نگاه دیگران-بخش سیوچهارم
قطر بهمثابه یک« قدرت عاریهای»
از جمله نمونههای اخیر، نمونهای است که در سال۲۰۱۹ توسط سخنگوی رسمی نیروی دفاعی بحرین درباره «یاسر عطبی الجلاهمه» گزارش شده است که به قطر گریخت و تابعیت قطری را دریافت کرد. توجه بحرین به او پس از حضورش در کانال الجزیره بهعنوان بخشی از برنامه «آنچه پنهان است عظیمتر است» و به اشتراک گذاشتن «جعلهای کاملا غیرواقعی» جلب شد. در نتیجه، خانواده الجلاهمه، یاسر عطبی الجلاهمه را از خود رانده و خانواده الجلاهمه «وفاداری مطلق خود را به ملک حمد بنعیسی آلخلیفه، شاهزاده و نخستوزیر خلیفه بنسلمان آلخلیفه و شاهزاده سلمان بنحمد آلخلیفه (ولیعهد، معاون فرمانده کل قوا و معاون اول نخستوزیر) تکرار کردند.» پیش از این، «العربیه» عربی گزارش داده بود که قطر به سایر اعضای قبیله الجلاهمه که در نیروی دفاعی بحرین کار میکردند- از جمله صلاح محمدعلی الجلاهمه، یاسر عطبی شاملان الجلاهمه و علی راشد الجلاهمه- شهروندی پیشنهاد داده است. پیشنهاد شهروندی به اعضای قبایل الجلاهمه به موقعیت شغلی آنها در بحرین و همچنین اهمیت قبیله مربوط میشود.
الجلاهمه یک قبیله قوی با گستره تاریخی و حضور در منطقه از زمان تاسیس بحرین و قطر مدرن است. این قبیله ریشه در قبیله عنزه دارد و یکی از طوایف الْعُتُوب بود که کویت را در سال۱۷۱۶ پایه نهادند، از جمله الصباح، بنعلی و آلخلیفه. در سال۱۷۶۶، آلخلیفه به الزباره نقلمکان کرد، «جایی که به یک مستعمره مستقل تبدیل شد» و پس از یک فاصله کوتاه الجلاهمه به دنبال آنها رفتند. اعضای قبایل دیگر که از نظر تجربه کاری در نیروی دفاعی بحرین اهمیت مشابهی دارند نیز جذب شدند، از جمله اعضای قبیله الرمیحی: یعنی علی جاسم محمد سعد الرمیحی، ابراهیم جاسم محمد سعد الرمیحی و محمد جاسم محمد سعد الرمیحی. نمایندگان قبایل النعیمی، السویدی و المنایی نیروی دفاعی بحرین نیز هدف قرار گرفتند. حافظ محمد نجم صالح المنایی از وزارت کشور نیز در فهرست کسانی بود که قطر به آنها نزدیک شد و شهروندی خود را ارائه کرد. مورد بحرین نشان میدهد که قطر قبایل مهم - مهمتر از همه- و از محلهای کار شناختهشده، مانند اعضای نیروهای امنیتی و نظامی بحرین را هدف قرار داد.
سوم) خاورمیانه
قطر با جذب وفاداری قبایل سوری سعی در نفوذ در منطقه خاورمیانه بزرگتر داشت. «تورستن شول» استدلال میکند که مسابقه سالانه شتر در تدمر (پالمیرا) بهعنوان پوششی برای حمایت قطر از الحدیدیین و سایر قبایل عمل میکرد و به همین دلیل بود که شیوخ عنزه سوریه در این مسابقه حضور نیافتند؛ چنانکه پیشتر اشاره شد، آنها وفاداری خود را به عربستان سعودی حفظ کردند. رقابت بیشتر بین عربستان سعودی و قطر در جذب وفاداران قبیلهای را میتوان از بهار عربی نشان داد. در آغاز بهار عربی در سوریه و پس از سرکوب تظاهراتکنندگان مسالمتجو، قبایل دیرالزور در شرق سوریه از شورای همکاری خلیجفارس خواستند موضع اقتصادی و دیپلماتیک محکمی درباره سوریه اتخاذ کند. بر اساس گزارشها، قطر (و عربستان سعودی) از پیوندهای قبیلهای برای انتقال اسلحه و تجهیزات به دمشق استفاده کردند؛ درحالیکه قبایل عرب در سوریه به دنبال دفاع از رژیم اسد بودند. این اتحادها را میتوان بهوضوح بخشی از رقابت قطر و عربستان سعودی برای قدرت منطقهای دانست.
این رقابت برای کنترل جنبش اپوزیسیون سوری بازتابهای قبیلهای داشت و عربستان سعودی از «احمد الجربا» برای پیروزی در برابر «ریاض حجابِ» مورد حمایت قطر برای ریاست ائتلاف ملی در ژوئیه۲۰۱۳ حمایت کرد. الجربا یکی از اعضای الشمر و داییزاده رئیسجمهور موقت عراق (بین سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵)، یعنی غازی الیاور است؛ درحالیکه حجاب یکی از اعضای قبیله السخنه واقع در استان دیرالزور است. به همین ترتیب، قطر از قبل از شروع جنگ سعی در تعامل با قبایل در سوریه داشت؛ شواهدی مبنی بر تعامل قطر و ترکیه با رهبران قبایل سوریه در کنفرانسهایی که در ترکیه برگزار شد، وجود دارد. به گفته دخان، هدف از این کار تضعیف روابط قبایل با عربستان سعودی بود. با این حال، چنین سیاستهایی نتوانست نتایج بلندمدتی ایجاد کند که یکی از دلایل آن رقابت عربستان و قطر بر سر سوریه است. در نهایت، رقابت قطر و عربستان در جذب وفاداران قبیلهای را میتوان در گسترهای دیگر یعنی عراق مشاهده کرد. این دانشگاهی مستقر در دوحه به یاد میآورد که با سه عضو عراقی قبیله عنزه که در کالیفرنیا تحصیل میکردند ملاقات کرده است. این سه دانشجو دارای بورسیه تحصیلی از قطر بودند و قبلتر تابعیت قطر را دریافت کرده بودند. گستره قدرت عاریهای قطر از طریق جذب وفاداران قبیلهای، شامل کشورهای خلیجفارس و خاورمیانه بزرگتر است؛ جایی که این کشور برای کسب قدرت تلاش کرده است.
هزینه قدرت عاریهای قطر
یکم) بحرانهای خلیجفارس در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷
تلاش قطر برای جذب وفاداری قبایل از کشورهای همسایه و تابعیت شهروندی دادن به آنها نیز یکی از دلایل بحران خلیجفارس در سال۲۰۱۴ بود. بحرین، بهویژه، چنین سیاستی را بهمثابه بیثبات کردن کشور خود میدانست؛ زیرا قطر فقط قبایل سنی را جذب میکرد. بحرین دارای تعادل قومی و مذهبی ظریفی بود. بنابراین این عامل مهمی در بحران کشورهای شورای همکاری خلیجفارس بود که در نهایت منجر به امضای «بیانیه ریاض» شد. میتوان گفت که بحران در روابط حتی پیش از این ریشه در روابط تاریخی پیچیده بین قطر و بحرین و خانوادههای حاکم آنها داشت. بین درگیری بحرین و قطر و درگیری بین همه کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و قطر (بحران ۲۰۱۴ خلیجفارس) تفاوت وجود دارد. رقابت در جذب وفاداریهای قبیلهای تنها بر مشکلات افزود. همانطور که در فصل۳ ذکر شد، اسناد فاششده انتشاریافته از سوی سیانان در ژوئیه۲۰۱۷، معروف به «توافقهای ریاض» توسط رهبران قطر و همسایگان خلیجفارسیاش در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ امضا شد که در آن اعلامشده بود قطر از ارائه پناهندگی و شهروندی خودداری خواهد کرد. الزامات در سند دستنویس۲۰۱۳ عبارت از این بودند که «هیچ مداخلهای در امور داخلی کشورهای شورا، چه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم انجام نخواهد گرفت. هیچگونه اعطای پناهندگی/پناهگاه یا تابعیت به هیچ شهروندی از کشورهای شورا که فعالیتی در مخالفت با رژیم آن کشور انجام دادهاند، داده نمیشود مگر با تایید کشور مربوطه.»