در این میان می‌توان به واکنش در برابر افزایش سریع قیمت مصرف‌کننده، اضطراب و عصبانیت از افزایش مهاجرت و همچنین از بین رفتن سریع اعتماد عمومی به نخبگان سیاسی اشاره کرد. احزاب سیاسی جریان اصلی حمایت را دریغ کرده‌اند. پوپولیست‌ها و ناسیونالیست‌ها، از جمله احزاب راست افراطی که زمانی حاشیه‌ای بودند، روندی صعودی یافته‌اند. پس از ماه‌ها درگیری داخلی بر سر مالیات‌ها، هزینه‌ها و اینکه چگونه به بهترین وجهی اقتصاد آلمان دوباره احیا شود، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، هفته گذشته با اخراج وزیر دارایی خود، ائتلاف دولتی خود را از بین برد. به نظر می‌رسد که کشور به سمت انتخابات زودهنگام پیش می‌رود که احتمالا شولتز را از قدرت کنار بزند. یک حزب راست افراطی و یک حزب پوپولیست جدید در انتخابات منطقه‌ای اخیر جایگاه جدیدی به‌دست آوردند و پیروزی ترامپ می‌تواند اعتبار آنها را در برابر احزاب جریان اصلی در انتخابات فدرال آینده بیشتر کند.

در فرانسه، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه پس از تصمیم فاجعه‌بار برای برگزاری انتخابات زودهنگام در سال جاری، قدرت خود را کاهش داده است. پس از آن رای‌گیری که مجلس سفلای پارلمان را تقریبا در بن‌بست قرار داد و منجر به ایجاد ائتلاف متزلزلی شد که در برابر راست افراطی و چپ به قدرت چسبیده بود، فرانسه ماه‌ها طول کشید تا دولت تشکیل دهد. عدم اطمینان از پاریس تا برلین خلأ قدرت قاره‌ای ایجاد کرده که ممکن است روسیه را در جنگش در اوکراین جسور کند. اگر ترامپ در سال آینده به سرعت برای اعمال مالیات‌های سنگین بر واردات به ایالات متحده اقدام کند، تهدیدی خواهد بود بر توانایی اروپا برای پاسخ به جنگ تجاری جهانی.

احتمالا تلاش‌های رهبران اروپایی برای ایجاد یک سیاست مشترک برای محافظت از صنایع خود در برابر افزایش واردات کم‌هزینه چین، از جمله خودروهای الکتریکی و سایر فناوری‌های انرژی پاک، بیشتر خواهد شد. این می‌تواند وظیفه سیاسی از پیش دشوار افزایش هزینه‌های نظامی اروپا را پیچیده کند؛ امری که رهبران و تحلیلگران توافق دارند که در بحبوحه تهدیدهای متناوب ترامپ برای خروج از ناتو یا پس گرفتن تضمین‌های امنیتی آمریکا برای متحدان اروپایی، فوریت جدیدی به خود می‌گیرد. رهبران باثبات‌تر دیگری نیز وجود دارند که نقش آنها در اروپا می‌تواند برای مقابله با بحران افزایش یابد؛ اما آنها هم تبعات خاص خود را دارند.

«کر استارمر» که تابستان امسال به‌عنوان نخست وزیر بریتانیا انتخاب شد، پیش از این با اعتراض عمومی به‌خاطر هدایایی که او و همسرش پذیرفته بودند، دچار آسیب شده و کشورش در اتحادیه اروپا نیست. جورجیا ملونی، نخست‌وزیر ایتالیا پوپولیستی است که می‌تواند با ترامپ رابطه نزدیک برقرار کند یا شاید رویکرد نسبتا مرکزگرایانه‌اش در امور بین‌المللی و حمایت از اوکراین را در تضاد با مواضع ترامپ بیابد. تحلیلگران موافقند که طبیعی‌ترین شرایط برای رهبری یک اروپای مستقل‌تر و قوی‌تر باید از برلین یا پاریس بیاید؛ همان مکان‌هایی که اکنون بیشترین مشکل را دارند. الکساندرا دی هوپ شفر، رئیس صندوق مارشال آلمان در پاریس گفت: «بحران بسیار واضحی در رهبری فرانسه و آلمان وجود دارد که با فروپاشی ائتلاف آلمانی و فرانسوی به واسطه اختلافات سیاسی داخلی خودشان تشدید می‌شود و این یک نقص در صحنه اروپایی و بین‌المللی است.»

یورن فلک، مدیر ارشد مرکز اروپا در شورای آتلانتیک در واشنگتن گفت که فرانسه و آلمان از بحران‌های سیاسی «خودآزاری» رنج می‌برند، درست زمانی که انتخاب ترامپ ابهامات جدیدی را به آینده اروپا افزوده است. او گفت: «ما به دنبال یک رابطه بسیار چالش‌برانگیزتر هستیم. ممکن است اوضاع قبل از بهتر شدن، به سرعت به سوی بدترشدن میل کند.» مکرون و شولتز این مشکل را در هفته گذشته تصدیق کردند؛ اما سرنخ‌های کمی برای مقابله با آن ارائه کردند. مکرون روز پنج‌شنبه در افتتاحیه اجلاس سران اروپایی در بوداپست گفت: ترامپ «از سوی مردم آمریکا انتخاب شد و از منافع مردم آمریکا دفاع خواهد کرد. این مشروع و خوب است. پرسش این است که آیا ما آماده دفاع از منافع اروپایی‌ها هستیم؟» او افزود که دنیا از گیاه‌خواران و گوشت‌خواران ساخته شده است و «اگر تصمیم بگیریم که گیاه‌خوار بمانیم، گوشت‌خواران پیروز خواهند شد.»

شولتز روز پنج‌شنبه در جمع خبرنگاران به زمان چالش‌برانگیز تصمیم خود برای کنار زدن ائتلاف خود با اخراج وزیر دارایی‌اش، کریستین لیندنر که شروع به تضعیف برنامه اقتصادی دولت کرده بود، اذعان کرد. شولتز و ائتلافش به جای ماندن در سمت خود تا انتخابات پاییز آینده، احتمالا در ماه مارس با رای‌دهندگان روبه‌رو خواهند شد. به نظر می‌رسد که شولتز صدارت عظمی را از دست بدهد. شولتز گفت: «دوست داشتم شما را از این تصمیم دشوار دور نگه دارم؛ به‌ویژه در مواقعی مانند اینکه عدم اطمینان در حال افزایش است.» وی افزود: «ما باید بیش از هر زمان دیگری در اروپا کنار هم بمانیم و با هم به سرمایه‌گذاری در امنیت و قدرت خود ادامه دهیم؛ چون شرایط وخیم است.»برای سال‌ها، مکرون بارها از اروپا خواسته است که از نظر نظامی، اقتصادی و تکنولوژیک متحدتر و مستقل‌تر شوند، کمتر به هوس‌های دولت‌های متوالی ایالات متحده وابسته باشند و برای رقابت با سلطه صنعتی و تجاری چین مجهزتر باشند؛ اما او اکنون در موقعیت بسیار ضعیف‌تری نسبت به دوره اول ریاست‌جمهوری خود قرار دارد؛ یک مقامی که تا خرخره در بحران است و گویا دیگر کنترل چندانی بر سیاست داخلی ندارد و دوره‌اش محدود است؛ زیرا نمی‌تواند دوباره در سال۲۰۲۷ نامزد شود.

دولت فرانسه در بحث‌های پارلمانی بر سر بودجه‌ای که برای مهار کسری و بدهی‌های فزاینده (که از بدترین‌ها در اروپاست) به‌شدت مورد نیاز است، گرفتار شده است. هنوز مشخص نیست که آیا دولت می‌تواند کاهش شدید هزینه‌ها و مالیات‌های بالاتری را که به دنبال آن است تا پایان سال بدون سقوط تضمین کند یا خیر؟ یک بحث متفاوت، اما نه چندان تفرقه‌انگیز، این هفته در آلمان در جریان است. رهبران باید درباره گام‌هایی برای رفع حفره بودجه و پیروی از آنچه اساسا یک دستور قانون اساسی برای بودجه‌های متوازن خارج از مواقع اضطراری است، توافق کنند. اختلاف نظر درباره چگونگی انجام این کار -و نحوه بهترین استفاده از سیاست مالی برای خارج کردن اقتصاد آلمان از رکود- به ایجاد انشعاب در ائتلاف شولتز کمک کرد. یک دعوای بزرگ‌تر هم می‌تواند همین نزدیکی‌ها باشد. ترامپ بر آلمان فشار آورده است که بیشتر برای ارتش خود هزینه کند که این امر مستلزم افزایش بودجه دفاعی برلین است و خطرات خود را به همراه خواهد داشت.

این امر رهبران را وادار می‌کند تا گام‌های جدیدی برای استقراض پول بردارند یا به فکر کاهش هزینه‌های سیاسی داخلی و دردناک برای آزاد کردن پول بیشتر برای ارتش باشند؛ اتفاقی که می‌تواند خشم رای‌دهندگان را برانگیزد و به احزاب «اول آلمان»، مانند حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» کمک کند رای بیاورد. شولتز استقراض را به «بده‌بستان هزینه‌ها» ترجیح داده است. گزینه اصلی برای رهبری دولت بعدی، اصلی‌ترین جایگزین برای سوسیال دموکرات‌های شولز، «دموکرات‌های مسیحی» محافظه‌کارتر هستند. آنها برخی از سیاست‌ها را تغییر می‌دهند؛ اما همچنان حامیان قوی اوکراین هستند. تحلیلگران می‌گویند که اگر آنها یا یک حزب اصلی دیگر بتواند دولتی تشکیل دهد، ممکن است به بن‌بست سیاسی برلین -حداقل برای مدتی- پایان دهد.