ترکیه برای مبارزه با داعش وارد خاک سوریه شد
بازی در «شام» تغییر کرد
به گزارش الجزیره، رسانههای محلی ترکیه گزارش دادند که پس از آغاز حمله رسمی ترکیه به مواضع داعش در سوریه، پلیس ضدتروریسم این کشور به ۱۰۰ مکان مشکوک با داعش و گروههای مسلح کرد در استانبول یورش برد. این یورش با ۵ هزار نیروی پلیس و حمایت هلیکوپتری همراه بود.
به گزارش الجزیره، رسانههای محلی ترکیه گزارش دادند که پس از آغاز حمله رسمی ترکیه به مواضع داعش در سوریه، پلیس ضدتروریسم این کشور به ۱۰۰ مکان مشکوک با داعش و گروههای مسلح کرد در استانبول یورش برد. این یورش با 5 هزار نیروی پلیس و حمایت هلیکوپتری همراه بود.
حمله هوایی ترکیه اندکی پس از آن صورت گرفت که اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد آنکارا موافقت کرده که هواپیماهای آمریکایی از پایگاه اینجرلیک در خاک این کشور در راستای حمله به مواضع داعش استفاده کنند. به گزارش الجزیره، این تصمیم روز پنجشنبه پس از تماس تلفنی اوباما با همتای ترک خود اعلام شد. مقامهای آمریکایی از اظهارنظر در مورد دلایل، چگونگی و جزئیات در اختیار قرار دادن پایگاه اینجرلیک خودداری کردند و آن را منوط به تایید ترکیه کردند. مقامهای ترک هم در این رابطه سخنی نگفتند؛ اما جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد«اردوغان پذیرفت همکاری خود در مبارزه با داعش را تعمیق بخشد.»
بازی موش و گربه آنکارا
الجزیره مینویسد: ورود رسمی ترکیه به نبرد علیه داعش به این معناست که این کشور بی میلی خود را کنار گذاشته و دست اتحاد به متحدانش علیه داعش داده است. از زمان حمله داعش به کوبانی، ترکها موضع بی طرفی اتخاذ کرده بودند. بی تفاوتی ترکها نه تنها انتقادات بینالمللی از آنها را سبب شد، بلکه این باور را تقویت کرده بود که دولت ترکیه بده بستانهایی با داعش دارد. در آن زمان دولت ترکیه اعلام کرده بود شرط حضورش برای مبارزه با داعش، سقوط اسد است. وقتی این حربه راه به جایی نبرد شرط دوم خود در مبارزه با تکفیریهای داعش را ایجاد منطقه پرواز ممنوع در بخشهایی از سوریه قرار دادند تا به این روش بتوانند اپوزیسیون سوریه را برای مبارزه با اسد آموزش دهند. «سیلان یگینسو»، گزارشگر ترکِ نیویورک تایمز، مینویسد:«شرط ترکیه برای مشارکت علیه داعش ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه در ازای استفاده از پایگاه هوایی اینجرلیک بود. آمریکا مخالف بود چرا که هدف اساسی دولت اوباما را که تمرکز صرف بر نابودی داعش بود از هم میگسست.» اما همه چیز از کوبانی شروع و با حادثه سوروچ به اوج خود رسید.
در ۶ اکتبر ۲۰۱۴ میلادی، شبهنظامیان داعش از سه جبهه به کوبانی حمله کردند. آنها توانستند دیوار دفاعی شهر را بشکنند و از طرف شرق وارد کوبانی شوند و پرچم خود را بر فراز چند ساختمان به اهتزاز درآورند. یگانهای مدافع خلق کرد در کوچهها و خیابانها به دفاع از شهر مشغول بودند. سقوط شهر حتمی به نظر میرسید اما ناگهان حملات سنگین نیروهای ائتلاف توازن قوا را به نفع نیروهای کرد بر هم زد. در تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۱۴ نیز ۱۵۰ نفر از نیروهای پیشمرگه کرد با سلاح سنگین وارد شهر شدند. دفاع بی سابقه نیروهای کرد، کوبانی را به یکی از بزرگترین نمادهای مقاومت در دنیا تبدیل کرد. در ۶ بهمن ۱۳۹۳ (۲۶ ژانویه ۲۰۱۵) کوبانی آزاد شد. پیش از آزادی این شهر، داعش موفق به تصرف ۳۵۰روستای کردنشین شده بود.
فاصله 2 کیلومتری کوبانی با ترکیه و سیاست «دست روی دست گذاشتن» ترکیهایها موجب شد 200 هزار تن از مردم استان حلب (که کوبانی هم در آن قرار دارد) به ترکیه بگریزند. به تدریج سیل آوارگان به بیش از 5/ 1 میلیون نفر رسید. نیویورک تایمز در یکی از گزارشهای ماه جولای خود مینویسد ترکها در مقابله با داعش از هیچ گونه تمردی فروگذار نکردند. آنها مرزهای خود را به روی نیروهای خلافت خودخوانده گشودند و سیل مهاجران از غرب و شرق به سوی مرزهای ترکیه و سپس سوریه سرازیر شدند. این گزارش میافزاید: «اما ورق برگشت. چگونه؟» جولان نیروهای داعش در خاک ترکیه، برگزاری نماز عید فطر از سوی این گروه و به تازگی بمبگذاری در اجتماع کردها در سوروچ که 34 کشته و بیش از 100 زخمی به دنبال داشت ترکها را به واکنش واداشت. برخی معتقدند حادثه سوروچ به شکل هدفمند از سوی داعش برنامه ریزی شده بود تا پای ترکها را رسما به میدان نبرد با داعش باز کند.
ماری که دولت حزب عدالت در آستین پرورانده بود در نهایت «عدالتی ها» را گزید. نیویورکتایمز در گزارش ۲۳ جولای خود مینویسد: «حادثه سوروچ باعث شد بیمیلی و بیتفاوتی یک سال اخیر ترکیه به همگرایی با غرب علیه داعش منجر شود.» مقامهای آمریکایی میگویند از این پس حمله به مواضع داعش از خاک ترکیه آسانتر میشود. این در حالی است که به گزارش الجزیره، آمریکاییها پیش از این مجبور بودند جنگندههای خود را از خاک کشورهای حاشیه خلیج فارس به پرواز در آورند. الجزیره میافزاید: «ترکیه در مرز ۹۰۰ کیلومتری خود با سوریه به شدت احساس ناامنی میکرد.» وقتی ناامنی دامان ترکها را گرفت آنها چارهای جز پاسخ نداشتند.
اگرچه استفاده از پایگاه اینجرلیک مزیتهایی برای ائتلاف علیه داعش خواهد داشت؛ اما تبعات منطقهای نیز به دنبال خواهد داشت. برخی کارشناسان میگویند: ترکیه پیش از هرگونه درگیری با داعش، اولویت خود را مقابله با پیشروی کردها قرار داده بود. پیشروی یگانهای خلق کرد در سوریه، این باور را در میان سردمداران ترکیه پدید آورده بود که کردهای سوریه به دنبال استقلال بوده و این امر میتواند تبعاتی امنیتی برای کردستان ترکیه در پی داشته باشد.
«هلن کوپر» گزارشگر نیویورک تایمز، میگوید: «ترکیه اولویت خود را حل مساله کردستان اعلام کرده است. ترکها بشار اسد را مسوول بحرانی شدن شرایط کردستان اعلام کردهاند.»
اما اکنون که افراط گرایی به شدت ترکیه را تهدید کرده و 5/ 1 میلیون آواره سوری وارد این کشور شدهاند، ترکها به تقلا افتادهاند. کوپر مینویسد: مجموعهای از حملات تروریستی در خاک ترکیه به تغییر موضع ترکها کمک کرد. مقامهای وزارت امنیت داخلی در ترکیه نگرانی خود از عملیاتهای داعش در مناطقی از این کشور را اعلام کردهاند. آنها اگرچه صدها نفر از تروریستهای خلافت خودخوانده را دستگیر کردند اما سیل مهاجرت آنها از خاک ترکیه به سوریه، آنکارا را نگران کرده است چرا که ترکش عبور آنها در نهایت به تن ترکها هم اصابت کرد. یک مقام در نخستوزیری ترکیه به شرط فاش نشدن نام میگوید: «این سازمان تروریستی تهدیدی بر امنیت ملی ترکیه است اما موضع خود در مورد اسد را تغییر ندادهایم.»
به گزارش نیویورک تایمز، یک مقام دولت آمریکا که ماهها درگیر مذاکره با دولت ترکیه بوده میگوید توافقی که موجب مشارکت ترکیه شد «بازی را تغییر میدهد». این گزارش میافزاید غرب با مشارکت دادن ترکیه تلاش دارد تا سیل مهاجرت غربیها به سوریه را محدود کند چرا که ترکیه تنها کانال عبور آنها به شام است. با این حال معلوم نیست امتیازات داده شده به ترکیه چه بوده است. هر چند، شواهد چیز دیگری میگوید.
پس از توافق هستهای ایران و غرب، بسیاری از تحلیلگران معتقدند دست ایران در نقشآفرینی منطقهای بازتر خواهد شد. برخی کشورهای عرب از این بیم داشتند که توافق هستهای باعث شود ایران بار دیگر به نقش «ژاندارم» منطقه بازگردد. با این حال، یکی از پروندههایی که محل مناقشه بازیگران منطقهای و بینالمللی است سوریه است. یکی از بازیگران منطقهای که بارها خط و نشانهایی برای ایران کشیده پادشاهی عربستان سعودی است. بندر بن سلطان که از ژوئیه ۲۰۱۲ تا آوریل ۲۰۱۴ ریاست استخبارات عمومی (سازمان اطلاعات و امنیت) عربستان سعودی را بر عهده داشت و از ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۵ به مدت 22 سال سفیر عربستان در آمریکا بود در یادداشتی توافق هستهای اوباما با ایران را با توافق هستهای کلینتون با کره شمالی مقایسه کرده و مینویسد این توافق به ایران اجازه خواهد داد به بمب هستهای دست پیدا کند. او معتقد است:«عربستان سعودی و قدرتهای خلیج فارس آماده میشوند که علیه ایران بعد از توافق هستهای عملیات نظامی بدون مشارکت آمریکا انجام دهند.»
تحلیلگران میگویند فارغ از خط و نشانهای اعراب برای ایران اما جنگ نیابتی اکنون در منطقه آغاز شده است. آغاز این جنگ نیابتی را «سوریه» میدانند. از آنجا که این کشور محل نفوذ و البته بازیگری ایران، ترکیه، عربستان، قطر، امارات و برخی طرفهای بینالمللی است، برخی کارشناسان حمله ترکیه به سوریه را «چنگ و دندان به ایران» نامیدهاند. جبهه ترکیه و عربستان چند سالی است سقوط اسد را دنبال میکند و در این راستا رویکردی تقابلی با ایران در پیش گرفته است. این «تغییر بازی» که مقامهای آمریکایی از آن نام میبرند به این معنا است که ورود نظامی ترکیه به تحولات سوریه ممکن است معادلات منطقهای را بر هم زند و نتیجه آن یا سقوط اسد و یکهتازی رقبای ایران در سوریه باشد یا در غلتیدن منطقه به یک درگیری نظامی تمام عیار.
با این حال، برخی کارشناسان تروریسم نظر دیگری دارند. آنها معتقدند حمله داعش به کردها در شهر سوروچ دو پیام در خود داشت: یکی محک شکیبایی دولت ترکیه و دیگر ابراز این هدف از سوی داعش که «ترکیه جولانگاه ماست». برخی دیگر میگویند حملات داعش به سوروچ در انتقام از پیشروی کردها در سوریه صورت گرفته است. خبرگزاری «کردپرس» در همین رابطه مینویسد داعش با حادثه سوروچ قصد انتقال این پیام را به ترکیه داشت که پیشروی کردها در سوریه پیامدی فاجعهبار برای ترکیه خواهد داشت و آنها «کردهای ترکیه» را هدف خواهند گرفت. فارغ از درستی یا نادرستی این پیام اما آنچه روشن است این که داعش به شکلی هدفمند میخواهد پای ترکیه را به تحولات سوریه باز کند. «چارلز لیستر»، تحلیلگر موسسه بروکینگز میگوید:«حتی اگر داعش این حمله را برعهده نگیرد، شیوه عملیات، هدف تعیین شده و اهداف سیاسی پشت این حمله ما را به این نتیجه میرساند که این حمله کار داعش بوده است.» وی این حمله را «گسترش جنگ داعش علیه کردها» به ترکیه دانست و نسبت به ادامه این نوع حملات علیه کردها در ترکیه هشدار داد.
گاردین در گزارشی مینویسد: منطقه پرواز ممنوع که مد نظر ترکیه است شامل سرزمینهای کردنشین هم میشود. گاردین معتقد است حمله نظامی ترکیه به مواضع داعش در سوریه بیشتر متاثر از ترس دولت اردوغان از خودمختاری کردها است. وقتی کردهای سوریه شهر «تل ابیض» را از داعش پس گرفتند رسانههای ترک فریاد بر آوردند که «شبه نظامیان کرد خطرناکتر از داعش هستند». «کریم شاهین»، گزارشگر گاردین مینویسد ترکیه دست به جنگ پیشگیرانه زده تا مبادا کردها در سوریه در فردای سرنگونی اسد دست به خودمختاری یا اعلام استقلال بزنند و باعث تشنج در کردستان ترکیه شوند. با این حال، گاردین به نقل از «مایکل ویس» مینویسد: «جنبه دیگر حمله این است که سیاستهای اردوغان باعث افزایش حضور داعش در ترکیه و مرزهای این کشور با سوریه شده است. در واقع، اردوغان میخواهد غولی که از چراغ خارج شده را به چراغ بازگرداند.»
«سیلان یگینسو» مینویسد یکی از دلایل دولت اسلامگرای ترکیه برای ورود نظامی علیه داعش این باور است که نه تنها داعش به تهدیدی علیه امنیت ملی ترکیه تبدیل شده بلکه با تضعیف اسد، کاهش کنترل وی بر بسیاری از مناطق سوریه، پیشروی شبهنظامیان داعش و احتمال فرار اسد گزینه فروپاشی دمشق در نظر «عدالتی ها» جدی شده است. یگینسو میافزاید: بنابراین، ترکها با یک تیر دو نشان میزنند: از یکسو اقدامات خود علیه دولت اسد را تشدید کرده و به آرزوی دیرینه خود که سرنگونی بشار است نزدیک شدهاند و از سوی دیگر، وقت آن فرا رسیده که سیاست «دست روی دست گذاشتن» را رها کنند و در آینده سوریه سهمی داشته باشند.
«اندرو تبلر» کارشناس جهان عرب در موسسه واشنگتن میگوید: «حضور رسمی ترکیه در ائتلاف علیه داعش فقط یک معنی دارد: سقوط اسد نزدیک است.» با این حال، «ویس» میگوید سیاستهای اردوغان مبنی بر «نادیده گرفتن گسترش داعش و بیگانه ساختن کردها دو جبههای است که اردوغان برای خود گشوده است». تردیدی نیست که مداخله نظامی ترکیه در سوریه نه تنها باعث تشدید عملیاتهای داعش در خاک ترکیه خواهد شد بلکه فاز جدیدی از رقابتهای منطقهای را خواهد گشود که بازیگر جدیدی خواهد داشت: کردها. «سرهات گوونچ» مدرس روابط بینالملل در دانشگاه قدیر میگوید: «مداخله نظامی ترکیه به معنای مداخله بیشتر این کشور در تحولات سوریه و نزاع خاورمیانه است. تیر از کمان رها شده است. شاید چنین مشارکتی لازم نباشد اما آنچه میبینیم نتیجه مستقیم سیاستهای ترکیه در سوریه است.»
ارسال نظر