مصاحبه با اولیور بلانچارد رییس جدید مرکز مطالعات IMF در مورد
بحرانهای جهان و نقش صندوق بینالمللی پول در حل آنها
مونا مشهدی رجبی - در روز اول سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی اولیور بلانچارد استاد سابق موسسه فنآوری ماساچوست در زمینه علم اقتصاد به عنوان رییس مرکز مطالعات صندوق بینالمللی پول برگزیده شد. بلانچارد در سال ۱۹۷۳ میلادی از فرانسه به آمریکا سفر کرد تا در موسسه فنآوری ماساچوست به تکمیل دوره دکترای خود در رشته اقتصاد بپردازد. وی تصمیم داشت تحصیل خود را در رشته توسعه اقتصادی به پایان برساند ولی به زودی دریافت توسعه اقتصادی دیگر پویایی گذشته را ندارد و برای به روز بودن و مفید بودن برای اجتماع باید به فعالیت در بخشهای اقتصاد کلان پرداخت. وی پایان نامه دوره دکترای خود در مورد سیاستهای اقتصاد کلان نوشت و در فاصله سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲ میلادی در دانشگاه هاروارد به تدریس پرداخت. از سال ۱۹۸۲ میلادی تا روز اول سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی وی در موسسه فنآوری ماساچوست به تدریس مشغول بود. مبحث مورد علاقه وی کشورهای کم درآمد و راهکارهای مورد نیاز برای اصلاح اقتصادی آنها است. وی از زمانی که تحصیلات خود را به پایان رسانید در زمینه کشورهای در حال توسعه و کمدرآمد کار کرده است و هماکنون نیز اولویت کاری وی در صندوق کشورهای کمدرآمد هستند. وی که هماکنون نام اقتصاددان ارشد صندوق بینالمللی پول را نیز به خود اختصاص داده است در مصاحبهای با سایت این سازمان جهانی در مورد بحرانهای پیش روی اقتصاد جهانی و نقش صندوق بینالمللی پول در حل این بحرانها به موارد با اهمیتی اشاره کرده است. وی اولویتهای مطالعاتی صندوق بینالمللی پول و مسایلی که از نظر وی باید بیشتر از قبل مورد توجه قرار گیرد را نیز اعلام کرده است در زیر متن کامل مصاحبه وی را میبینید:
از نظر شما چه مشکلاتی اقتصاد کنونی دنیا را تهدید میکند و چالشهای پیش روی اقتصاد جهان چیستند؟
پیش از این هر گاه در مورد نقش صندوق بینالمللی پول در عرصه اقتصادی جهان میاندیشیدم همیشه به نتیجه میرسیدم که یکی از مهمترین وظایف روسای این سازمان پیشبینی پتانسیلهای بحرانزا در سالهای آتی و اتخاذ بهترین سیاست برای ممانعت از ایجاد آنها است، اما به نظر میرسد هماکنون نیاز کمتری به تصور و پیشبینی وجود دارد زیرا بررسی عملکرد اقتصاد جهان در سالهای گذشته میتواند ما را به سمت بحرانهای آتی هدایت کند. هماکنون بحران در دستهای ما است و بحرانهای دیگری نیز در راه است که باید هر چه سریعتر برای کاهش شدت تاثیرگذاری آنها چارهای اندیشید. مطالعات نشان میدهد پشت بحران کنونی اقتصاد جهان دو شوک بزرگ وجود دارد که سازنده این بحران و ادامه دهنده آن محسوب میشوند: یکی از آنها شو ک قیمت نفت و قیمت مواد غذایی است و شوک دوم تضعیف بازارهای مالی جهان است که در اثر بحران اعتباری و اختلالات دیگر مالی ایجاد شد. تاثیر شوک اول در مقایسه با شوک مشابهی که در سالهای دهه ۱۹۷۰ میلادی اتفاق افتاد بسیار کم بود ولی تاثیر دومین شوک بسیار بیشتر از آن چیزی بود که در آغاز ایجاد شوک دوم تصور میشد. مطالعه وضعیت اقتصاد جهان در سالهای گذشته نشان میدهد که جهان تجربهای مشابه در سالهای گذشته هم داشته است، اما هماکنون ضعفهای زیر ساختی اقتصاد جهانی بیشتر است و همین مساله سبب شد تا اقتصاد دنیا بیشتر از قبل تحت تاثیر این شوکها قرار بگیرد. هماکنون کارگران ضعیف تر از سالهای دهه ۱۹۷۰ میلادی هستند و چارهای جز پذیرش کاهش دستمزد واقعی در اثر افزایش قیمت نفت و مواد غذایی ندارند. از طرف دیگر بحران مالی دنیا سبب شد تا حتی پرداخت وامهای به ظاهر اندکی که میتوانست زندگی بسیاری از مردم طبقات پایین را تحت تاثیر قرار دهد هم متوقف شده است و همین مساله به فشارهای موجود روی زندگی طبقات پایین و متوسط اجتماعی و اقتصادی جهان افزوده است. به هر حال آنچه بحران کنونی دنیا را پیچیدهتر و آسیب رسانتر میکندترکیب این دو شوک بزرگ اقتصادی است زیرا حل هر یک از آنها با بهره گیری از سیاستهای اقتصادی امکان پذیر است، ولی حلترکیبی آنها کار بسیار دشواری است. کاهش نرخ بهره بانکی برای مقابله با بحران مالی دنیا سبب افزایش فشارهای تورمی میشود. این فشارها که در اثر افزایش قیمت نفت و فرآوردههای نفتی در جهان ایجاد شد هماکنون بزرگترین مشکل اقتصادی کشورهای دنیا است. البته سناریوهای دیگری هم مطرح میشود و آن سناریوها این است که کاهش فعالیتهای اقتصادی در یک کشور سبب وخیمتر شدن بحران مالی دنیا میشود. به همین دلیل سیاستهای اقتصاد کلان فضای زیادی برای مانور دادن ندارند یا به تعبیر بهتر اصلا امکان استفاده از این سیاستها در دنیا نیست. برخی ممکن است سناریوهای امیدوارکنندهتری را مد نظر قرار دهند که برخی از آنها قدرت اجرایی و تاثیرگذاری بیشتری دارند. یکی از این سناریوها تلاش برای تثبیت قیمت نفت در بازار جهان است. من معتقدم با تثبیت قیمت نفت در بازار جهانی میتوان بحرانهای مالی جهان را پرداخت هزینههای بسیار کمتری در بخش فعالیتهای اقتصادی پشت سر گذاشت. اگر قیمت نفت به ۱۰۰دلار برسد و در این قیمت تثبیت شود فشارهای تورمی به سرعت کاهش مییابد و مشکلاتی که در اثر این فشارهای ایجاد شد یک به یک برطرف میشود.
شما نقش صندوق بینالمللی پول را در حل این بحرانهای جهانی چگونه میبینید؟
از آنجا که من به تازگی در این مقام قرار گرفتهام و وارد صندوق شدهام نمیتوانم نظر دقیقی بدهم. تنها موضوعی که میتوانم بگویم دیدگاه شخصی من به عنوان یک تازه وارد است. از نظر من صندوق سه نقش ویژه و بسیار با اهمیت دارد که باید تمامی آنها را بدون کاستی اجرا کند: اول: ارائه راهنماییهای سازنده به کشورهای مختلف جهان یا گروهی از کشورها در مورد سیاستهای اقتصاد کلان مناسب با ساختار اقتصادی آنها. این راهنماییهای اقتصادی کمتر مورد نیاز کشورهای توسعه یافته و صنعتی است اگر چه میتواند برای یادآوری اصول اقتصاد کلان به آنها بسیار مفید باشد. شایان ذکر است ارائه این راهنماییها به کشورهای صنعتی نشاندهنده پیچیدگی شرایط اقتصاد جهانی و نیاز به همکاری این کشورها برای حل مشکلات دنیا است. به هر حال صندوق بینالمللی پول موظف است راهنماییهای اقتصادی خود را به کشورهای در حال توسعه ارائه دهد و سبب شود آنها با سرعت و درایت بیشتری در مسیر رشد قرارگیرند.
دوم: دریافت وامها را برای کشورهایی که با مشکلات اقتصاد کلان روبرو هستند آسانتر کند. این سبب میشود تا این کشورها تحت نظارت صندوق بینالمللی و اقتصاددانان برجسته این سازمان اقدام به استفاده از وامها نمایند و تسریع در پرداخت وامها اقتصاد این کشورها را در مسیر اصلاح قرار میدهد.
سوم: صندوق بینالمللی پول موظف است به سیاستگذاران کمک کند تا سیاستهای اقتصادی درستی برای حل مشکل اقتصادی کشور خود استفاده کنند. این کار از طرق متفاوتی انجام میشود که از جمله آنها میتوان به تبادل اطلاعات و تفهیم بهتر عملکرد و تاثیر سیاستهای اقتصادی اشاره کرد. صندوق فضایی طبیعی و قابل انعطاف ایجاد میکند که در این فضا کشورهای مختلف میتوانند به بحث با یکدیگر در مورد مسائل مختلف اقتصادی این بپردازند و بهترین راهکار را بکار گیرند.
شما به عنوان اقتصاددان ارشد صندوق و رییس مرکز مطالعات این سازمان چه تصمیماتی برای انجام وظایف خود دارید. آیا جهتگیری سازمان مطالعات صندوق تغییر میکند یا به ادامه کارهای گذشته ادامه میدهید؟
اعتبار صندوق بینالمللی پول به کیفیت پیشنهادها و راهنماییهایی بستگی دارد که این صندوق به کشورهای مختلف یا گروههایی از کشورها ارائه میدهد. کیفیت این راهنماییها هم به کیفیت تحقیقات و چگونگی تحلیل دادههای موجود وابسته است. من فکر میکنم دفتر مطالعات صندوق یک مرکز منحصر به فرد است که میتواند با بهره گیری از اطلاعات دقیق کشورهای مختلف این تحقیقات جامع را انجام دهد. این مرکز باید باترکیب نتایج مطالعات آکادمیک با اطلاعات جمعآوری شده توسط صندوق در عرض سالهای متمادی و طولانی تحلیلهای دقیقی ارائه دهد که این تحلیلها بتواند به ارائه راهنماییهای اقتصادی سازنده به دستاندرکاران اقتصادی کشورهای مختلف بیانجامد. به هر حال من در صدد ارتقای کیفی مطالعات سازمان هستم و برای تحقق این هدف چند ماه آینده را به تفکر و تحقیق در مورد چگونگی ارتقای کیفی مطالعات و بحث در مورد چگونگی این تغییر با افراد فعال در مرکز مطالعات و در مجموعه صندوق صرف خواهم کرد. برنامه من این است که از فردی در خارج از صندوق ولی با اطلاعات مکفی اقتصادی درخواست کنم تا در این راه با من همکاری کند. جزئیات بیشتری در این مورد در ماههای آینده ارائه داده میشود.
ارسال نظر