رفیعه هراتی
ظرف چهار سال گذشته دوبار افزایش قیمت نفت به اقتصاد جهان ضربه زده است. بار اول، در سال ۲۰۰۸ بهای هر بشکه نفت خام برنت به ۱۴۷ دلار رسید و رشد اقتصادی جهان را حتی پیش از بحران مالی جهانی تضعیف کرد.

سال گذشته نیز اختلال در عرضه نفت لیبی قیمت نفت را به 127 دلار رساند که این مساله برای متوقف کردن احیای اقتصادی آمریکا کافی بود. با توجه به این که اکنون قیمت نفت به بیش از بشکه‌ای 120 دلار بازگشته و تنش بین ایران و غرب رو به افزایش است، نگرانی‌ها بازگشته‌اند. آیا یک‌بار دیگر شوک نفتی اقتصاد جهان را آشفته خواهد کرد؟
تا این لحظه پاسخ این پرسش منفی بوده است. قیمت نفت به سطحی که در گذشته برای غرب مشکل‌ساز شده بود باز می‌گردد، اما نرخ افزایش قیمت نفت بیشتر از سطح این افزایش بر رشد اقتصادی جهان تاثیر می‌گذارد. تاکنون نرخ افزایش قیمت نفت ملایم‌تر از گذشته بوده است.
درحال حاضر قیمت هر بشکه نفت 15 درصد بیشتر از قیمت آن در ابتدای سال است. اما در سه ماه نخست سال 2011 قیمت نفت تقریبا 35 درصد افزایش یافت.
همچنین این افزایش اساسا به دلیل مشکلات واقعی در بخش عرضه نیست. در واقع اختلال در تولید منجر به افزایش قیمت‌ها شده است. ذخایر نفت کشورهای ثروتمند در پایین‌ترین سطح خود طی پنج سال گذشته قرار دارد و تولید نفت عربستان سعودی، تنها عضو اوپک که ظرفیت مازاد قابل توجه دارد، به بالاترین سطح خود رسیده است. اما بخشی از افزایش اخیر مربوط به بخش تقاضا است. اقتصاد جهان کمتر از آنچه در ابتدای سال به نظر می‌رسید، شکننده است. زیرا از احتمال فروپاشی قریب‌الوقوع یورو کاسته و احیای اقتصادی آمریکا قوی‌تر شده است. درنتیجه خوش‌بینی درباره رشد اقتصادی جهان بازارهای سهام و قیمت نفت رشد کرده است.
با این وجود هنوز دلیلی برای خوشحالی وجود ندارد. یک خطر آشکار افزایش نگرانی‌ها درباره عرضه است، به خصوص اگر رابطه با ایران به دلیل تلاش تهران برای بستن تنگه هرمز تیره شود، نگرانی‌ها تشدید می‌شود. حتی اگر نیروی دریایی آمریکا ادعا کند بسته شدن این تنگه طولانی نخواهد بود، احتمال اختلال در عرضه نفت بالا خواهد بود. در مرحله آغازین اولین جنگ خلیج فارس قیمت نفت تا 80 درصد جهش کرد. نگرانی از رسیدن قیمت نفت به 200 دلار یکی از دلایلی است که آمریکا رژیم صهیونیستی را از حمله به ایران بازمی‌دارد.
خطر دیگر این است که سیاست‌گذاران نسبت به افزایش نسبتا ملایم قیمت نفت واکنش تندی نشان دهند. بانک مرکزی اروپا بیشتر از بانک‌های مرکزی دیگر کشورهای ثروتمند نگران تاثیرات تورمی افزایش قیمت نفت است، زیرا دستمزدهای بیشتر در اروپا به طور خودکار موجب تورم می‌شود. بانک مرکزی اروپا سال گذشته (به اشتباه) در واکنش به افزایش قیمت نفت نرخ بهره را افزایش داد که البته این کار به اقتصادهای ضعیف این قاره کمکی نکرد. باتوجه به کاهش تولید ناخالص داخلی در حوزه یورو، بعید است بانک مرکزی اروپا این اشتباه را تکرار کند.
اما این‌بار این خطر وجود دارد که افزایش قیمت نفت بانک مرکزی اروپا را از سیاست‌های تسهیل پولی بیشتر بازدارد. اجتناب از اتخاذ سیاست‌های تسهیل پولی اشتباه خواهد بود. تورم نسبت به رکود اقتصادی عمیق به مراتب تهدید کمتری به شمار می‌رود، دست‌کم به این دلیل که ضعیف‌ترین اقتصادهای حوزه یورو وابسته‌ترین اقتصادها به واردات انرژی هستند. ارزان‌تر کردن پول و اتخاذ برنامه‌های ریاضتی نه چندان سختگیرانه واکنش درستی است که اروپا باید در برابر افزایش قیمت نفت از خود نشان دهد.
در اقتصادهای نوظهور افزایش قیمت نفت نسبت به سال‌های گذشته تهدید تورمی کمتری ایجاد کرده است، چون رشد اقتصادی آنها کند شده و همچنین قیمت مواد غذایی، که بیشترین بخش شاخص تورمی را در اقتصادهای نوظهور تشکیل می‌دهد، ثابت بوده است. اما نفت گران‌تر بر آن دسته از واردکنندگان انرژی که قیمت محصولات سوختی را ثابت نگه می‌دارند، لطمه می‌زند. هندوستان یک نمونه برجسته در این زمینه است. این کشور کسری زیادی در حساب جاری و بودجه خود دارد و با این وجود به نفت سفید و گازوئیل یارانه اختصاص می‌دهد. این کشور باید در برابر وسوسه افزایش این یارانه‌ها به دلیل رشد قیمت نفت مقاومت کند و برای کاهش کسری مالی خود از یارانه سوخت در بودجه بکاهد.
گرچه اقتصاد رو به بهبود آمریکا می‌تواند افزایش قیمت سوخت را تحمل کند، اما سیاست‌های سال انتخاباتی اقدام علیه افزایش قیمت بنزین را طلب می‌کند.
یک واکنش نادرست به مساله افزایش قیمت بنزین، کاهش موقت مالیات بر بنزین در کشوری است که مالیات بر سوخت در آن بسیار ناچیز است. یک نظریه خطرناک دیگر تزریق ذخایر استراتژیک نفت برای کاستن از قیمت‌ها است. باراک اوباما تابستان گذشته این کار را انجام داد، بی‌تردید درصورتی که قیمت بنزین بیش از این افزایش یابد، اوباما برای انجام دوباره این کار وسوسه خواهد شد. اما در زمانی که خطر وقفه در عرضه وجود دارد، تزریق ذخایر استراتژیک اقدامی بی‌‌باکانه خواهد بود. احتمال اجتناب از شوک نفتی سال ۲۰۱۲ به این بستگی دارد که مقامات آمریکا تا چه حد بتوانند در زمینه مسائل داخلی و خارجی آرامش خود را حفظ کنند.