نیویورکتایمز خبر داد
فشارهای فزاینده بینالمللی بر اسرائیل
این در حالی است که در غزه یک فاجعه انسانی رخ داده است و بیمارستانها یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و از امکان ارائه خدمت عاجز هستند. وضعیت انسانی در غزه فاجعهبار است و تلفات انسانی این جنگ ۱۱هزار نفر را رد کرده است. این روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود افزود، بیمارستان اصلی غزه هم در سیبل اسرائیل قرار گرفته است. نیروهای اسرائیلی با محاصره بیمارستان شفا در غزه در عمل این بیمارستان را از خدماترسانی محروم کردند. افزون بر این، قطع برق و سوخت در این بیمارستان و محاصره آن باعث شده است شرایط در این بیمارستان وخیم شود. جان بسیاری از نوزادان در معرض خطر قرار دارد. وضعیت در بیمارستانهای دیگر هم چندان مناسب نیست.
«لیندال رولاندز»، «جان پاور» و دیگران هم در گزارش ۱۲نوامبر در الجزیره نوشتند، سازمان بهداشت جهانی میگوید که ارتباط خود را داخل بیمارستان شفا را از دست داده است. به نوشته این گزارشگران، نیروهای اسرائیلی با حمله زمینی و هوایی بخشهایی از بیمارستان شفا از جمله بخش قلب را ویران کردند. این در حالی است که چندین بیمارستان دیگر هم بهصورت مستقیم هدف گرفته شدند. به گفته سازمان ملل، اسرائیل اطراف بیمارستانها را محاصره کرده است. به نوشته گزارشگران الجزیره، بسیاری از بیمارانی که در آن معدود بیمارستانهای فعال پناه گرفتهاند یا در حال مداوا شدن هستند، خود را «مردگانی متحرک» میدانند که هر لحظه ممکن است مرگشان با پرتاب موشکی فرا برسد. این گزارشگران همچنین افزودند که دالانهایی بشردوستانه برای مردم تعبیه شده است تا بیماران بیمارستان شفا یا کسانی که در آن پناه گرفتهاند از طریق خیابان «الوحده» به سوی «صلاحالدین» بروند. با این حال، شاهدان میگویند که خروج از فضای این بیمارستان –با وجود بیانیه ارتش اسرائیل- ایمن نیست. «احمد مخللاتی» جراح بیمارستان الشفا و «مصطفی سرسور» تنها روزنامهنگار باقیمانده در بیمارستان به الجزیره گفتند شاهد بودند افرادی که به دنبال خروج بودند، هدف قرار گرفته و جان باختند. این در حالی است که ارتش اسرائیل در بیانیهای گفت که ارتش این رژیم به غیرنظامیان اجازه میدهد با پای پیاده یا همراه با آمبولانسهای بیمارستان شفا آنجا را ترک کنند و از جاده امنی که باز شده است، عبور کنند. «محمد ابو سلمیه»، مدیر بیمارستان الشفا به الجزیره گفت که روز شنبه (۲۰آبانماه) ساختمانهای الشفا هدف نیروهای اسرائیلی قرار گرفت و هر فردی که به داخل بیمارستان میآمد، مورد حمله تک تیراندازان اسرائیلی قرار میگرفت. صلیب سرخ فلسطین هم اعلام کرد که بیمارستان القدس دیگر عملیاتی نیست؛ چراکه سوخت و برق این بیمارستان تمام شد. «غسان ابوسیته» جراح بیمارستان الاهلی هم گفت که مرکز خون این بیمارستان از خون خالی شده است. او گفت: «زخمیها دارند میمیرند. هنگام جراحی یا پس از آن بهدلیل فقدان خون میمیرند.»
فشار بایدن بر اسرائیل
«زوران کوسواچ» در گزارش ۱۰نوامبر در الجزیره نوشت، طی هفتههای گذشته، دهها کشور و رهبرانشان بهطور مستقیم، غیرمستقیم و از طریق سازمان ملل از اسرائیل خواستهاند تا بهطور موقت حملات به غزه را متوقف کند. درخواستها یا نادیده گرفته شد یا رد شدند. مذاکرات سازمان ملل هم در مسائل فنی و مواردی از این دست غرق شد. کاخ سفید روز پنجشنبه در یک اطلاعیه غافلگیرکننده مدعی شد که اسرائیل «به دلایل بشردوستانه» اجازه «توقف محدود» در عملیات نظامی خود را خواهد داد. اما تاکنون هیچ اتفاقی نیفتاده است. در همان زمان، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده گفت که غزه نباید دوباره توسط اسرائیل اشغال شود و فلسطینیهایی که از شهر غزه گریختهاند، باید اجازه بازگشت داشته باشند. همه اینها در حالی است که ایالات متحده حضور نظامی خود را در منطقه - با دو ناو هواپیمابر مستقر در مدیترانه و اقیانوس هند و نیروهای هوایی و زمینی اضافی که به پایگاههای کشورهای متحد خود اعزام کرده - تقویت کرده است. باوجوداین، برخی از ۳۴۰۰سرباز آمریکایی در عراق و سوریه مورد حملات موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین قرار گرفتهاند. در عین حال، ایالات متحده به اسرائیل تسلیحات و مهمات عظیم هوایی و دریایی ارسال کرده است.
پس واقعا چه اتفاقی افتاده است؟ اسرائیل قویترین و تضمینشدهترین شریک و متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه است و بعید به نظر میرسد که هر اختلافی بین آنها باشد، این موضع تغییر کند. اما ایالات متحده به شرکای استراتژیک عرب خود نیز نیاز دارد. واشنگتن در تصمیمگیری درباره سیاستها و استراتژیهای خاورمیانهای خود، فاکتورهای زیادی را در نظر دارد. آنها شامل امنیت منطقهای و جهانی، روابط با ایران، امنیت و هزینه عرضه نفت و گاز، آزادی و امنیت خطوط کشتیرانی بینالمللی و مهار نفوذ روسیه و چین میشود. این - حتی در بهترین زمان - یک ترکیب پیچیده است. هنگامی که سیاستها توسط آماتورهایی تنظیم و اجرا میشوند که تمایلات خصوصیشان هدایتگر آنهاست، اغلب سالها کار سخت را از بین میبرد. چنین موردی در طول چهارسال فاجعه بار رویکرد غیرقابل پیشبینی دولت ترامپ به خاورمیانه بود. «کارشناس» اصلی رئیسجمهور، داماد ۳۷ساله او در آن زمان بود. «طرح صلح» پیشنهادی او خوراک «باز»های اسرائیلی بود؛ اما فلسطینیان را بهتزده و خشمگین کرد.
با عقبنشینی از مسائل جاری مربوط به غزه، بدیهی است که بیشتر مشکلات آمریکا در خاورمیانه از دو دلیل اساسی سرچشمه میگیرد: پایان جهان دوقطبی و روابط واشنگتن با ایران. به مدت ۵۰سال پس از جنگ جهانی دوم، شکاف بین غرب تحت سلطه آمریکا و شرق تحت رهبری شوروی، وفاداریهای سیاسی را رقم زد. در خاورمیانه، اسرائیل در کنار عربستان، کویت و کشورهای خلیجفارس در اردوگاه آمریکا بود؛ سوریه، مصر، عراق و لیبی در اردوگاه شوروی. متقاعد کردن مصر برای تغییر وفاداری خود از شرق به غرب و امضای پیمان صلح با اسرائیل در سال۱۹۷۸ یکی از پیروزیهای استراتژیک عمده واشنگتن در خاورمیانه در طول جنگ سرد بود. تحت حکومت شاه، ایران احتمالا آمریکاییترین رژیم از مدیترانه تا اقیانوس آرام بود؛ اما این معادله پس از انقلاب اسلامی۱۹۷۹ تغییر کرد. یکشبه، ایالات متحده به بزرگترین دشمن ایران تبدیل شد.
در سنت سیاست خارجی عملگرا، ایالات متحده صدام حسین را تشویق و به او کمک کرد تا به همسایه بزرگتر خود، ایران حمله کند. جنگی که تقریبا ۱۰سال به طول انجامید، عملا - اگر نگوییم مستقیم- یک جنگ نیابتی آمریکا علیه ایران بود. ایالات متحده یک جنگ نیابتی دیگر را از طریق مجاهدان علیه افغانستان تحت کنترل شوروی آغاز کرد. درحالیکه جنگ سرد اغلب برای منافع تکتک کشورهای کوچک و درگیر سخت و ناعادلانه بود، اما الگوی استراتژیک دوقطبی مزایای خود را داشت: هر دو محافظ و قیم بزرگ مراقب بودند که اجازه ندهند مشکلات محلی به جنگهای بزرگ تبدیل شود. زمانی که کمونیسم تسلیم شد، غرب به خود اجازه داد تا «پایان تاریخ» را اعلام کند، با این باور که یکبار و برای همیشه در مبارزات استراتژیک بزرگ خود پیروز شده است و رویاروییهای آینده کوچک و به راحتی قابل کنترل خواهند بود. عجب اشتباهی.
در کمتر از یک دهه، ایالات متحده اجازه داد نظارت منطقهای و رویکردش درباره نقاط بالقوه مشکلساز کمرنگ شود. ایالات متحده با تواناییهای تحلیلی بسیار ضعیف، به شکلی ناآگاهانه، متکبرانه و با اعتماد به نفس بیش از حد خود را به سه جنگ متوالی سوق داد که به شکستهای شرمآور برای واشنگتن ختم شد. پس از سالها گرفتاری در عراق، ایالات متحده با عجله از این کشور خارج شد و دریافت که ادامه حضور در آنجا هزینه زیادی بر جان سربازان، پول و بهویژه شهرت آن در خاورمیانه و کشورهای اسلامی دارد. به روشی مشابه، یک دهه بعد از افغانستان خارج شد. واشنگتن اشتباهی را که در عراق مرتکب شد با درگیر شدن در جنگ سوریه تکرار کرد، هرچند این بار آشکارا حمله نکرد. حمایت این کشور از جناحهای ضد دولتی باعث شد گروههای مسلح طرفدار ایران دارای نفوذ و قدرت شوند. سوریه همچنین روابط خود با مسکو را تقویت کرد. نتیجه نهایی: ایران نفوذ منطقهای خود را گسترش داد و ایالات متحده نتوانست آن را کنترل کند.
سایر درگیریهای منطقهای نیز محدودیتهای قدرت و نفوذ ایالات متحده را نشان داد؛ چه در شکست آن در توقف جنگ بین عربستان و حوثیها در یمن و چه در پایان دادن به بنبست در لیبی. پس قابل درک است که در سال قبل از انتخابات ۲۰۲۴، بایدن میخواهد با رویکردی متعادلتر در منطقه، فعال ظاهر شود تا نشان دهد که ایالات متحده هنوز توانایی میانجیگری در صلح را دارد. اگر این به معنای ذکر مواردی است که بنیامین نتانیاهو و کابینه تندروی او نمیخواهند بشنوند - چه برسد به اینکه به آن توجه کنند – بگذارید همینطور باشد. اسرائیل هم میتواند یکی از حوزههای شکست ایالات متحده باشد؛ چراکه ایالات متحده در آنجا با گروهی سر و کار دارد که گوششان به هیچ حرفی بدهکار نیست.
تظاهرات جهانی در حمایت از غزه
«مگان اسپشیا»، «استفن کاسل» و «استر بینت لیف» در گزارش ۱۱نوامبر در نیویورکتایمز نوشتند، صدها هزار نفر در مرکز لندن در یک تظاهرات بزرگ حمایت از فلسطین در روز شنبه راهپیمایی کردند؛ روزی پرتنش که در آن پلیس با یک گروه کوچک دست راستی برای حفظ نظم در برخی از خیابانهای شهر میجنگید. راهپیمایی بزرگ در حمایت از آرمان فلسطین مصادف شد با «روز آتشبس»، یعنی زمانی که بریتانیا یاد کسانی را که در جنگ جهانی اول و درگیریهای بعدی جنگیدند، گرامی میدارد. به دنبال آن این بحث مطرح شد که آیا باید به ادامه اعتراضات در حمایت از فلسطین اجازه داده شود یا خیر؟ سخنگوی پلیس متروپولیتن لندن بعدازظهر شنبه بهصورت تلفنی گفت که حدود ۳۰۰هزار نفر در این راهپیمایی شرکت کردند که آن را به یکی از بزرگترین تظاهرات سالهای اخیر در بریتانیا تبدیل کرده است.
در اوایل روز شنبه، یک گروه دستراستی با پلیس در نزدیکی «سنوتاف»، یک بنای یادبود جنگ در نزدیکی اقامتگاه رسمی نخستوزیر، اندکی پس از دو دقیقه سکوت به مناسبت روز یادبود، درگیر شدند. فیلمها نشان میدهد که برخی افراد شروع به داد و فریاد کردند. تا اواخر روز شنبه، پلیس اعلام کرد که ۱۲۶نفر دستگیر شدهاند. پلیس در بیانیهای گفت: «خشونت شدید معترضان راستگرا علیه پلیس امروز فوقالعاده و عمیقا نگرانکننده بود.» به هر روی، در چند شنبه گذشته از آغاز درگیریها در غزه، دهها هزار نفر در لندن راهپیمایی کردند تا افزایش تلفات غیرنظامیان در غزه را محکوم کنند. مردم با اتوبوس و قطار از سراسر بریتانیا برای شرکت در جدیدترین راهپیمایی که از «هاید پارک» در مرکز لندن آغاز شد و سپس به سمت سفارت ایالات متحده حرکت کرد، عازم شدند. مردم در پارک پرچمهای بزرگ فلسطین را در زیر نور آفتاب به اهتزاز درآوردند و پلاکاردهایی با مضمون «به محاصره پایان دهید» و «هم اکنون آتشبس» حمل میکردند. معترضان بخش وسیعی از جمعیت را نمایندگی میکردند: خانوادههایی با نوزادان در کالسکه، نوجوانانی که با پرچمهایی روی شانههایشان با هم صحبت میکردند و میخندیدند، مرد مسنی که به آرامی راه میرفت؛ اما به تودههای مردم پیوست.
«مری رابرتسون»، ۳۹ساله با شریک زندگی و دختر ۲ساله خود از خانهاش در جنوب لندن آمده بود. او درحالیکه دخترش را داخل کالسکه حمل میکرد، تابلویی در دست داشت که روی آن نوشته شده بود: «هماکنون آتشبس در غزه».او گفت: «ما میخواهیم به فلسطینیان نشان دهیم که میبینیم چه بلایی سر آنها میآید.» رابرتسون افزود: «آنچه در غزه اتفاق میافتد بسیار تکاندهنده است.» در اوایل بعدازظهر روحیهها آرام و شاد بودند، اگرچه یک هلیکوپتر در آن بالا به پرواز درآمده بود و افسران پلیس در کنار جمعیت و در ایستگاههای مترو پراکنده بودند. هرچند وقت یکبار، شخصی شعار «از رودخانه تا دریا» یا «فلسطین آزاد خواهد شد» سر میداد اگرچه خیلیها به این شعار نپیوستند.
«نازیش اقایوم»، پزشک و مادر چهار فرزند اهل بیرمنگام، یک اسباب بازی «میکی موس» متعلق به کوچکترین پسرش را در ملحفه سفیدی که با لکههای قرمز رنگ تزیینشده بود و نشانی از خون داشت، پیچیده بود. او گفت: «فلسطینیها مجبورند همیشه نوزادان را در ملحفه ببینند. بنابراین من بدون پلاکارد و با این شکل آمدهام. همه بچهها میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. من فقط آتشبس میخواهم.» سرویس پلیس متروپولیتن اعلام کرد که حدود ۲۰۰۰ افسر در طول تعطیلات آخر هفته در مرکز لندن در حال انجام وظیفه بودند. پلیس اذعان کرد که با وجود این تظاهرات مردمی در حمایت از فلسطین اما برای جوامع یهودی لندن ترسهایی به ویژه از نوع جرائم یهودستیزانه وجود دارد.