P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

این ممکن است حاکی از پیامدهای منفی بحران باشد، اگرچه مقامات قطری قاطعانه مثبت‌اندیش بودند. به‌عنوان ‌مثال، وزیر قطری، «علی شرید العمادی» در اکتبر۲۰۱۷ اظهار کرد که «سازمان سرمایه‌گذاری قطر» که دارایی‌های تحت مدیریت آن ۳۰۰میلیارد دلار تخمین زده می‌شود، بیش از ۲۰میلیارد دلار از زمان آغاز بحران خلیج‌فارس به این کشور بازگردانده است. در سپتامبر۲۰۱۸، «قطر اکونومیک اینسایت» تایید کرد که عملکرد اقتصادی قطر انعطاف‌پذیر است. با وجود بحران، اقتصاد 1.6درصد در سال۲۰۱۷ رشد کرد. حتی محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در اجلاس سرمایه‌گذاری در ریاض، اذعان کرد که «قطر، با وجود اختلافات ما با آنها، اقتصاد بسیار قوی دارد» و چشم‌انداز خود را درباره‌ جایگاه خاورمیانه در سطح جهانی در پنج سال آینده توضیح داد.

در نتیجه، با وجود بحران و تاثیر منفی اولیه، اقتصاد قطر، عمدتا به‌دلیل محرک‌های ارائه‌شده توسط «سازمان سرمایه‌گذاری قطر» قوی باقی مانده است. چالش‌های کنونی جهانی کووید و سقوط قیمت نفت در سال۲۰۲۰ نیز بر اقتصاد تاثیر گذاشته است. بر اساس پیش‌بینی بانک جهانی، رشد قطر حتی با وجود سیاست افزایش هزینه‌های دولت برای کاهش پیامدهای اقتصادی کووید و هدف آن برای رشد ۳درصدی در میان‌مدت متوقف می‌شود. این با وجود فعالیت قوی‌تر در بخش خدمات، مانند سرمایه‌گذاری در «جام جهانی۲۰۲۲ فیفا» است که برای حمایت از «بهبودی V شکل» طراحی‌شده است. با وجود این، به نظر می‌رسد در کوتاه‌مدت اقتصاد قطر در مواجهه با چالش‌های مستمر، عمدتا به‌دلیل درآمدهای انرژی آن، انعطاف‌پذیر است.

در میان‌مدت و بلندمدت، چالش‌های خطرناک‌تری برای اقتصاد قطر وجود دارد؛ به‌ویژه اینکه چگونه توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر ممکن است بر آینده ثروت قطر تاثیر بگذارد. علت اصلی کاهش هزینه‌ تولید انرژی‌های تجدیدپذیر است که موقعیت گاز را به‌عنوان متداول‌ترین منبع انرژی صنعتی به‌ویژه در بخش تولید برق تهدید می‌کند. آژانس بین‌المللی انرژی در سال۲۰۱۰ پیش‌بینی کرد که هزینه‌ انرژی‌های تجدیدپذیر تنها پس از سال۲۰۳۰ رقابتی می‌شود؛ اما دیگران نقطه‌ گذار را در سال۲۰۱۵ پیشنهاد کردند. شاخص‌های «بررسی آماری انرژی جهانی بریتیش پترولیوم» این دیدگاه را تایید می‌کند و نشان می‌دهد که در سال۲۰۱۶ انرژی تجدیدپذیر 14.1درصد افزایش یافت که اگرچه کمتر از میانگین ۱۰ساله بود، اما بزرگ‌ترین افزایش ثبت‌شده بود. در معرفی «گروه بریتیش پترولیوم»، باب دادلی، مدیر اجرایی اعلام کرد که انرژی‌های تجدید پذیر در سراسر جهان «به‌شدت رشد کرد». درحالی‌که انرژی‌های تجدیدپذیر تنها ۴درصد از کل بخش [انرژی] را در سال ۲۰۱۶ به خود اختصاص داده است، «تقریبا یک‌سوم افزایش انرژی اولیه را به خود اختصاص داده است.» طبق پیش‌بینی‌های آژانس بین‌المللی انرژی، تولید برق تجدیدپذیر تا سال۲۰۲۲ بیش از یک‌سوم رشد خواهد کرد.

پیش‌ از این، انرژی‌های تجدیدپذیر به سیاستگذاری و حمایت مالی دولت‌ها به‌منظور رقابت با سوخت‌هایی مانند نفت، گاز یا زغال‌سنگ نیاز داشتند. امروزه انرژی‌های تجدیدپذیر رقابتی هستند و نیازی به حمایت دولتی ندارند. به گفته‌ حامدی «این نقطه عطف بسیار بزرگ در تاریخ صنعت انرژی است»، زیرا حتی در میان‌مدت و بلندمدت درآمدهای آینده‌ کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و به‌ویژه قطر به‌عنوان یک تولیدکننده‌ گاز، مانند گذشته مهم نخواهد بود. بنابراین منطقه در میان‌مدت و بلندمدت دچار چالش‌های بسیار جدی خواهد شد که آینده‌ اقتصاد قطر را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. چالش دیگر مربوط به موقعیت پیشرو قطر در بخش گاز طبیعی مایع (LNG) است که هنوز به‌وضوح قوی‌ترین بخش اقتصاد قطر است.

«قطر پترولیوم» با تولید سالانه ۷۷میلیون تن گاز طبیعی مایع (LNG) همچنان تاثیرگذارترین بازیگر جهانی در بازار LNG باقی مانده است و در مه۲۰۱۸، «سعدالکعبی»، مدیرعامل قطر پترولیوم اظهار کرد که این شرکت با وجود محاصره‌ گروه چهار، با رشد تولید خود به‌پیش خواهد رفت. با این ‌حال، در میان‌مدت و بلندمدت، چالش‌هایی مربوط به تغییرات آتی در بازار جهانی انرژی وجود دارد که طبق پیش‌بینی‌ها، طی سه تا پنج سال آینده رخ خواهد داد. برای مثال، به گفته‌ رایت، دانشیار دانشگاه «حمد بن‌خلیفه» در قطر، «نوع نقشی که قطر در آن بازار داشته است اساسا تغییر خواهد کرد.»

طی ۱۰ تا ۱۵سال گذشته، این کشور بیشتر یک بازار فروش بوده است و وقتی پای LNG به میان می‌آید، قطر بازیگر اصلی‌اش بوده است. وقتی بازار شروع به تغییر کند، این امر تاثیر اقتصادی منفی بر جامعه قطر خواهد داشت. با این ‌حال، ۱۵سال گذشته نیز منجر به سرمایه‌گذاری‌ها و ورود فناوری جدید شده است. همان‌طور که رایت توضیح می‌دهد: «آنچه اکنون می‌بینیم این است که طی ۵سال آینده، استرالیا، احتمالا در اوایل سال آینده [۲۰۱۷]، از قطر به‌عنوان تولیدکننده‌ پیشرو در LNG پیشی خواهد گرفت. علاوه بر آن، ایالات‌متحده نیز چنین خواهد شد. پیش‌بینی می‌شود که ایالات‌متحده از بزرگ‌ترین واردکننده LNG در جهان به یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان این محصول در جهان تبدیل خواهد شد. اگر موضعی خوش‌بینانه داشته باشید، به‌طور بالقوه بزرگ‌ترین صادرکننده‌ جهان است.»

در واقع، به نظر می‌رسد که این پیش‌بینی‌ها پیش‌تر به واقعیت تبدیل شده‌اند؛ زیرا طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، با وجود کاهش واردات از قطر، این کشور همچنان تامین‌کننده اصلی LNG برای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) است، با 24.1درصد از کل سهم و استرالیا در رتبه دوم قرار دارد. با این ‌حال، در چارچوب آسیا اقیانوسیه‌ OECD، قطر از استرالیا پیشی گرفته است. با توجه به افزایش سطح رقابتی که طی سه سال آینده اتفاق خواهد افتاد، بسیاری از کشورهای جهان، به‌ویژه ژاپن و کره‌‌جنوبی که در حال حاضر بزرگ‌ترین واردکنندگان LNG در جهان هستند، کمتر احتمال دارد که قراردادهای بلندمدت با قطر امضا کنند. این به تمایل به تنوع بخشیدن به منابع امنیت انرژی خودشان مربوط می‌شود. علاوه بر این، این دولت‌ها همچنین علاقه‌مند به امضای قراردادهای عرضه‌ انعطاف‌پذیرتر هستند. در نتیجه، همان‌طور که رایت معتقد است، «اگر این دیدگاه را از طریق مفهوم نظریه‌ وابستگی متقابل پیچیده در نظر بگیرید، آن‌گاه خواهید دید که بر سیاست خارجی کشور مربوطه تاثیر خواهد گذاشت.»