استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

 اسد، سادات نبود؛ ساداتی که کیسینجر او را «مآل‌اندیش و مصمم برای حرکت به‌سوی صلح» می‌دانست و «هر چیز دیگری را در مقایسه با آن هدف اصلی بی‌اهمیت می‌پنداشت.» آن دهقان مصری پرخاشگر و این تاجر بازاری سوری نمی‌توانستند از نظر خلق‌وخو و شخصیت مشابه باشند. یکی توسط ارتشش نامقید و نامحدود بود؛ دیگری بدون تامین و تضمین حمایت ارتش جلو نمی‌رفت. یکی مستعد حرکات بزرگ بود؛ دیگری بدون گرفتن چیزی، چیزی نمی‌داد. با وجود تمام اختلافاتشان، هر دوی آنها مایل بودند به این دیپلمات آمریکایی-یهودی اعتماد کنند که به‌درستی تصور می‌کردند با دشمن اسرائیلی‌شان همدرد است. چیزی که برای آنها اهمیت بیشتری داشت توانایی کیسینجر در به حرکت درآوردن اسرائیلی‌ها و تضمین این مساله برای هر یک از آنها از طریق ابزارهای دیپلماتیک بود که حداقل برخی از سرزمین‌های اشغالی‌ای را که نتوانسته بودند با زور آزاد کنند، حفظ کنند.

کیسینجر مذاکرات را با اسد آغاز کرد به این امید که به نحوی در «لحظه‌ای سادات‌گونه» به پایان برسد، زمانی که او [سادات] علیه اتحاد جماهیر شوروی شد و به‌طور کامل به اردوگاه آمریکایی‌ها روی آورد. اما او هرگز واقعا برای آن نتیجه کار نکرد و آن را ضروری نمی‌دانست. برای نظم جدید خاورمیانه‌ای‌اش، کافی بود که اسد از این ‌پس محاسبه کند که به نفع سوریه است که از درگیری با اسرائیل اجتناب کند. کیسینجر به این توافق بسیار افتخار می‌کرد. این توافق به‌عنوان یک موضوع محلی شروع شد تا سوریه را با روند صلح همراه کند؛ اما هدف بزرگ‌تری داشت؛ زیرا او توانسته بود از مساله مشروعیت اجتناب کند. در این توافق‌نامه فقط گفته شد که نیروها در کجا مستقر خواهند شد؛ اما دلیل آن مشخص نشد. کیسینجر مدت‌ها بعد گفت: «دلیل طولانی شدن توافق‌نامه‌ جدایی این بود که هر یک از طرفین می‌توانست مفاد مدنظر خود را بدون ارائه اصول خود اجرا کند.»

چهل‌وپنج سال بعد، رئیس‌جمهور ترامپ با به رسمیت شناختن رسمی حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان، برای کمک به انتخاب مجدد بنیامین نتانیاهو در انتخابات آوریل۲۰۱۹، این تلاش‌ها برای حفظ فضا برای دیپلماسی آمریکایی را بی‌ارزش کرد. کیسینجر از تصمیم ترامپ ناراحت بود. او این توافق را یک «وضعیت عالی» توصیف کرد: اسرائیل می‌تواند به اشغال جولان ادامه دهد؛ سوریه می‌تواند به ادعای حاکمیت بر آن ادامه دهد. اما کلید ماندگاری این ترتیب، اجتناب از تبدیل جولان به بخشی از «سرزمین اسرائیل» [ Eretz Yisrael: نام سنتی یهودی برای منطقه‌ای با گستره‌ی جغرافیایی نامعین در شام جنوبی است] بود؛ برای جلوگیری از تلاش جهت مشروعیت بخشیدن به تسلط اسرائیل بر این ارتفاعات، زیرا این چیزی بود که سوریه و اعراب هرگز نمی‌توانستند بپذیرند. همان‌طور که کیسینجر برای من درد دل می‌کرد، ترامپ آمد و همه‌چیز را برای یک مزیت سیاسی لحظه‌ای تغییر داد. از قضا، زمانی که نیروهای نامنظم سوریِ تحت حمایت ایران در نوامبر۲۰۲۰ مین‌هایی را در سمت اسرائیلی خط جدایی قرار دادند، این نتانیاهو بود که از سوریه خواست توافق‌نامه جدایی را اجرا کند.

جمعه، ۳۱مه۱۹۷۴، ژنو. در ساعت ۱۱صبح، اعضای کارگروه نظامی مصر و اسرائیل به همراه «السورث بانکر» سفیر ایالات‌متحده، «ولادیمیر وینوگرادوف» سفیر شوروی و «انسیو سیلاسوو»، فرمانده‌ عملیات «نیروی فوری سازمان ملل» (UNEF)، به اتاقِ سقف‌بلندِ شورا در «کاخ ملل» رفتند. ۵ماه بود که دیپلمات‌های عرب و اسرائیل برای اولین‌بار در آنجا تحت نظارت کیسینجر و گرومیکو گرد هم آمده بودند.اگرچه آنها نمی‌توانستند آن را پیش‌بینی کنند؛ اما این آخرین باری بود که در آن سالن پر ارج و محترم جمع می‌شدند. همان‌طور که اسد در آغاز مشارکتشان به کیسینجر اطلاع داده بود، سوریه تنها مایل بود به‌عنوان بخشی از هیات مصری شرکت کند و به این ترتیب این ادعا را حفظ کرد که مستقیما با اسرائیل سروکار یا تعاملی ندارد؛ درحالی‌که اسرائیل توسط سرلشکر «هرتزل شفیر» نمایندگی می‌شد، در آخرین لحظه اسد، رئیس اطلاعات خود، یعنی ژنرال شهابی را با یک سرتیپ رده پایین‌تر به نام «عدنان طیاره» که آشکارا تابع سرلشکر «طاها المگدوب» رئیس هیات مصری بود، جابه‌جا کرد.

رئیس هیات اسرائیلی بین هیات‌های سازمان ملل و ایالات‌متحده نشسته بود و نمایندگان مصر و سوریه بین اتحاد جماهیر شوروی و سازمان ملل. این مراسم ۳۰دقیقه به طول انجامید، زمانی کافی برای سخنرانی ژنرال سیلاسوو و امضای توافق‌نامه جدایی، پروتکل نقش و اندازه‌ «نیروهای ناظر جدایی سازمان ملل» (UNDOF) و نقشه‌ای که منطقه‌ حائل سازمان ملل را نشان می‌دهد. این مراسم با اصرار ژنرال طیاره برای دور کردن رسانه‌ها از بالکن طولانی شد تا نتوانند شاهد امضای او بر اسناد باشند یا نتوانند از این هیات عکس بگیرند. حتی در آن زمان، اسد همچنان مشتاق بود از هرگونه نمایش علنی توافقی که با اسرائیلی‌ها منعقد کرده بود، اجتناب کند. سیلاسوو در سخنرانی خود از این توافق به‌عنوان «شاهکار استثنایی دیپلماسی، بی‌نظیر در تاریخ روابط بین‌الملل» استقبال کرد. کیسینجر به خاطر دیپلماسی‌اش آنقدر مشهور شده بود که دیگر لازم نبود ژنرال نام او را ذکر کند؛ اگرچه کیسینجر این را دوست داشت [که نامش برده شود]. سیلاسوو همچنین اعتقاد قوی خود را ابراز کرد که این توافق «آن گام عظیم و شجاعانه‌ای خواهد بود که ما را به آستانه عصر جدیدی از اعتماد، عدالت و صلح در خاورمیانه می‌رساند.» همزمان با صحبت‌های او، سرانجام تفنگ‌ها در بلندی‌های جولان به سکوت فرورفتند.