دلایل مخالفان و موافقان تسخیر سفارت آمریکا
موافقان و طراحان بر این ۱۵ مورد دست میگذارند:
۱- اشغال سفارت تنها برای دو سه روز پیشبینی شده بود. استعفای دولت موقت و حمایت صریح رهبری فقید انقلاب و تعبیر «انقلاب دوم» اما مسئولیت را از دوش آنها برداشت و متوجه حکومت یا دولت شورای انقلاب ساخت. در آن زمان شورای انقلاب هم نقش پارلمان را ایفا میکرد و هم نقش قوه مجریه و دولت را. به عبارت دیگر دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مسئول ۷۲ ساعت اول هستند، نه همه ۴۴۴ روز.
۲- چنانکه مرحوم مهندس بازرگان بارها گفته بود استعفای او به خاطر واقعه ۱۳ آبان ۱۳۵۸ نبود و پیش از آن نیز چند مرتبه استعفا کرده بود و در آن روز پذیرفته شد.
۳- اگر اشغال سفارت، گفتمان لیبرالی و دموکراتیک را در حاکمیت به حاشیه برد چگونه است که ابوالحسن بنیصدر با همین گفتمان به ریاست جمهوری رسید و مهندس بازرگان و دوستان و همفکران او نماینده مجلس شدند؟
۴- اگر این اقدام مورد تایید همگان نبود چگونه است که حتی نهضت آزادی ایران که به خاطر اشغال سفارت، دولت را از دست داده بود بیانیه تاییدی صادر کرد و دکتر کریم سنجابی دبیر کل جبهه ملی در گفتوگو با روزنامه اطلاعات در دیماه ۵۸ نیز حمایت کرد. تقریبا همه گروهها و شخصیتهای سیاسی و سازمانهای مختلف و کانون نویسندگان ایران حمایت کردند و یگانه افرادی که علنا مخالفت کردند مرحومان بازرگان و مهدوی کنی بودند.
۵- بارها گفته شده که انقلابیون نگران تکرار کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بودند. در خاطرات داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهانگردی دولت جمشید آموزگار در گفتوگو با حسین دهباشی نیز آمده که در ایران مخفی بوده و امید داشته با دخالت آمریکا تغییرحکومت صورت پذیرد ولی وقتی خبر اشغال سفارت را در روز ۱۳ آبان ۵۸ شنید قطع امید کرد و تصمیم به خروج غیرقانونی گرفت.
۶- اسناد منتشره تکذیب و انکار نشده است. در اینکه سازمان جاسوسی آمریکا در سفارتخانه ایستگاه جاسوسی داشته نیز تردیدی نیست. احسان نراقی هم در خاطرات خود گفته است که بر پایه اسناد منتشره در سفارت آمریکا درمییابد رقیب فدریکو مایور با سیا ارتباط داشته و روزنامه فرانسوی، اسناد را منتشر میکند و مایور به دبیرکلی یونسکو میرسد. بنابراین اتهام جاسوسی اگر هم متوجه همه نبوده اما به جانب برخی معطوف بوده است.
۷- صرف مفتوح بودن سفارتخانه به معنی حفظ رابطه خوب دو کشور نیست. ممکن بود سفارتخانه باز بماند ولی دو کشور در پایینترین سطح رابطه داشته باشند.
۸- بیانیه الجزایر که برای حل موضوع صادر شد خارج از اراده دانشجویان بوده و مسئولیت آن با دولت رجایی و مجلس اول است.
۹- اگر حمله به سفارت و به گروگان گرفتن کارمندان آن نقض حاکمیت یک کشور است، ورود کماندوهای آمریکایی به طبس هم غیرقانونی بود و این به آن در!
۱۰- شروعکننده ماجرا آمریکا بود که به شاه پناهندگی داد در حالی که قول داده بودند چنین نمیکنند. اگر پذیرش شاه امری عادی و معمول بود چرا این کار را با اسم مستعار انجام دادند و خبررسانی نکردند و شاه را در بیمارستان روانی بستری کردند تا قضیه لو نرود؟ پس کنش و نقض عهد اولیه از جانب آمریکاییها بود و اقدام دانشجویان، واکنشی.
۱۱- دانشجویان با این اقدام، ابزاری در اختیار حکومت قرار دادند و اگر نتوانستند از این ابزار در چانهزنیها استفاده کنند یا مذاکرات عضو شورای انقلاب با رییس دفتر کاخ سفید در پاریس به نتیجه نرسید، مسئولیت آن متوجه دانشجویان نیست.
۱۲- اگر اقدام دانشجویان اشتباه بود چرا مردم فوج فوج در مقابل ساختمان سفارت تجمع و اعلام حمایت میکردند در حالی که سالها بعد دیدیم این حمایت برای حمله به سفارت بریتانیا یا سعودی هرگز تکرار نشد و اشغالکنندگان را جامعه طرد کرد در حالی که هسته اصلی اشغال سفارت بارها رای مردم را جلب کردند.
۱۳- هدایت این جریان با نماینده روحانیت رادیکال بود و با این کار توانستند گفتمان انقلابی روحانیت را بر گفتمان سنتی غلبه دهند و علت حمایت صریح و مکرر و مؤکد شخص رهبر فقید انقلاب نیز همین غلبه گفتمانی بود.
۱۴- اگر این اقدام اشتباه بود، چرا آمریکا و سران کشورها پند گرفتند و سالها بعد دیدیم که حسنی مبارک رییس جمهوری مصر از سفر به ایالات متحده اجتناب کرد و در مصر ماند؟
۱۵- شکست جیمی کارتر در دوره دوم را هم نشانه موفقیت اقدام خود میدانند.
منتقدان و مخالفان نیز این سیاهه را ارائه میدهند:
۱- اشغال سفارتخانه کشوری دیگر نقض قوانین بینالمللی است و اگر دیپلماتها فعالیتهای مغایر شئون دیپلماتیک انجام میدادند باید اخراج میشدند، نه اینکه به گروگان گرفته شوند. بدتر اینکه پایه سنتی غلط گذاشته شد و هر چند همان دانشجویان اصلاحطلب شدند اما مخالفان آنان به سفارتخانههای بریتانیا و سعودی حمله و آنها را اشغال کردند و رابطه با این دو کشور قطع شد و در یک مورد همچنان ادامه دارد.
۲- دولت بازرگان سقوط کرد و گفتمان لیبرالی به حاشیه رفت.
۳- نقش اصلی در انقلاب ۵۷ بر عهده روشنفکران شناختهشده بود اما با این کار، بازی به دست جوانان نامشهور و جریانهای پوپولیستی افتاد.
۴- در همان زمان، قانون اساسی جدید در حال تصویب بود اما همه اذهان متوجه اشغال سفارت شد و رفراندوم قانون اساسی در حالی برگزار شد که فضای غالب گفتمانی درباره قانون اساسی نبود.
۵- دانشجویان بعد از حمله طبس، گروگانها را تحویل نهادهای انقلابی دادند و از استقلال اولیه فاصله گرفتند.
۶- اگر هدف بازپس گرفتن شاه بود، پس از مرگ شاه در اوایل مرداد ۵۹ موضوع باید منتفی میشد و فیالفور گروگانها را آزاد میکردند. همانگونه که درباره جنگ ۸ ساله بر سر ادامه جنگ بعد از پازپسگیری بندر خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ بحث میشود، در موضوع گروگانگیری هم این سؤال وجود دارد که بعد از مرگ شاه چرا ادامه یافت؟
۷- شعار و ادعا و تهدید محاکمه گروگانها عملی نشد و به جای آن در الجزایر توافق کردند. همانگونه که پایان جنگ نه با سقوط حزب بعث و پایان تنش هستهای با برجام بود و این نشان میدهد انقلابیون پس از مواجهه با واقعیتهای نظام بینالملل از آرمانهای اولیه فاصله میگیرند اما هزینه آن را مردم میپردازند.
۸- با قطع رابطه، جوانان ایرانی امکان سفر را از دست دادند؛ در حالی که در دهه ۵۰ و تا پیش از سال ۵۸ راه سفر طبقات متوسط به خارج از کشور و خاصه آمریکا باز شده بود و با اشغال سفارت پرهزینه و منحصر به طبقات متمکن شد.
۹- منتقدان میگویند بردن شاه به آمریکا بازی جمهوریخواهان بود تا کارتر را به دردسر بیندازند و امکان ریاست جمهوری دوباره را از او بگیرند و این اتفاق هم افتاد و ۱۲ سال یا سه دوره پیاپی کاخ سفید را با رونالد ریگان و جرج بوش پدر در کنترل داشتند.
۱۰- نگاهی به روزنامههای کیهان و اطلاعات در مهر و آبان ۵۸ نشان میدهد که نیروهای چپ، فضا را در ایران رادیکال کرده بودند و دانشجویان بیآنکه بدانند، در زمین حزب توده بازی کردند.
۱۱- بیانیه دانشجویان در تیر ۱۳۵۹ به یک اطلاعیه حزبی میماند و درباره همه چیز نظر میدهند و از اهداف اولیه کاملا فاصله گرفتند.
۱۲- رفتارهایی چون افشاگری بر پایه اسنادی که بعضا تنها نظرات گزارشدهندگان بود موجب گرفتاریهایی برای برخی شخصیتهای سیاسی شد و بدتر از همه اینکه این دانشجویان با اینکه به گفتمان شریعتی تعلق داشتند اما اسباب گرفتاری ناصر میناچی از بنیانگذاران حسینیه ارشاد شدند که دکتر شریعتی او را بسیار گرامی میداشت.
۱۳- اشغال سفارت موجب اضافه شدن شعار «مرگ برآمریکا» شد. در حالی که در انقلاب ۵۷ این شعار به این صورت سر داده نمیشد. «این شاه آمریکایی اعدام باید گردد» یا «چین، شوروی، آمریکا دشمنان خلق ما» یا «بعد از شاه نوبت آمریکاست» بود اما «مرگ بر آمریکا» نبود.
۱۴- با اشغال سفارت، دستگاه دیپلماسی ایران فلج شد و صدام حسین از این فرصت سوءاستفاده و جنگ را تحمیل کرد.
۱۵- دانشجویان تصمیم خود را نه تنها با امام که با اعضای شورای انقلاب هم در میان نگذاشته بودند. در این روز آیتالله خامنهای و هاشمی رفسنجانی هم در سفر حج بودند. از هاشمی رفسنجانی نقل میشود که روی پشت بام و در حال تماشای منظره شهر بودیم که خبر را شنیدیم و تصور کردیم کار کمونیستهاست و بعد متوجه شدیم که این بار بر خلاف دو نوبت قبل، کار آنها نیست.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر