اکونومیست تحلیل کرد
شوک نفتی در راه است؟
دنیای اقتصاد- همیشه قیمت نفت این توانایی را داشته است که اقتصاد جهان را تحتتاثیر قرار دهد و خاورمیانه جایی است که جرقه آن را میزند. اکنون غرب دلایل کافی برای نگرانی دارد. خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از یک سوم نفت مورد نیاز جهان را تامین میکنند. آشوبهای لیبی نشان میدهد که یک انقلاب میتواند به سرعت عرضه نفت را با مشکل مواجه سازد. اکنون تولیدات نفت لیبی به نصف کاهش یافته است. در عربستان هم رژیم این کشور با تقاضای مردم برای ایجاد اصلاحات مواجه است و حقیقت این است که نسیم بیثباتی موجب گسترش اضطرابها در بازار نفت شده است. تازهترین سرمقاله اکونومیست به موضوع نفت اختصاص یافت
شوک نفتی ۲۰۱۱
شادی آذری
همیشه قیمت نفت این توانایی را داشته است که اقتصاد جهان را تحت تاثیر قرار دهد و خاورمیانه جایی است که جرقه آن را میزند.
تحریم نفتی غرب توسط اعراب در سال ۱۹۷۳، انقلاب اسلامی ایران در ۷۹-۱۹۷۸ و حمله صدام حسین به کویت در سال ۱۹۹۰ همه یادآور این موضوع هستند که چگونه تلفیق مسائل ژئوپلتیکی و زمینشناسی میتواند اوضاع را برای غرب تغییر دهد. اکنون اما پرسشی که مطرح است این است که در شرایطی که تظاهرات، سرتاسر جهان عرب را دربرگرفته است آیا دنیا در آستانه یک شوک نفتی دیگر قرار گرفته است؟
دلایل کافی برای نگرانی وجود دارد. خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از یک سوم نفت مورد نیاز جهان را تامین میکنند. آشوبهای لیبی نشان میدهد که یک انقلاب میتواند به سرعت عرضه نفت را با مشکل مواجه سازد. حتی حالا که بحث اعدام قذافی مطرح است و کشورهای غربی هم اعلام منطقه پرواز ممنوع در این کشور را در دست بررسی دارند، تولیدات نفت لیبی به نصف کاهش یافته است چون کارکنان خارجی به خارج از این کشور فرار کردهاند و لیبی به چند پاره تقسیم شده است. گسترش ناآرامیها در منطقه خطر وقفههای بیشتر در تولید نفت را افزایش داده است. واکنش بازار به این تحولات اما به طرز عجیبی معتدل بوده است. با بروز ناآرامیهای لیبی، قیمت نفت خام برنت ۱۵ درصد افزایش یافت و در روز ۲۴ فوریه به هر بشکه ۱۲۰ دلار رسید. اما مطرح شدن افزایش تولید توسط عربستان سعودی موجب شد قیمتها بار دیگر کاهش یابد. در روز دوم ماه مارس قیمت هر بشکه نفت «برنت» به ۱۱۶ دلار رسید که البته این رقم ۲۰ درصد بیشتر از قیمت نفت در اوایل سال اما هنوز خیلی کمتر از رکورد قیمتها در سال ۲۰۰۸ بود. اغلب اقتصاددانان اما خوشبین هستند. آنها میگویند اگر چه ممکن است سرعت رشد اقتصاد جهان تا چند دهم درصد کاهش یابد، اما این میزان آنقدر نیست که بتواند احیای اقتصادی جهان ثروتمند را با چالشی جدی مواجه سازد. دو خطر بزرگ اما وجود دارد. نخست آنکه یک وقفه جدی در عرضه یا حتی تنها ترس از بروز آن میتواند منجر به افزایش قیمت نفت شود. دوم آنکه نفت گرانتر میتواند تورم ایجاد کند و موجب اتخاذ سیاستهای سختگیرانه پولی شود که کندی سرعت احیای اقتصادی را در پی داشته باشد. خیلی از مسائل به مهارت مقامات بانکهای مرکزی بستگی دارد.
تاکنون شوکهای وارد آمده به عرضه نفت جزئی بودهاند. آشوبهاب لیبی موجب کاهش تولیدات نفت جهان تا تنها یک درصد شده است. در سال ۱۹۷۳ این کاهش در حدود ۵/۷ درصد بود. در بازار نفت امروز ضربهگیرهای زیادی نیز وجود دارد. دولتها اندوختههای کافی ذخیره نفتی دارند که در سال ۱۹۷۳ از آنها برخوردار نبودهاند. موجودی نفت تجاری جهان بسیار بیشتر از زمان اوج قیمتها در سال ۲۰۰۸ میلادی است.عربستان سعودی که امروز بانک مرکزی بازار نفت محسوب میشود، به لحاظ فنی، ظرفیت مازاد کافی دارد تا بتواند تولیدات خود را جایگزین تولید نفت لیبی، الجزایر و چند تولیدکننده کوچک دیگر کند. سعودیها هم این موضوع را روشن کردهاند که به استخراج نفت علاقهمندند. وقفه بیشتر در تولید نفت اما همچنان محتمل است. صنعت نفت به شدت پیچیده است چون رساندن نوع درست نفت به محل درست و در زمان درست، امری خطیر است. از سوی دیگر موضوع خود عربستان سعودی نیز مطرح است. این سرزمین پادشاهی بسیاری از ویژگیهایی که موجب ایجاد ناآرامی در سایر نقاط شد را داراست که از جمله آنها میتوان به ارتش جوانان سرخوردهاش اشاره کرد. به رغم صرف ۳۶ میلیارد دلار برای حل اختلافات، رژیم این کشور با تقاضای مردم برای ایجاد اصلاحات مواجه است. و حقیقت این است که نسیم بیثباتی موجب گسترش اضطرابها در بازار نفت شده است. حتی بدون ایجاد وقفه در عرضه نفت هم قیمت نفت از سوی عامل دیگری تحت فشار است: کاهش تدریجی ظرفیت مازاد. در شرایطی که اقتصاد جهان با قدرت در حال رشد است، تقاضا برای نفت بسیار سریعتر از عرضه کنونی در حال رشد است. بنابراین هر آشوبی در خاورمیانه میتواند موجب تسریع و تشدید افزایش قیمتها شود.
در بدترین شرایط، خطر شوک نفتی به مانند یک چرخه عمل میکند که در آن افزایش قیمت نفت و بیثباتی سیاسی همدیگر را تشدید میکنند. حتی اگر از چنین شرایطی اجتناب شود، تبعات کوتاه مدت آن برای اقتصاد جهان بسیار پرمخاطرهتر از آن چیزی است که بسیاری تصورش را میکنند. اما نقطه امیدی هم میتواند وجود داشته باشد. سایر نقاط جهان میتوانند در دراز مدت چارهای برای آسیبپذیری خود در برابر نفت و خاورمیانه بیندیشند. فهرست کارهایی که باید انجام شود معلوم است : از سرمایهگذاری بر زیرساختها برای خودروهای الکتریکی گرفته تا قیمتگذاری بر آلاینده کربن. شوکهای نفتی دهه ۷۰ میلادی توانست اقتصاد جهان را تغییر شکل دهد. شاید شوک نفتی ۲۰۱۱ هم بتواند با هزینهای کمتر همین کار را انجام دهد.
طرح روی جلد شماره این هفته اکونومیست
ارسال نظر