سید عباس عاملی

طبق آخرین گزارش واحد اطلاعات اکونومیست در مورد اقتصادهای در حال تحول، رابطه بین شکوفایی اقتصادی و شرایط مناسب سیاسی در حال تضعیف شدن است. رشد تولید ناخالص داخلی واقعی در ۲۸ اقتصاد در حال تحول اروپای شرقی و شوروی سابق در سال ۲۰۰۶ به رقم بی‌سابقه ۱/۷درصد رسید. فعالیت بسیار مناسب اقتصادی در نیمه نخست سال ۲۰۰۷ نیز به قوت خود باقی ماند. سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در این منطقه در پایان سال ۲۰۰۶ نیز به رقم بی‌سابقه ۱۰۸‌میلیارد دلار رسید، که نسبت به سال ۲۰۰۵ در حدود ۴۰درصد افزایش یافته بود. با این حال، شرایط سیاسی منطقه روند نگران کننده‌ای را طی می‌کند. از جمله این شرایط نگران کننده می‌توان به ناآرامی‌های سیاسی در شرق اروپای مرکزی، روابط بسیار نامناسب سیاسی بین روسیه و غرب، تنش‌های داخلی سیاسی در کشورهایی با اهمیت استراتژیک همچون اوکراین و احتمال درگیری بر سر آینده کوزوو، منطقه جدا شده از صربستان اشاره کرد. تا به اینجا، اقتصاد‌های این منطقه دچار صدمه شدید نشده‌اند، ولی طبق گفته لازا ککیچ، مدیر واحد اطلاعات اکونومیست در اروپای شرقی، «انشعاب روندهای سیاسی و اقتصادی نمی‌تواند برای همیشه ادامه داشته باشد. احتمال زیادی وجود دارد که اوضاع نابسامان سیاسی بالاخره شکوفایی اقتصادی را خدشه‌دار کند».انشعاب روندهای سیاسی و اقتصادی به خصوص شرایط ۳ منطقه را در بر می‌گیرد: کشورهای اروپای مرکزی که به تازگی به اتحادیه اروپا پیوسته اند، روابط روسیه و غرب، و شرایط کشورهای جنوب شرقی اروپا که در گذشته از ویرانی‌های جنگ رنج می‌بردند ولی اکنون در شرایط مناسب‌تری به سر می‌برند.

اروپای مرکزی

اغلب کشورهای اروپای مرکزی به رشد خود پس از دستیابی به عضویت در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۴ ادامه دادند. در همین حال شورش در مجارستان در سال ۲۰۰۶، در کنار روندهای سیاسی نگران‌کننده در تعدادی از دیگر کشورها، ناآرامی‌سیاسی را در منطقه به نمایش گذاشت. اگرچه خطری قریب‌الوقوع برای ثبات سیاسی منطقه به چشم نمی‌خورد، ولی دولت‌ها در سراسر منطقه ضعیف هستند و حرکات پوپولیستی در حال شدت گرفتن هستند.

ترک هدف سابق یعنی قابل دسترسی بودن عضویت در اتحادیه اروپا برای تمام کشورهای منطقه بیانگر شکننده بودن شرایط سیاسی اروپاست. اگرچه انواعی از دموکراسی در کشورها حاکم هستند، ریشه‌های دموکراسی از جمله یک فرهنگ سیاسی مبتنی بر اعتماد و میزان بالای مشارکت عمومی در بسیاری از موارد غایب است. طبق شاخص دموکراسی واحد اطلاعات اکونومیست، تنها دو کشور منطقه یعنی اسلوانی و جمهوری چک دموکراسی کامل به حساب می‌آیند.

یافته‌های تحقیقاتی که در اروپای مرکزی صورت گرفته اند نشان از عدم حمایت قوی مردم از اصول دموکراسی دارند، و حتی بیانگر نستالجیایی قوی برای دوران پیش از دموکراسی هستند. ریشه‌های نظام جدید دموکراتیک ضعیف به نظر می‌رسند. به علاوه فاصله بزرگی بین برنده‌ها و بازنده‌ها در مسیر تحول این کشورها از نظام‌هایی غیر دموکراتیک به نظام‌هایی دموکراتیک در حال شکل گرفتن است. چنین شرایطی باعث پیدایش سیاستمداران پوپولیستی شده است که با روش‌هایی راست‌گرا (محافظکارانه) در مسیر دستیابی به سیاست‌های سوسیالیستی اقتصادی همچون افزایش مالیات، افزایش قوانین مربوط به بازار کار و ملی سازی صنایع خصوصی‌سازی شده حرکت کنند.این خطر وجود دارد که شرایط نامناسب سیاسی به زودی عملکرد اقتصادی را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. در اروپای مرکزی از حرارت پیشروی به سمت اصلاحات سیاسی کاسته شده است.

روسیه و غرب

روابط میان روسیه و غرب به نامناسب ترین شرایط خود از زمان جنگ سرد رسیده است. لیست شگفت‌آوری از مسائلی که به روابط نامناسب روسیه با آمریکا و اتحادیه اروپا دامن زده است وجود دارد. برخی از این مسائل، اختلافات عمیق هستند و از راه‌حل آسانی برخوردار نیستند. علاوه بر برنامه‌های موشکی آمریکا، از دیگر مسائل ستیزه انگیز می‌توان به توسعه ی ناتو، سیاست‌های مروبط به انرژی، رقابت‌های جئو پلیتیک در منطقه ی شوروی سابق، روند شرایط سیاسی داخلی روسیه و برداشت‌های متفاوت از مفاهیم بین‌المللی اشاره کرد. با این حال، افزایش تنش‌های سیاسی در زمانی به وقوع می‌پیوندند که تجارت دنیای غرب با روسیه و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در روسیه و سرمایه‌گذاری شرکت‌های روسی در غرب به شدت در حال افزایش است. یافته‌های واحد اطلاعات اکونومیست نشان می‌دهند که شرکت‌های غربی فعال در روسیه از نفوذ زیادی برخوردارند. با این حال، روابط نامناسب روسیه و غرب تنها سر و صداهای پشت صحنه نیستند که شرایط اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار ندهند.

جنوب شرق اروپا

اقتصادهای کشورهای بالکان به بهبودی قدرتمند خود ادامه داده اند. ورود سرمایه‌گذاری‌های خارجی رکوردهای سابق را در اغلب کشورها شکسته‌اند. افزایش میزان اشتغال و حقوق کارمندان، در کنار ورود پول‌های مهاجران این کشورها به دیگر مناطق اروپا، عوامل اصلی رشد چشمگیر مصرف در این منطقه هستند.

با این حال، یکی از عوامل اصلی بی ثباتی احتمالی در منطقه، آینده ی کوسوو را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. آمریکا و اغلب کشورهای اتحادیه اروپا طرفدار استقلال کوسوو هستند، در حالی که در طرف دیگر، روسیه به سختی با این مساله مخالفت می‌کند.