اینها موجب رشد شاخص‌ها و سهام ریز و درشت بازار و بازپس‌گیری بخشی از ریزش اخیر شده است. مسیر کلی بازار را از منظر تکنیکال می‌توان از دو زاویه شاخص کل و شاخص هموزن بررسی کرد. در فرمول شاخص کل شرکت‌هایی که ارزش مارکت بزرگ‌تری دارند تاثیر مثبت یا منفی بیشتری بر این شاخص می‌گذارند. به عنوان مثال ایران‌خودرو به نسبت ارزش مارکت ۱۲۰هزار میلیاردی و لنت ترمز ایران به نسبت ارزش مارکت ۶۹۰ میلیاردی خودشان روی شاخص کل تاثیر می‌گذارند اما در شاخص هموزن این فاکتور لحاظ نمی‌شود و همان‌طور که از نامش پیداست همه شرکت‌ها یکسان در نظر گرفته می‌شوند بنابراین به نظر می‌رسد شاخص هموزن نماگر بهتری برای نشان دادن کلیت بازار باشد. نکته آنکه شاخص هموزن دیتای کمی برای تحلیل‌های میان‌مدت و بلندمدت دارد.

در رشد اخیر، شاخص هموزن با شتاب بیشتری رشد کرده است. این را اندیکاتور شاخص قدرت نسبی بیان می‌کند که ظرف دو هفته در شاخص کل از ۲۴ به ۵۲ واحد و در شاخص هموزن از ۲۰ به ۶۲ واحد رسیده است. البته خط روند نزولی این اندیکاتور در هر دو نمودار شکسته شده است هرچند در شاخص هموزن شتاب و قدرت بیشتری را به نمایش گذاشته که علت را باید در شکل‌گیری واگرایی مثبت بین نمودار قیمت و اندیکاتورها در شاخص هموزن جست‌وجو کرد (خطوط سبز رنگ) که شاخص کل فاقد این فاکتور است. به زبان ساده‌تر، در فاز آخر ریزش بازار، قدرت فروشندگان در سهام کوچک و متوسط تضعیف شده بوده ولی به پیروی از سهام بزرگ پایین آمدند و هم‌اکنون عجله بیشتری برای جبران ریزش دارند.

در جمع‌بندی باید گفت هر دو شاخص گارد صعودی داشته و به نظر می‌رسد بخش عمده‌ای از ریزش سه ماهه را جبران کنند. مقاومت‌های اصلی پیش روی شاخص کل برای رسیدن به قله قبلی یک میلیون و ۵۵۳ هزار و یک‌میلیون و ۷۶۲ هزار واحد هستند که ما به ازای این سطوح مقاومتی در شاخص هموزن ۴۳۱ و ۴۷۲ هزار واحد هستند.