ادوار فیلیپ، یکی از نخست‌وزیران سابق مکرون گفت: «تصمیم انحلال مجلس ملی در واقع به پیکربندی سیاسی ناشی از انتخابات ریاست‌جمهوری۲۰۱۷ پایان داد.» در سال۲۰۱۷، مکرون که در آن زمان ۳۹سال داشت، به قدرت رسید و گولیست‌های راست میانه و سوسیالیست‌های چپ میانه، ستون‌های فرانسه پس از جنگ جهانی را با نام «همسویی مجدد در قرن بیست‌ویکم حول یک مرکز عمل‌گرا» از بین برد. این رویه مدتی کارساز بود، اما چون مکرون نتوانست یک حزب سیاسی معتدل و معتبر تشکیل دهد، از اعتبارش کاسته شد و تنها حلقه کوچکی از متحدان کنارش ماندند و نتوانستند وی را در برابر افراطی‌های چپ و راست یاری دهند.

آن موضع که بعضا برای مکرون کارگر بود، اکنون در یکی از آشکارترین ناکامی‌های خودساخته در سیاست اخیر اروپا از بین رفته است. مکرون مجبور نبود فقط چند هفته قبل از المپیک پاریس انتخاباتی را برگزار کند، حتی اگر اجتماع ملی او را در انتخابات پارلمانی اروپا شکست داده باشد. این معیاری از تنگناهای موجود در فرانسه و ناامیدی مکرون از وضعیت فعلی است که به بهای شریک شدن حکومت با اجتماع ملی است و باید اذعان کرد که هرج و مرج مطلق در پیش است.

لوک روبان، محقق ارشد دانشگاه ساینسس پو در پاریس، درباره جنبش میانه‌روی مکرون گفت: «آنها تمام شده‌اند. من دیگر هیچ جایی برای مانور برای آنها نمی‌بینم.» فرانسه، بر خلاف ایتالیا یا بلژیک، فرهنگ زندگی در برزخ بدون دولت منصوب برای دوره‌های طولانی را ندارد؛ اما اکنون این احتمال وجود دارد. اگر اجتماع ملی اکثریت مطلق را به‌دست آورد، مکرون احتمالا باید با جردن باردلا، ۲۸ساله، شاگرد مارین لوپن، به‌عنوان نخست‌وزیر در حکمرانی شریک شود؛ اما مکرون و باردلا -با دیدگاه‌های متضاد- در شراکتی ناخوشایند باید همدیگر را تحمل کنند؛ اگر حکمرانی به سمت هرج و مرج پیش نرود.