به گزارش عصر ایران ، «سوگواران و داغ‌داران بعد از فقدان عزیزی در وصف او می‌گویند یا بر مزارش می‌نویسند: «گلچین روزگار عجب با سلیقه است/ می‌چیند آن گلی که به عالم نمونه است» اما می‌دانند که مرگ دست‌چین نمی‌کند و هر نَفسی، طعم مرگ را خواهد چشید. با این همه، مرگِ آدم‌ها شبیه هم نیست. هنوز هم مُشت مرگ پر از غافلگیری است. کافی است مثل امروز دستش را باز کند...

 

سلیم شاکر ۵۶ ساله، وزیر بهداشت تونس درگذشت. این خبر برای بسیاری از ما که به دشواری کشور تونس را روی نقشه پیدا می‌کنیم لابه‌لای انبوه اخباری که از گرانی و بیکاری و دعواهای سیاسی می‌شنویم، چندان مهم نیست. نه مشتری زیتون و انگور تونس هستیم و نه اهل خواندن روزنامه‌های «الصحافه» و «الصباح» و «الحریه» این کشور.

نام تونس یادآور «محمد بوعزیزی» جوان دستفروشی است که در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ در اعتراض به توقیف کالاهایش و تحقیر یک مأمور زن شهرداری خود را به آتش کشید و جغرافیای سیاسی چند کشور عربی را به هم زد و خاطرات قدیمی‌مان برمی‌گردد به دوران فینقی‌ها و البته این که می‌گویند امروزه برخی از خیابان‌های شهر تونس با نام شاعران و فیلسوفان ایرانی چون حافظ، مولوی، خیام، ابن‌سینا، فارابی و رازی نامگذاری شده‌اند.

عکس آقای وزیر و خبر تکمیلی اما تکان‌دهنده است. عینک به چشم در تی‌شرت صورتی‌رنگ و کلاه به سر، لبخندزنان و مصمم در حال دویدن در یک مسابقه خیریه دوی ماراتن. در حمایت از بیماران سرطانی. ۵۰۰ متر بعد از خط استارت سلیم چاکر دچار سکته قلبی می‌شود و آن طور که دیلی‌میل می‌نویسد، تلاش‌ها برای نجاتش در یک بیمارستان نظامی به جایی نمی‌رسد و جان می‌سپارد.

مرگ او بسیاری را حیرت‌زده کرد. از جمله نخست‌وزیر نوشت که «یک برادر و همکار» را از دست داده است. در شبکه‌های مجازی تونس او را تحسین می‌کنند که جانش را برای کار خیر وطن‌پرستانه از دست داد و مرگ گوشه‌ای دست به سینه ایستاده و حیرت ما را نظاره می‌کند.

در شبکه‌های مجازی برخی از کاربران ایرانی با ذکر نام ورزشکاران فقیدی چون هادی نوروزی، مهرداد اولادی، بیت‌الله عباسپور و ... نوشته‌اند که بر خلاف تبلیغات، «ورزش دشمن سلامتی است» وگرنه چرا این همه معتاد خیابان‌خواب که هر روز از خدا مرگشان را آرزو می‌کنند، نمی‌میرند اما ورزشکاران جان می‌بازند و اصلاً چرا باید مرگ وسط دوی ماراتن یقه وزیر بهداشت را بگیرد که طبعاً بیش از دیگران مراقب سلامتی خودش بوده است؟

مزاح با مرگ و جانباختگان البته که کار درستی نیست اما دست‌کم می‌تواند عبرت‌آموز باشد. برای آنها که گمان می‌کنند تا ابد زنده‌اند و میز و منصب و صندلی‌شان جاودانه است. برای آنها که خیال می‌کنند فقط دیگران باید با دنیا و حلاوتش وداع کنند و آنها می‌توانند دست به هر ظلمی بزنند و «منت خدای را که در توبه باز است هنوز!»

آدمی فراموشکار است و دقایقی دیگر این خبر و عکس زیر موج سنگین خبر دیگری دفن می‌شود و از یاد می‌رود اما مرگ ما را فراموش نمی‌کند. همه ما را. بدون هیچ استثنایی. «هر شکارچی و کاوش‌گری، هر قهرمان و بزدلی، هر خالق و نابودکننده تمدنی، هر شاه و رعیتی، هر زوج جوان عاشقی، هر مادر و پدری، هر بچه امیدواری، هر مخترع و کاشفی، هر معلم اخلاقی، هر سیاست‌مدار فاسدی، هر «فوق ستاره‌ای»، هر «قدرقدرتی»، هر «قدیس و گنه‌کاری» مرگ را خواهد چشید و به قول خیام: «ناگه اجل از کمین برآید که منم».

در این نوشته و البته مرگ نکته بسیار است. باشد که عبرت گیرند/گیریم!»

سلیم شاکر

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.