نگاه دیگران-بخش دویستوپنجاهوهشتم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
کیسینجر با رقصی ناهنجار و آهسته رابین را هدایت میکرد تا گذرگاهها را واگذار کند و رابین هم از شریک رقص خود استفاده میکرد تا وزیران خود را متقاعد کند که میتوانند بهای خوبی برای آنها بگیرند. درنهایت، کیسینجر یک خط عقبنشینیِ مورد تایید کابینه اسرائیل را برای انتقال به مصریان داشت. هرمان ایلتس، سفیر ایالاتمتحده در قاهره که برای بردن نقشه به واشنگتن بازگشته بود، دقیقا پیشبینی کرد که سادات آن را رد خواهد کرد. از آنجا که نه فورد و نه کیسینجر حاضر نبودند وزن آمریکا را پشت سر پیشنهاد اسرائیل بگذارند، سادات با انجام این کار دست به هیچ ریسکی نزد. ایلتس به فورد توضیح داد که چیزی که او نمیفهمید این بود که چرا ایالاتمتحده «که همهچیز را برای اسرائیل فراهم میکند، نمیتواند آنها را جابهجا کند.»
دوشنبه، ۲۳ ژوئن ۱۹۷۵، اسکندریه
فهمی با ایلتس در فرودگاه قاهره ملاقات کرد و با او به اسکندریه رفت؛ جایی که ایلتس نقشه را به سادات تحویل داد. درحالیکه حسنی مبارک معاون رئیسجمهور و الجمسی در کنار او بودند، سادات آن را بهعنوان نقشهای «کاملا غیرقابلقبول» رد کرد. او با نقشهای که الجمسی در ماه مارس به کیسینجر ارائه کرده بود، پاسخ داد. فهمی توضیح داد که اگر اسرائیل بتواند خطمشی غیرقابل قبولی ارائه دهد، مصر نیز میتواند. در ۲۵ژوئن، سادات نامهای به فورد فرستاد که در آن بیان کرده بود که در سالزبورگ به مرز امتیازات خود رسیده است. او با سرزنش ناسازگاری اسرائیل بهدلیل «ناز و نوازش» آمریکا نوشت که زمان آن فرا رسیده است که «نقشه آمریکایی منعکسکننده پیشنهادهایش باشد.» اگر این امر نتواند تحرک اسرائیل را سبب شود، در این صورت سادات نیز ژنو را تهدید میکند که «باید همه طرفها از جمله سازمان آزادیبخش فلسطین را به آن دعوت کرد.» درخواست سادات برای پیشنهاد آمریکایی تقریبا همزمان با یادداشت ۱۷صفحهای از کیسینجر که انتخاب سختی را که فورد اکنون باید انجام میداد، بیان میکرد، روی میز رئیسجمهور قرار گرفت. او هشدار داد که اگر ایالاتمتحده قادر به ایجاد تحرک نباشد، اعراب مقدمات جنگ و تحریم نفتی دیگری را آغاز خواهند کرد که میتواند در سال۱۹۷۶، سال انتخابات در ایالاتمتحده، آغاز شود.
برای جلوگیری از این امر، رئیسجمهور باید تصمیم میگرفت که آیا یک طرح آمریکایی برای توافق موقت، همانطور که سادات اکنون درخواست میکرد، ارائه دهد یا یک طرح جامع برای ژنو. درهرصورت او با حامیان اسرائیل در کنگره و جامعه یهودیان آمریکا مواجه میشود که نمیتوانست از پس آن برآید. کیسینجر توضیح داد که این انتخاب یک انتخاب شرمآور بود. یک توافق موقت او را ملزم میکند که اسرائیل را تحتفشار بگذارد تا از گذرگاههای استراتژیک برای چیزی غیر از عدم خصومت صرفنظر کند. از سوی دیگر، ترویج یک طرح جامع ممکن است ایالاتمتحده را در موقعیت بهتری با اعراب قرار دهد و به بحث در اسرائیل دامن بزند؛ اما نتیجه آن میتواند فلجکننده باشد. کیسینجر که همیشه رویکرد محتاطانهتر و تدریجی را ترجیح میداد، توصیه کرد که فورد آخرین تلاش خود را برای فشار بر اسرائیلیها برای خروج از گذرگاهها انجام دهد. رئیسجمهور موافقت کرد که نامهای به رابین بنویسد و بهطور رسمی درخواست بازنگری در موضع اسرائیل کند. همانطور که کیسینجر آن را در یادداشتی به فورد تشریح کرد، هدف «شوکه کردن اسرائیلیها» و وادار کردن کابینه به انتخاب بین روابط با ایالاتمتحده و نگهداشتن یال شرقی گذرگاه بود.
جمعه، ۲۷ژوئن۱۹۷۵، واشنگتن دیسی
دینیتز به دفتر بیضیشکل احضار شد؛ جایی که رئیسجمهور نامه را به او تقدیم کرد. در آن نامه، فورد ابتدا به رابین تمام کمکهای نظامی را که از زمان ریاستجمهوری به اسرائیل ارائه کرده بود و نحوه ایجاد تحرک در مواضع مصر را از جمله همین اخیرا در سالزبورگ، یادآوری کرد. با این حال، اسرائیل برای پذیرش «حداقل الزامات یک توافق موقت» حرکتی نکرده است. اکنون، با رد پیشنهاد ناکافی اخیرِ رابین توسط سادات، مذاکرات بر سر دوراهی قرار گرفت. فورد نوشت: «قضاوت ما این است که موضع اسرائیل تکامل مذاکرات را به نتیجهای میرساند که در تضاد با منافع ایالاتمتحده و جهان است.» او ادامه داد که هسته اصلی روابط آمریکا و اسرائیل در خطر است. تنها با پذیرش پارامترهای توافق موقت توسط اسرائیل میتوان آن را نجات داد. درصورتیکه برخی از وزرای رابین به فکر دور زدن مجدد کنگره باشند، فورد اطمینان داد که «کنگره از نتیجهگیری من درباره منافع ملی حمایت خواهد کرد.»
با تحویل نامه به دینیتز، فورد دو نکته را اضافه کرد.اول، کیسینجر در ۱۱ژوئیه با همتای شوروی خود دیدار خواهد کرد تا درباره تشکیل مجدد ژنو گفتوگو کند؛ موضع ایالاتمتحده در آن دیدار به پاسخ اسرائیل بستگی دارد. دوم، فورد نسبت به بسیج مجدد جامعه یهودیان آمریکا هشدار داد. «هرگونه فعالیت سیاسی بسیار بسیار ناسالم خواهد بود.» دینیتز بدون هیچ بحثی به بیرون از دفتر بیضیشکل راهنمایی شد. کاخ سفید با افزودن بر حس بحران به مطبوعات اطلاع داد که این دیدار تنها ۱۰دقیقه به طول انجامیده است. کیسینجر در خاطرات خود اشاره میکند که «از زمان آیزنهاور... هیچ رئیسجمهوری در آمریکا به این شکل ناگهانی با اسرائیل صحبت نکرده بود.» نزدیک به ۲۰سال قبل، رئیسجمهور آیزنهاور به نخستوزیر بن گوریون اولتیماتوم داده بود که شبهجزیره سینا را ترک کند؛ اکنون رئیسجمهور فورد یک اولتیماتوم -البته بهعنوان یک درخواست رسمی - به نخستوزیر رابین برای خروج از گذرگاههای سینا صادر میکرد.
اگر دینیتز نقش خود را بهعنوان یکی از حافظان روابط ایالاتمتحده و اسرائیل انجام میداد، نیاز به شفافیت درباره آنچه فورد از اسرائیل میخواست، داشت. او با عجله به دفتر کیسینجر در وزارت امور خارجه رفت تا از او بپرسد: «آیا به نخستوزیر بگویم که رئیسجمهور از اسرائیل انتظار دارد... از گذرگاهها عقب بنشیند یا بگویم که رئیسجمهور میگوید مواضع اسرائیل بهقدر کافی پیش نیامده است؟» نامه بهعمد در این مورد مبهم بود. پاسخ کیسینجر نیز واضح نبود. با وجود این همه خطر و جایگزینی ژنو که امیدبخش نبود، کیسینجر در تلاش بود کابینه اسرائیل را منحرف کند. او هیچ تمایلی برای قطع رابطه نداشت. بنابراین با پیچاندن مشت رئیسجمهور در دستکش دیپلماتیک پاسخ داد: «رئیسجمهور به اولی امیدوار است.»