بخش دهم
امتناع کلمبیا از چپگرایی - ۵ دی ۹۴
در منطقه آمریکای لاتین ادبیات سیاسی به شکل خاصی تغییر یافته است. مثلا مبارزه با قاچاق مواد مخدر به مبارزه با ترور تغییر یافته است. همچنین در مباحث توسعه و امنیت نیز تغییر واژگان صورت گرفته است. مثلا مفهوم امنیت ملی به امنیت انسانی تغییر یافته است. تغییر واژگان سیاسی ابتدا ممکن است جلب توجه نکند اما تحول جدی در رویکرد ایالاتمتحده محسوب میشود. مانند تحولی که از واژه استعمار به قیمومیت انجام شد و تمام این تغییرات در جهت توجیه افکار عمومی جهان و افکار داخلی ایالاتمتحده صورت میگیرد. مبارزه با قاچاق مواد مخدر در حوزه آمریکای لاتین فاقد پشتوانه مداخله نظامی (حداقل از منظر عمومی) است؛ اما ایالاتمتحده با دستاویز قرار دادن امر مبارزه با تروریسم به راحتی قادر است به عملیات پیشدستانه مبادرت کند.
در منطقه آمریکای لاتین ادبیات سیاسی به شکل خاصی تغییر یافته است. مثلا مبارزه با قاچاق مواد مخدر به مبارزه با ترور تغییر یافته است. همچنین در مباحث توسعه و امنیت نیز تغییر واژگان صورت گرفته است. مثلا مفهوم امنیت ملی به امنیت انسانی تغییر یافته است. تغییر واژگان سیاسی ابتدا ممکن است جلب توجه نکند اما تحول جدی در رویکرد ایالاتمتحده محسوب میشود. مانند تحولی که از واژه استعمار به قیمومیت انجام شد و تمام این تغییرات در جهت توجیه افکار عمومی جهان و افکار داخلی ایالاتمتحده صورت میگیرد. مبارزه با قاچاق مواد مخدر در حوزه آمریکای لاتین فاقد پشتوانه مداخله نظامی (حداقل از منظر عمومی) است؛ اما ایالاتمتحده با دستاویز قرار دادن امر مبارزه با تروریسم به راحتی قادر است به عملیات پیشدستانه مبادرت کند.
2-دولتهای چپگرای منطقه
نیروهای فارک و ارتش آزادیبخش ملی به دلیل مولفه جغرافیایی ناشی از حضور در مناطق مجاور و هم مرز با اکوادور و ونزوئلا و در حوزه کوههای آند ناچار در پیوند با این کشورها قرار میگیرند و ایدئولوژی ناسیونالیستی سرزمین کلمبیای بزرگ سیمون بولیوار تحت مدیریت سوسیالیسم واحد نیز بر این حضور دامن میزند. بدیهی است که به قدرت رسیدن رهبران طرفدار سوسیالیسم در ونزوئلا، اکوادور، بولیوی و سایر کشورها رهبران آنها را از نظر فکری به فارک نزدیک ساخته است. زیرا موجی از چپ گرایی و مفاهیم سوسیالیستی و همکاری جنوب -جنوب شکل گرفته است؛ در حالی که کلمبیا و چند دولت کم اهمیت آمریکای مرکزی راستگرا باقی ماندهاند و در این شرایط توازن منطقهای به ضرر کلمبیا است و فشار خارجی نیز در پیوند با معضلات داخلی به مشکلات کلمبیا میافزاید. در بحث مرزی از نظر منافع ملی و برخی مولفههای مهم مانند فقدان کنترل دولت رسمی کلمبیا بر مرزها، تلاش برای کاهش آسیبپذیری تبعات سوء ناشی از حضور نیروهای متخاصم، ونزوئلا مجبور به سیاست ارتباط و مذاکره با فارک در مقاطعی شده است و این تنها راهحل دولت و نزوئلا برای ثبات بخشی به مرزهایش است. این روابط در بحث آزادسازی گروگان بتانکور با تلاش ونزوئلا برای میانجیگری در آزادسازی گروگانها مشخص شده است.
اوضاع منطقه و روابط دولتها پس از حمله غافلگیرانه ارتش کلمبیا به فارک و قتل رائول ریس، فرد قدرتمند فارک به همراه ۲۰ تن دیگر در خاک اکوادور به شدت بحرانی شد؛ بهگونهای که چاوز در مقابل دوربین تلویزیون به وزیر دفاع دستور داد با ۹ هزار سرباز مرزهای مشترک با کلمبیا را مسدود ساخته و سفیر کلمبیا را اخراج کنند و ناسزاگویی به اوریبه بهعنوان عامل امپریالیسم افزایش یافت و «رافایل کورهآ» نیز به همین شکل به تهدید اوریبه پرداخت و آن را یورشی غیرقانونی خواند.
هادی اعلمی فریمان
پژوهشگرآمریکای جنوبی
ارسال نظر