دنبال این ماجرا زن جوان دستگیر  و روز گذشته برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.

درگیری به‌خاطر زن سوم

زن ۵۰ ساله در تحقیقات گفت: من همسر دوم سیروس بودم، ۱۵ سال قبل به عقد او درآمدم و یک پسر بزرگ هم دارم. ۴ فروردین بود که از سیروس خواستم خودرواش را به من بدهد تا به مسافرت بروم. او قبول کرد اما گفت دو یا سه روزه برگردم، اما من پشیمان شدم.

 همان روز داخل خودروی شوهرم، گوشی تلفن همراهش را پیدا کردم که آن را جا گذاشته بود. گوشی را که روشن کردم عکس و پیام‌های زنی را دیدم که متوجه شدم همسر سوم شوهرم است. شوکه شدم. فوراً به سیروس زنگ زدم و دعوایمان شد. از سر لجبازی عکس و پیام‌های آن زن را برای همسر اول سیروس هم فرستادم و آنها را هم به جان همدیگر انداختم.

مهناز ادامه داد: سر همین موضوع باهم اختلاف پیدا کردیم و روز حادثه با من تماس گرفت و گفت ساکم را که داخل خودرو است می‌خواهم. من به دروغ به او گفتم شهرستان هستم. او هم گفت شهرستان است و با این حرف خیالم راحت شد که تهران نیست، اما ساعتی بعد او را مقابل خانه دوستم دیدم که ناگهان سیروس به طرف ما آمد. چون خیلی عصبانی بود، ترسیدم و سریع درها را قفل کردیم. او شروع به داد و فریاد کرد و من برای اینکه بتوانم از دستش فرار کنم شروع به حرکت کردم که نمی‌دانم چه شد زیر خودرو رفت. قصد من کشتن نبود و زمانی که متوجه شدم سیروس فوت کرده است فوراً خودم را معرفی کردم.

بازپرس محسن مدیر روستا دستور بازداشت زن میانسال را صادر کرد. همچنین تحقیقات از شاهدان ماجرا و بررسی دوربین‌های مداربسته محل حادثه ادامه دارد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.