kfZlnAfQzlsV copy

ارزش آن را دارد که به جزئیات قابل‌توجهی درباره ساختار این جلسات بپردازیم تا ببینیم که چگونه ارتباط با «موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک» بستری را برای شرکت‌کنندگان مطلوب یا منتخب ایجاد کرده است. به‌عنوان ‌مثال، در میان سخنرانان کشورهای خلیج‌فارس در سال۲۰۱۹، عمدتا نمایندگان بحرین و متحدان سیاسی بحرین، از جمله این شخصیت‌ها حضور داشتند: «انور قرقاش» وزیر مشاور امور خارجه و همکاری بین‌المللی امارات، «عادل الجبیر» وزیر امور خارجه‌ عربستان سعودی، به همراه سیاستگذاران بحرینی، مانند «شیخ سلمان بن‌خلیفه آلخلیفه» وزیر دارایی و اقتصاد ملی و «خالد بن‌احمد آل‌خلیفه» وزیر امور خارجه. حتی مشارکت غیررسمی را نیز نباید نادیده گرفت؛ زیرا میزبانی چنین رویدادی فرصت‌هایی را برای ارتباطات شخصی و صمیمی فراهم می‌کند.

در میان سخنرانان خاورمیانه این شخصیت‌ها حضور داشتند: «ایمن صفدی» وزیر امور خارجه و مهاجرین اردن، «علیا المبیّض» مدیرعامل بانک سرمایه‌گذاری جفریزِ لبنان و «صِدات اونال» معاون وزیر امور خارجه ترکیه. سایر سخنرانان که نمایندگی کشورهای غربی (ایالات‌متحده، اروپا) و آسیایی را داشتند ازاین‌قرار بودند: «تارو کونو» وزیر امور خارجه ژاپن، «شیان لانکشین» مدیر مرکز مطالعات «یک کمربند و یک جاده»، موسسه ملی چین برای تبادل بین‌المللی سازمان همکاری شانگهای و همکاری قضایی، «تاداشی مائدا» رئیس بانک همکاری بین‌المللی ژاپن (آسیا)، «فلورانس پارلی» وزیر نیروهای مسلح فرانسه، «نیلز آنن» وزیر ایالتی در دفتر امور خارجی فدرال آلمان، «سر مارک سدویل» مشاور امنیت ملی بریتانیا، وزیر کابینه، دفتر کابینه (اروپا)، ژنرال «کنت مک کنزی جونیور» فرماندهی مرکزی، «کریس مورفی» عضو کمیته فرعی خاور نزدیک، آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و ضد تروریسم سنا، «جان رود» معاون وزیر دفاع در امور سیاست و «جو ویلسون» عضو کمیته فرعی خاورمیانه، شمال آفریقا و تروریسم بین‌المللی در کمیته‌ امور خارجیِ مجلس نمایندگان (ایالات‌متحده).

این بیش از یک فهرست طولانی است، نمایشی از گستردگی و تنوع تماس‌های ایجادشده توسط موسسه‌ مذکور است که بسیار بیشتر از هر چیزی است که رهبری بحرین می‌تواند مستقیما جمع‌آوری کند. «موسسه‌ بین‌المللی مطالعات استراتژیک» به‌دلیل نام شناخته‌شده‌ خود، پلتفرمی را به سیاستگذاران مهمی از سراسر جهان ارائه کرده که در نتیجه به ارائه‌ روایت‌های امنیتی بحرین و متحدانش در خاورمیانه کمک کرده است. به‌عنوان ‌مثال، «الشرق الاوسط» گزارش داد که تهدید ایران در «گفت‌وگوی منامه» در سال۲۰۱۹ در کانون توجه قرار گرفت. عادل الجبیر، وزیر امور خارجه‌ عربستان «ایران را به گام نهادن در مسیر تاریکی، مرگ و تخریب» متهم کرد. این را می‌توان به قدرت عاریه‌ای بحرین افزود: دیدگاه بحرین (همراه با متحدان سیاسی‌اش) این است که ایران به ثبات و امنیت داخلی [این کشورها] لطمه می‌زند. «گفت‌وگوی منامه» به‌عنوان «دامنه»ای برای تعامل با یک بازیگر شناخته‌شده غیردولتی –یعنی «موسسه‌ بین‌المللی مطالعات استراتژیک»- به بحرین، به‌عنوان یک کشور کوچک، نفوذ تثبیت‌شده‌ این پلتفرم را می‌دهد تا ملاحظات امنیتی خود را به مخاطبان جهانی ارائه دهد و با به عاریت گرفتن اعتبار «موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک»، این ابراز نگرانی‌ها اعتبار بیشتری به مخاطبان، سیاستگذاران، سخنرانان و شرکت‌کنندگان می‌دهد و هر ذی‌نفعی که بتواند در این رویداد امنیتی کلیدی در خاورمیانه شرکت کند. به‌عنوان هزینه‌ قدرت عاریه‌ای از طریق حمایت از یک اتاق فکر، بحرین و اندیشکده‌ای که این کشور از آن حمایت می‌کرد، بر اساس انتقاد سازمان «دیده‌بان بحرین» در غرب مورد انتقاد قرار گرفتند. به‌طور خاص، استقلال «موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک» مورد تردید قرار گرفت.

دوم) قدرت عاریه‌ای ایران

نویسنده این مقاله همچنین معتقد است:حمایت ایران از بازیگران غیردولتی نمونه‌ دیگری از دولتی است که از قدرت عاریه‌ای برخوردار است. پژوهشگر به تعاملات ایران با بازیگران غیردولتی اسلام سیاسی مانند حزب‌الله لبنان، سازمان بدر عراق، حوثی‌های یمن، عصائب اهل الحق، کتائب حزب‌الله، حماس و جهاد اسلامی فلسطین (PIJ) اشاره می‌کند. به‌عنوان دامنه‌ای از قدرت عاریه‌ای که رفتار «ب» را تحت تاثیر «الف» بررسی می‌کند، تعامل‌های ایران را می‌توان از طریق راه‌هایی مستقیم (با حزب‌الله، سازمان بدر، حوثی‌ها، عصائب اهل حق، کتائب حزب‌الله) و غیرمستقیم (با حماس و جهاد اسلامی) نشان داد و از طریق آن، نفوذ فراملی آنها را به عاریت گرفت. حمایت مستقیم را می‌توان به‌تفصیل از طریق روابط ایران و حزب‌الله لبنان نشان داد. روحانیون لبنانی با توجه به امکانات محدودی که برای مقاومت در برابر تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان در سال۱۹۸۲ داشتند و با شناختی که از آیت‌الله خمینی(ره) داشتند، برای جلب حمایت به او مراجعه کردند. آیت‌الله خمینی (ره) و اطرافیانش مشتاقانه پاسخ دادند و از نظر مالی و سیاسی و با دادن پناهگاه از آنها حمایت کردند. در نتیجه، ایران، سوریه را متقاعد کرد که فرصتی برای استفاده از دره‌ بقاع لبنانی تحت اشغال سوریه برای مقاومت ضد اسرائیلی در ازای کمک‌های ایران فراهم کند. بعدها، ایران ۱۵۰۰پاسدار را برای آموزش سربازان پیاده حزب‌الله در حال ظهور به دره‌ بقاع فرستاد.

در نتیجه این اقدامات، حزب‌الله از سال ۱۹۷۹ به ایران و به‌ویژه به رهبران عالی آن وفادار ماند. حزب‌الله از نظریه‌ ایرانی از «ولایت‌فقیه» پیروی می‌کند که توسط آیت‌الله خمینی(ره) مطرح شد که از زمان انقلاب ایران رهبر عالی این کشور بود. علاوه بر این، رهبران حزب‌الله از سال۱۹۷۹ همواره وفاداری خود را به رهبران عالی ایران نشان داده‌اند. حتی «بخش حزب‌الله» (سازمان مستقر در لبنان) می‌نویسد که مسائل قابل‌بحثی که توسط شورای حاکم این سازمان قابل‌حل نیست، توسط رهبر عالی (ایران) بررسی می‌شود. سایر محققان چنین روابط نزدیکی را نمی‌پذیرند و معتقدند که حزب‌الله یک سازمان ترکیبی است که از انقلاب ایران الهام گرفته اما مستقل از ایران است. آنها استدلال می‌کنند که حزب‌الله در ابتدا توسط ایران تامین مالی می‌شد، اما از دهه‌۱۹۹۰ حمایت مالی کاهش یافت. حزب‌الله همچنین از کمک‌های مالی شیعیان لبنان، کویت و عربستان سعودی و لبنانی‌هایی که خارج از کشور زندگی می‌کنند، بهره‌مند شد. این موضوع ایده‌ اجرای قدرت عاریه‌ای را تایید می‌کند؛ به‌ویژه اینکه حزب‌الله با کمک مالی دولت‌های مختلف، محبوبیت و ماهیت فراملی خود را به‌عنوان یک بازیگر غیردولتی نشان می‌دهد که البته سیاست‌ خارجی ایران از آن بهره می‌برد.

jLS9cTuBXwWJ copy