میانگین متحرک با دوره‌های زمانی مختلف، به‌عنوان یکی از متداول‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال، پایه و اساس بسیاری از تحلیل‌های تکنیکال است. به بیان ساده می‌توان گفت این اندیکاتور میانگینی از داده‌های اصلی روزانه (معمولا قیمت آخرین معامله) است. میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب‌کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌رو‌ اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به‌عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.

با تایید شکسته شدن خط روند نزولی به سمت بالا انتظار داریم در مرحله اول از سناریوی افزایشی، شاخص کل هم‌وزن به سمت شکستن محدوده خط روند نزولی میان‌مدت حرکت کند. به‌نظر می‌رسد رسیدن به این محدوده چندان دشوار نباشد ولی عبور از آن نیاز به جریان پول قدرتمندی دارد. به هر ترتیب عبور کامل از پرده اول افزایش قیمت‌ها دور از انتظار نیست و در صورت شکسته شدن خط روند نزولی میان‌مدت به سمت بالا دوباره امیدها به سهم‌های کوچک بازار سرمایه باز می‌گردد، در فاز دوم سناریوی افزایش قیمت‌ها، افراد ریسک‌پذیر و حتی بعضی از افراد با ریسک متعادل نیز وارد بازار خواهند شد. هدف این مرحله محدوده ۴۷۵ هزار واحد است. در فاز بعدی افزایش، شاخص کل هم‌وزن به‌دنبال فتح قله تاریخی خود یعنی ۵۳۸ هزار واحد است که البته منطقه ۵۰۰ هزار واحد به‌عنوان مقاومت می‌تواند مانع تکمیلی این مرحله شود. درحال‌حاضر گذشتن از سقف تاریخی برای شاخص کل هم‌وزن، بعید نیست ولی احتمالا به‌زودی اتفاق نخواهد افتاد. شکسته شدن این محدوده شاخص کل هم‌وزن را به فاز جدیدی از حرکت صعودی می‌برد که احتمالا هدف آن سطح ۶۶۰ هزار واحد است. مناطق مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضه‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمت‌ها باشند.

هنوز روند میان‌مدت نزولی است و همان‌طور که گفته شد شاخص کل هم‌وزن برای صعود، مقاومت‌های زیادی پیش‌رو دارد. ضمن اینکه هنوز اعتماد سرمایه‌گذاران به بورس برنگشته و مصوبات و دستورالعمل‌های خاص بازار سرمایه ایران، ریسکی مضاعف به آنها وارد کرده است. بنابراین واکنش منفی به یکی از این سطوح مقاومتی می‌تواند آغازگر مرحله اول سناریوی کاهش قیمت‌ها باشد. کاهش قیمت‌ها می‌تواند بعد از برخورد شاخص به روند نزولی میان‌مدت نیز اتفاق بیفتد. هدف پرده اول از سناریوی ریزش قیمت‌ها محدوده ۳۶۵ هزار واحد است که البته دو منطقه حمایتی ۴۱۵ هزار واحد و ۴۰۰ هزار واحد می‌توانند مانع کامل شدن مرحله اول کاهش قیمت‌ها شوند. در این فاز دو میانگین متحرک ۹۰ و ۱۲۰ روزه می‌توانند نقش حمایتی بازی کنند. اگر عرضه‌ها در منطقه ۳۶۵ هزار واحد افزایش داشته باشد حرکت به سمت ۳۰۰ هزار واحد، دور از ذهن نخواهد بود. در این مرحله از ریزش قیمت‌ها محدوده میانگین متحرک ۱۵۰ روزه به‌عنوان حمایت نقش بازی می‌کند که در صورت شکسته شدن به سمت پایین ممکن است بسیاری از افراد با احتیاط بیشتری بازار را دنبال کنند. احتمال تکمیل فاز دوم ریزش قیمت‌ها بعید است، ولی می‌توان‌ محدوده ۲۷۰ هزار واحد را به‌عنوان سطح حمایتی مناسب بعد از پرده دوم از سناریوی کاهش قیمت‌ها‌ معرفی کرد. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضا‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمت‌ها باشند.