هویت گمشده ایرانی در بازار «لاکچری»ها
در روزگار ما زندگی مجازی تا حدود زیادی زندگی واقعی انسانها را تحت سیطره خود درآورده است و این نوع گرایش نسبت به فضاهای مجازی میتواند تمدن و فرهنگ چند هزار ساله ایرانی را دستخوش تغییرات نهچندان خوشایند گرداند. باید اذعان کرد که برخی جوانان ایرانزمین در فضای مجازی بهدنبال اثبات لاکچری بودن خود هستند.
درحالیکه درگذشته پوشش و سبک زندگی فرد در جامعه نمادی از اصالت انسانی بود، امروز افراد با گذاشتن عکس از سبک زندگی خود که در بیشتر اوقات مصنوعی و ویترینی از داشتههایشان است، خود را لاکچری معرفی میکنند و به دنبال لایکهای بیشمار میگردند، پدیدهای که بهعلت تعریف نادرست از خوشبختی و تشخص اجتماعی، ایجاد شده است.
«حمیدرضا سبحانینژاد» کارشناس فرهنگی معتقد است که در هر جامعه تصور و تعریف متفاوتی از مفاهیم مهم زندگی و رفتار بشری مانند هویت، خوشبختی، لذت و تفریح وجود دارد، برای مثال در دوران قاجار هویت فردی و اجتماعی در حضور پررنگ در هنگام برگزاری مراسم مذهبی و میهنی مانند عزاداریها و یا اعیاد ایرانی و مذهبی بود، این رفتارها شخصیت ویژهای برای مردمان سرزمین ما به همراه داشت.
وی ادامه میدهد: در سالهای نهچندان دور فرهنگ ایرانی، هویت و شخصیت برای مردان جوان در جوانمردی، پاکبازی و غیرت دینی بود و برای زنان نیز پاکدامنی، خواندن قرآن و مهارتهای آشپزی و بهداشتی بهعنوان تشخص محسوب میشد، حتی ویژگیهای فیزیکی مثبت و چشمنواز برای زن و مرد در آن دوران، با ملاکهای امروزی بسیار متفاوت است، یعنی زیبایی فردی همراه با آراستگی و پیراستگی در پوشش و ظاهر در ذهنیت افراد جامعه با آنچه امروزه معیار زیبایی و مد شده بسیار متفاوت بوده است. آنچه اکنون بسیاری از جوانان ایرانی بهعنوان لباس و آرایش ویژه و زیبا میپندارند درواقع تزریق ذائقه و سلیقه غربی از طریق رسانههای مختلف در ذهن و ناخودآگاه اجتماعی ایرانیان بوده که در طی زمان در پوشش، رفتار، گفتار و آرایش مردم رسوب کرده است.
یک الگو از فرهنگ غرب
به گزارش ایسنا، لوکسگرایی یا لاکچری یک پدیده اجتماعی است که طی آن افراد پولدار و حتی طبقه متوسط جامعه داشتن یک زندگی لوکس و متمایز را حق خود میدانند و اصرار دارند که به هر شکلی که شده این را به نمایش بگذارند که اغلب برگرفته از فرهنگ غرب است که همواره برخی تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
سبحانینژاد در اینباره میگوید: الگوبرداری از فرهنگ غرب زمانی در کشور رونق گرفت که فضای روشنفکری در کشور نضج گرفت و در دورهمیهای روشنفکری تبادلنظرها گسترش یافت، «سید حسن تقیزاده» نمونه بارز یک فرد غربزده است که حتی لباس او در زمانهای مختلف(بهگونهای که در عکسهایش کاملاً هویداست) با عرف جامعه آن زمان در تعارض بود، او بهعنوان یک جوان آزادیخواه و مشروطهطلب از یک خانواده اصیل روحانی در تبریز برخاست اما شرایط کشور و جلوهگریهای فرهنگ غرب و حتی شرق آن دوران، طی سفرهایی که به کشورهای غربی داشت او را رفتهرفته شیفته و خودباخته زندگی غربی کرد و در رفتار و مقالات و حتی لباس پوشیدنش تغییرات ماهیتی ایجاد شد، بهطوریکه از تقیزاده در تاریخ این کشور بهعنوان یک انسان تندوری غربزده نام برده میشود درحالیکه در سالهای جوانی یک طلبه و روحانی پرشور بود!
وی تأکید میکند: در طول تاریخ همواره فرهنگ کشوری که پول، امکانات و رفاه بهتری داشته و برنده جنگها بوده، همواره فرهنگ غالب جوامع عقبافتاده و شکستخورده محسوب میشده است، ایران در دوران صفوی فرهنگ فراگیر و الگویی داشته است اما در دوران قاجار با افول قدرت اقتصادی و نظامی کشور شاهد رواج غربزدگی در کشور شدیم که البته در دوران پهلوی که کاملاً وابسته به بیگانگان بود، به اوج خود رسید.
از جشن طلاق تا جشن از پوشک گیرون!
به گزارش ایسنا، کافه و کافهنشینی، جزئی از فرهنگ روشنفکری ایرانی از سالهای دهه بیست به بعد بشمار میرود که تنها پاتوق و محل گردهمایی و دیدار چهرههای روشنفکری ایران و دورهمی لاکچریهای آن زمان بود، دورهمی که این روزها از کافهها به شبکههای اجتماعی منتقلشده است.
دورهمی لاکچریها که این روزها به نشان دادن ثروتهای کذایی و مراسم غیرمتعارف و جشنهایی به نام اولین قدم، جشن طلاق، خزپارتی، ماهگردهای آشنایی، جشن آشتیکنون، جشنِ از پوشکگیرون و موارد دیگر ختم میشود، فرهنگ دیگر کشورها را با تناقضی صریح در چارچوب خانوادههای سنتی ما نهادینه میکند.
یکی از دختران لاکچری که صفحه شبکه اجتماعیاش به عکسهای مهمانیهای لاکچری مزین شده است بابیان اینکه لاکچری بودن تضادی با ایرانی بودن ندارد، میگوید: «فرهنگ ایرانی اسلامی چی هست؟ پیشنهاد میدم که تشریف ببرید میان جوانها شاید از خواب ناز بیدار شدید و فهمیدید معنای فرهنگ چیست، پارتی رفتن ما به کسی ربطی نداره و تناقضی با فرهنگ ایرانی ایجاد نمیکنه، ما ایرانی هستیم و آزادی همراه شادی را دوست داریم».
به گزارش ایسنا، این در حالی است که موجی از نفرت در مردم طبقه پایین جامعه نسبت به لاکچریها ایجاد شده است، همچنین شاهد درگیری لفظی برخی نیز در پیجهای افراد لاکچری هستیم چراکه آنها معتقد هستند کسی بهراحتی ثروتمند نمیشود، مگر آنکه در روش کسب درآمدهای خود راهی را به خطا رفته باشد.
لاکچری بماند برای ژنهای خوب
یکی از کاربران فضای مجازی که نهایت لاکچری بودن خود را با گذاشتن عکس املت نشان داده است، میگوید: «لاکچری بودن الان فقط برای ژن خوبها است که در داخل و خارج لذت میبرند، این هم برای ما بدبخت بیچارههاست».
وی میگوید: «مشکل اینجاست که رسانهها و مدیران فقط تحلیل میکنند و حرف میزنند، اما هیچ اقدام عملی برای جذب حداکثری جوانان انجام نمیدهند، اصلاً تاکنون چهکارهایی در این زمینه انجام شده است؟»
سبحانینژاد در این باره معتقد است برای اینکه فرهنگی در جامعه نهادینه شود در نخستین قدم باید بستر آن فرآیند در جامعه فراهم شود، بهعنوان مثال در دوران دفاع مقدس و بعد از آن، بهواسطه جنگ و هویت انسانی شکلگرفته در آن هنگام، فرهنگی خودجوش، مقاوم و خدامحور ایجاد شد و این فرهنگ در تمام ابعاد زندگی ملت رسوب کرد و باعث شد در آن زمان بهرغم کمبودها، تجملگرایی و فساد در جامعه نمود چندانی نداشته باشد، اما لاکچری بودن در دوران کنونی ما بهعنوان واقعه شوم فرهنگی دیده میشود چراکه فاصله طبقانی جامعه زیاد شده، ریا در زندگی بسیاری مشهود است و تظاهر به دینداری در جهت افزایش مواهب دنیایی مطرح میشود. البته این نقایص در میان عدهای از مردم وجود دارد و بسیاری از مردمان کشور پاک دست و نجیباند.
سبحانینژاد بیان میکند: افزایش اختلاف طبقاتی جامعه، عدم وجود فضاهای لازم فرهنگی، ورزشی و اجتماعی برای مطرح کردن و هویتیابی، دور شدن از روابط اصیل فامیلی و کمرنگ شدن محبتها و روابط صمیمی خانوادگی سبب این آشفتگی اجتماعی است که فضای مجازی هم بر این آشفتگی دامن میزند! البته باید توجه داشت که پدیدههای فرهنگی چون لاکچری بودن و تجملگرایی و حتی رفتارهای نابخردانه در فضای اجتماعی بهرغم گستردگی مخاطبان هنوز فراگیر نشده و اغلب جوانان و مخاطبین بهعنوان تماشاگر با این موارد روبهرو میشوند تا بهعنوان بازیگر و این هنوز جای شکر دارد ولی زنگ خطر را در جامعه به صدا درمیآورد.
شبکههای مجازی عاملی برای نمایشهای مخرب
به گزارش ایسنا، فرهنگ لاکچری چیزی نیست که یکروزه در جامعه ما باب شده باشد، بنابراین مقابله با این پدیده نیاز به کارشناسی و کار فرهنگی دارد، در این میان سلبریتیها و افراد الگوی جامعه نقش تأثیرگذاری خواهند داشت.
سبحانینژاد تأکید میکند: شبکههای اجتماعی هویت کاذب به افراد میدهند، در واقع در این شبکهها افراد طوری زندگی خود را به نمایش میگذارند که دلشان میخواهند باشند نه آنچه در زندگی واقعی هستند و گاهی این فضاها بستری برای رقابتهای کاذب ایجاد میکنند که با زندگی بههنجار و درست انسانی فاصله دارد.
وی با اشاره به راههای مقابله با پدیدههایی مانند لاکچری یادآور میشود: بازگشت به سبک زندگی ایرانی و اسلامی در عمل، الگو قرار گرفتن افراد موفق، متدین و با اصالت، تعیین و تبیین شاخصهای مرتبط با لذت، تفریح و خوشبختی واقعی انسان، خانواده محور بودن تفریحات و مسافرتها، برگزار کردن مفرح اعیاد مذهبی و ترویج شادی دستهجمعی میتواند حس آرامش، شادی و خوشبختی در جوانان را تقویت کند.
به گزارش ایسنا، تهاجم فرهنگی با کلماتی به نام آزادی، روشنفکری، رفاه و پیشرفت، جوانان ما را نشانه گرفتند و پدیده لاکچری را در میان برخی جوانان متمول ترویج داده است، در این میان مسئولان فرهنگی ما با برگزاری برنامههای متناسب با نیاز جوانان میتوانند از روند رو به رشد این پدیده جلوگیری کنند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر