هشدار نویسنده یهودی فارنافرز به اسرائیل:
از دست دادن حمایت آمریکا فاجعه است
بلافاصله پس از حمله، اسرائیل بسیج اضطراری ارتش را اعلام کرد و نخست وزیر بنیامین نتانیاهو متعهد شد «جنگی را که اسرائیلیها نمیخواستند، پایان دهد.» اکنون عملیات «شمشیرهای آهنین» در پاسخ به حملات ۷اکتبر که به سه ماهگی خود نزدیک میشود (و پس از یک وقفه کوتاه برای آزادی گروگانها در اواخر نوامبر) همچنان ادامه دارد. نتانیاهو اعلام کرده که اهداف این عملیات از بین بردن حماس، بازگرداندن همه شهروندان ربودهشده اسرائیلی و اطمینان از این است که هیچ عنصری در غزه نتواند دوباره اسرائیل را تهدید کند. اما جدول زمانی تکمیل این تهاجم جاهطلبانه اسرائیلی همچنان مبهم است، همانطور که شرایط برای غزه مبهم است.با این حال، آنچه کاملا واضح است این است که اگر حمایت قاطع ایالات متحده نبود، آزادی اسرائیل برای تعقیب اهداف جنگی اعلامشدهاش بهشدت محدود میشد.
با ادامه جنگ و بروز شکافها بین مواضع ایالات متحده و اسرائیل، اسرائیل دلایل محکمی برای سرمایه گذاری در حفظ و دست نخورده نگه داشتن اتحاد اولیه خود دارد. اسرائیل برای اطمینان از اینکه پیوندش با ایالات متحده از این جنگ جان به در میبرد، نه تنها باید کارزار نظامی کنونی را عاقلانه مدیریت کند، بلکه باید با مشکلات سیاسی داخلی نیز مقابله کند و یکبار برای همیشه تعیین کند که چگونه میخواهد درگیری خود با فلسطینیها را حل کند.به نظر میرسد اختلافات بین دیدگاههای ایالات متحده و اولویتهای عملیاتی اسرائیل آغاز شده است. با ادامه نبرد در غزه، ایالات متحده به نفع «وقفههای بشردوستانه تاکتیکی» لابی کرده است که –همانطور که در جریان آتشبس از ۲۴نوامبر تا یکدسامبر اتفاق افتاد - به حماس فرصت میدهد تا خطوط ارتباطی داخلی خود را برقرار کند و نیروهای خود را برای حملات بیشتر به نیروهای ارتش اسرائیل و شلیک موشک به شهرهای اسرائیل به لحاظ مکانی تغییر دهد.
حماس همچنین از درخواستهای ایالات متحده از اسرائیل برای اجازه ورود دادن به غذا، سوخت و سایر کمکهای بیشتر به غزه استفاده کرده است. اگرچه نیازهای غیرنظامی ضروری است، اما حماس در حال فرماندهی و هدایت این کمکها برای حفظ قدرت خود است. اعتراض بایدن به «بمباران بی رویه» توسط نیروی هوایی اسرائیل و تعداد بالای تلفات غیرنظامیان در غزه، اسرائیل را مجبور به تنظیم مجدد حمله کرده است. در عین حال، برخی از رهبران اسرائیل ادعا میکنند که مدت این جنگ طولانی شده و سربازان اسرائیلی در معرض خطر شدید قرار گرفتهاند.
اسرائیلیها همیشه حمایت قاطع ایالات متحده را تصدیق میکنند. این زمینه اکنون در حال تغییر است؛ بهویژه که جوانان آمریکایی نسبت به نسلهای قدیمیتر تمایل بسیار کمتری به اسرائیل دارند. جو بایدن که اغلب گفته است «برای صهیونیست بودن لازم نیست یهودی باشید»، ممکن است آخرین رئیس جمهور دموکراتی باشد که تمام و کمال طرفدار اسرائیل بوده است.
این روند باید باعث نگرانی اسرائیل شود (که البته چنین هم میشود). واقعیت تلخ این است که اسرائیل هیچ جایگزین مناسبی برای حمایت ایالات متحده ندارد. اخیرا بایدن نیز اظهارات خود را درباره جنگ غزه تعدیل کرده است. او در یک سخنرانی در ۱۲دسامبر تایید کرد که «امنیت اسرائیل میتواند در اختیار و متکی به ایالات متحده باشد» اما در عین حال افزود که اسرائیل به تدریج حمایت بینالمللی از خود را از در سایر نقاط جهان از دست میدهد. در همین حال، کامالا هریس از یک خط «سختتر» در روابط واشنگتن با نتانیاهو حمایت کرده است. نتانیاهو به جای تلاش برای کم کردن این فاصله از ایالات متحده، ممکن است در واقع به دنبال ایجاد درگیری با واشنگتن باشد تا در شرایط کاهش محبوبیت خود، آینده شغلیاش را بهبود بخشد.
نتانیاهو در ۱۱دسامبر به کمیته امور خارجه و دفاع کنست اعلام کرد: «نخستوزیری که نمیتواند فشار آمریکا را تحمل کند، نباید وارد دفتر نخستوزیری شود.» اما درگیر شدن در نزاعهای عمومی با ایالات متحده آخرین چیزی است که اسرائیل در حال حاضر به آن نیاز دارد. برای جلوگیری از آیندهای که در آن اسرائیل مجبور به مقاومت در برابر خطرات موجودیتی بدون توسل به زرادخانههای نظامی ایالات متحده یا وتوی شورای امنیت سازمان ملل شود، سیاستگذاران اسرائیلی باید رویه خود را تغییر دهند.
اول، آنها باید درباره غزه با احتیاط رفتار کنند. گنجاندن اعضای احزاب مخالف در کابینه جنگ گامی مسوولانه در این راستا بود. با ادامه جنگ، ارتش اسرائیل باید در اسرع وقت اهداف خود را -که اسرائیلیها بهشدت آن را تایید میکنند- تعقیب کند و در عین حال خسارات جانبی و صدمات به بیگناهان را به حداقل برساند. برای این منظور، زنجیره فرماندهی ارتش اسرائیل باید در شناسایی اهداف عملیاتی مشروع دقت نظر به خرج دهد و تنها زمانی اجازه حملات را بدهد که استانداردهای لازم رعایت شود. همچنین باید به اجرای پروتکلهای اخلاقی برای مبارزه ادامه دهد. نشان دادن «حرفهای گری» و «انسجام» به اسرائیل کمک میکند تا از تکرار جنگ۲۰۰۶ در لبنان جلوگیری کند؛ زمانی که عدم پیروزی صریح اسرائیل باعث شد تا جرج دبلیو بوش، رئیسجمهور آمریکا به این نتیجه برسد که اسرائیل «از فرصت» برای وارد آوردن ضربهای قاطع به حزبالله و حامیانش در ایران و سوریه «درست استفاده نکرد».
اسرائیل بهشدت نیاز دارد که امنیت ملی را بر سیاست ترجیح دهد. بودجه تکمیلی سال۲۰۲۳ که در ۱۴دسامبر به تصویب رسید (که قرار بود هزینههای پیشبینینشده جنگ غزه را پوشش دهد) این وجوه گرانبها را به بوروکراسیهای غیرمرتبط - از جمله «وزارت اورشلیم و میراث» و «وزارت شهرکسازی و ماموریتهای ملی» - برای جلب رضایت حوزههای انتخابیه اصلی ائتلاف نتانیاهو هدایت کرد. این نوعی باج به ائتلاف نتانیاهو و پایگاه او بود. نگرانی گستردهای وجود دارد که بودجه۲۰۲۴ از همان الگوی تخصیص منابع برای جلب حمایت سیاسی احزاب مذهبی پیروی کند، در عین حال که از ایالات متحده برای کمک به جبران هزینههای جنگ درخواستهای مالی شده است.
نتانیاهو همچنین آرای کابینه را برای تایید انتقال درآمدهای مالیاتی به تشکیلات خودگردان فلسطین لغو کرد تا به کارگران فلسطینی از کرانه باختری اجازه دهد به کار خود در اسرائیل بازگردند (شین بت، آژانس امنیت داخلی اسرائیل و شورای امنیت ملی همگی از اقدام استخدامی، تحت شرایط خاصی حمایت میکنند) و این امر برای جلوگیری از درگیری با وزرای تندرو (که اظهارات و اقدامات تحریکآمیز آنها را نتانیاهو معمولا تحمل میکند) انجام گرفت. بهعلاوه، استفاده خود نخستوزیر از لفاظیهای تحریکآمیز برای تقویت آمار کاهشی خود در نظرسنجیها (درحالیکه اسرائیلیها برای کشتهشدگان خود هنوز سوگواری میکنند) باعث ایجاد تفرقه میشود. ترمیم قرارداد اجتماعی در هم ریخته اسرائیل (که قبلا جامعه متنوع آن را قادر ساخته بود تا حول اصول مشترک یهودی و دموکراتیک متحد شوند) و برگزاری انتخابات پارلمانی جدید به محض مساعد شدن شرایط امنیتی، دو راه آشکار برای بازگرداندن اعتماد به رهبری منتخب این کشور در بین شهروندان اسرائیلی و نیز حامیان خارجی اسرائیل است.
در نهایت و از همه مهمتر، اسرائیل باید موضع روشنی در قبال مساله فلسطین تنظیم کند. اینکه اسرائیل یک دولت، دو دولت یا چیز دیگری بخواهد، رهبران و مردم باید به زودی درباره این مسیر تصمیم بگیرند. آنها همچنین باید بدانند که صرف نظر از اینکه چه تصمیمی دارند، عواقبی نه تنها برای خود اسرائیل بلکه برای روابط اساسی آن با ایالات متحده نیز خواهد داشت. اگر ایالات متحده به اندازه کافی از سیاستهای اسرائیل ناامید شود، اسرائیل میتواند محیط عملیاتی خود را بهشدت محدود کند. تاخیر اخیر دولت بایدن در صادرات بیش از ۲۰هزار اسلحه M-۱۶ در نظر گرفتهشده برای تیمهای دفاع غیرنظامی اسرائیل بهدلیل نگرانیهای ایالات متحده درباره خشونت شهرکنشینان در کرانه باختری میتواند منادی موانع بیشتر باشد.
با وعده حماس مبنی بر تکرار حملاتی مشابه ۷اکتبر تا زمانی که اسرائیل «نابود» شود، حزبالله حملات خود را در سراسر مرز اسرائیل با لبنان تشدید میکند، حوثیهای یمن کشتیرانی اسرائیل را در دریای سرخ مختل میکنند و عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را متوقف میکند. اقدامات بعدی اسرائیل میتواند تفاوت بین تعمیق خشونت و پیشرفت به سوی صلح را به منصه ظهور برساند.