بهار پکن در زمستان واشنگتن

اکونومیست معتقد است چین توانست تلاش ترامپ برای وادار کردن پکن به تسلیم از طریق تعرفه‌ها را خنثی کند و حتی با برگرداندن میز بازی، میزان وابستگی اقتصاد جهانی ــ و به‌ویژه آمریکا ــ به توان صنعتی و فناورانه خود را آشکار سازد. سهم چین از ارزش افزوده تولید جهانی اکنون بیش از یک‌سوم است؛ جایگاهی که به این کشور امکان می‌دهد زنجیره‌های تامین جهانی را در زمانی کوتاه مختل کند. این سلطه در حوزه فناوری‌های سبز چشم‌گیرتر است؛ جایی که شرکت‌های چینی بخش عمده مواد اولیه، قطعات و محصولات نهایی پنل‌های خورشیدی، توربین‌های بادی و خودروهای برقی جهان را تامین می‌کنند.

پیشرفت چین تنها به تولید محدود نمی‌شود. در حوزه هوش مصنوعی، پروژه‌هایی مانند «دیپ‌سیک» نشان داده‌اند که چین به‌رغم تلاش‌های آمریکا برای محدودسازی دسترسی به فناوری‌های حساس، قادر است مسیرهای بومی نوآوری را توسعه دهد.  در صنعت دارو نیز شرکت‌های چینی تقریبا هم‌سطح همتایان آمریکایی خود در انجام کارآزمایی‌های بالینی فعالیت دارند و اغلب سریع‌تر عمل می‌کنند. از همین رو، چین دیگر صرفا مقصد تولید ارزان نیست، بلکه به یکی از قطب‌های تحقیق و توسعه جهانی تبدیل شده است.

اکونومیست تاکید می‌کند که در سال۲۰۲۵، شی جین‌پینگ نشان داد حاضر است از این برتری اقتصادی نه‌فقط به‌عنوان منبع رشد، بلکه به‌عنوان ابزار قدرت ژئوپلیتیک استفاده کند. محدودیت بر صادرات عناصر نادر خاکی نمونه‌ای روشن از توان چین برای بهره‌گیری سیاسی از وابستگی دیگر کشورهاست. بر اساس گزارش‌های پژوهشی مورد استناد این نشریه، چین در بخش بزرگی از حوزه‌های علمی و فناورانه پیشتاز شده و در بسیاری از آنها به موقعیتی نزدیک به انحصار دست یافته است.

از نگاه اکونومیست، بخش مهمی از این موفقیت چین نتیجه مستقیم اشتباهات راهبردی ترامپ است. اتکای او به تعرفه‌های دوجانبه به‌جای هماهنگی با متحدان، فرصت ایجاد یک جبهه متحد علیه چین را از بین برد.  این نشریه یادآور می‌شود که چین، به‌دلیل ساختار غیردموکراتیک خود و عادت بنگاه‌هایش به شرایط سخت، توان تحمل فشار اقتصادی بیشتری نسبت به آمریکا دارد؛ درحالی‌که اقتصاد و سیاست آمریکا در برابر نارضایتی اجتماعی آسیب‌پذیرتر است.

همزمان، اکونومیست به حمله ترامپ به نهادهای علمی آمریکا اشاره می‌کند و آن را عاملی تضعیف‌کننده برای نوآوری این کشور می‌داند. کاهش بودجه پژوهشی، فشار بر دانشگاه‌ها و برخورد سخت‌گیرانه با دانشمندان خارجی -به‌ویژه پژوهشگران چینی‌تبار- موجب شده است آمریکا بخشی از جذابیت خود را برای استعدادهای جهانی از دست بدهد؛ روندی که چین از آن سود برده است. در کوتاه‌مدت، اکونومیست نتیجه می‌گیرد که کفه ترازو به نفع چین سنگینی می‌کند. آمریکا و متحدانش قادر نیستند به‌سرعت گلوگاه‌های صنعتی چین را از میان بردارند. در صورت تشدید تنش بر سر تایوان، تحریم‌های غرب ممکن است بیش از آنکه چین را تحت فشار بگذارد، به اقتصادهای خود آنها آسیب بزند.

با این حال، اکونومیست هشدار می‌دهد که در بلندمدت، چالش‌های ساختاری اقتصاد چین -از جمله کاهش قیمت‌ها، بحران مسکن، بدهی دولت‌های محلی و خطر رکود طولانی- می‌تواند این برتری را تضعیف کند. در مقابل، آمریکا همچنان از مزیت ارزش‌های جهان‌شمول، تنوع انسانی و توان جذب استعداد برخوردار است. اما به‌گفته اکونومیست، اگر آمریکا از این ارزش‌ها فاصله بگیرد و به پروژه‌ای قوم‌گرایانه تبدیل شود، بزرگ‌ترین سرمایه راهبردی خود را از دست خواهد داد؛ روندی که شی جین‌پینگ با دقت آن را دنبال می‌کند.