نگاه دیگران-بخش صدوچهلوششم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
سادات به کیسینجر اطمینان داد که بر توافقی که آنها در قاهره بهدست آوردند، پایبند خواهد ماند: مصر «تحت هر شرایطی» به کنفرانس خواهد رفت. با از بین رفتن ترس از شکست، کیسینجر بهوضوح سیگنالی را که اسد به شیوه پیچیده خود به او نشان میداد، دید. شرایط مشارکت اسد در دیپلماسی خاورمیانهای کیسینجر مشهود بود: اسد درباره عقبنشینی اسرائیل از طریق کیسینجر مذاکره میکرد و امتیازات خود را به ایالاتمتحده میداد و وظیفه کیسینجر این بود که اسرائیلیها را نجات دهد. اسد با اصرار بر عدم شرکت در کنفرانس، چالش فوری کیسینجر را ساده کرده بود. اکنون فقط بحث متقاعد کردن نخستوزیر اسرائیل مانده بود.
یکشنبه ۱۶دسامبر۱۹۷۳ اورشلیم. کیسینجر عصرهنگام بعد از توقف در لبنان و اردن وارد اسرائیل شد. لبنانیها به ژنو دعوت نشدند و ملک حسین از شرکت در آن خوشحال بود، بهویژه اکنون که کیسینجر اطمینان حاصل کرده بود که فلسطینیها در هیاتی جداگانه در آنجا حضور نخواهند داشت. برخلاف اولین ورودش به اسرائیل، اینبار کیسینجر مورد استقبال تظاهراتکنندگان پرهیاهو و آشوبگر قرار گرفت. پلاکاردهایی که در دست آنها بود بیانگر بیاعتمادیای بود که در ذهن برخی از اسرائیلیها ایجاد شده بود: «آمریکا! تو هم ظالم شدی؟» و «کیسینجر فرمز را به حال خود رها کرد، بعدش آمریکا؟».[Formosa: فرمز، نام پایتخت تایوان است که معترضان بهطعنه خطاب به کیسینجر اعلام کردند.] مایر او را در دفتر کوچک خود در کنست در بیتالمقدس برای یک جلسه خصوصی پذیرفت و پس از آن شامی را با کابینه داخلی خود به میزبانی «آبا ابن» در خانهاش سرو کرد.
در این جلسه خصوصی، هیچ کینهورزی از تعاملات قبلیشان وجود نداشت. این تا حدی به این دلیل بود که کیسینجر نامه تهدیدآمیز نیکسون را با نامهای ملایمتر از او [نیکسون] آورده بود تا به مایر اطلاع دهد که کنفرانس سهروز به تاخیر میافتد تا به کیسینجر فرصتی داده شود که نگرانیهای مایر را شخصا مطرح کند. مایر دیگر نیازی به ترس از یک عمل انجامشده دیگر نداشت. کیسینجر شب قبل نیز از لحظه دردناک خود در دمشق بهاندازه کافی خود را بازیافته بود. او در نشست بزرگتر شام درباره انعطافپذیری اسد درخصوص شرایط کنفرانسی که قصد شرکت در آن را نداشت، شوخی کرد.
کیسینجر درباره مواضع آتی سادات درخصوص تمام مسائل مربوط به جدایی به مایر گزارش داد. این شاید در گوش مایر دلنواز مینمود؛ اما او [مایر] همچنان بر ایده اصلی خود درباره عقبنشینی متقارن (نیروهای اسرائیلی از کرانه باختری و نیروهای مصری از کرانه شرقی) متمرکز بود. کیسینجر دوباره آن را بهعنوان ایدهای تحققنیافتنی رد کرد. کیسینجر گفت که سادات اشاره کرد که یک جدایی قابلتوجه در سینا ۹۰درصد از مشکلات او را حل میکند. بنابراین این امر به آن معناست که او برای عقبنشینی کامل پس از اولین جدایی تحتفشار قرار نمیگیرد. سادات مایل بود نیروهای خود را در ساحل شرقی به دو لشکر کاهش دهد. این مساله، همراه با منطقه حائل سازمان ملل که نیروهای اسرائیلی و مصری را در سینا از هم جدا میکرد، به این معناست که سادات نمیتواند قبل از اینکه اسرائیل فرصت بسیج را پیدا کند، به جنگ متوسل شود. جالب است که کیسینجر این امتیازات را بهجای نمایان ساختن و بیان کردن، فهرست کرد. از زمان ملاقات با سادات، این اولین باری بود که او مایر را میدید.
کیسینجر در موقعیت منحصربهفردی بود تا درک خود را از انگیزهها و مقاصد سادات به مایر منتقل کند؛ این جوهر و ضرورت نقش او بهعنوان میانجی بود. سادات چندین کارت مهم برای بازی کردن به کیسینجر داده بود و برای این طراحیشده بود که مایر را متقاعد کند که [سادات] در هدف صلحآمیزش جدیت دارد، بهویژه پیام شخصی به او [مایر] مبنی بر اینکه موضوع فلسطین و قصدش برای بازسازی شهرهای کانالها را در ژنو مطرح نمیکند. بااینحال، کیسینجر پیامها را بهگونهای منتقل کرد که حرکات سادات را بیارزش کرد و گفتوگو را به یک تعامل تجاری مبدل ساخت. آیا کیسینجر آنقدر به رد امتیازات اعراب توسط اسرائیل عادت کرده بود که فکر میکرد بهتر است آنها را کماهمیت جلوه دهد؟ همانطور که بعدا خواهیم دید، این در واقع نشاندهنده بدبینی خود او درباره نیات اعراب و خطرات وابستگی به آنها بود. بنابراین بهجای قبولاندن امید صلح به طرفین اسرائیلی خود، کیسینجر به تهدیدهای خوب و عملی خود متوسل شد و به آنها یادآوری کرد که موضع اسرائیل «بسیار متزلزل» است.
او تاکید کرد که بهتنهایی توانسته آنچه وی آن را «زرقوبرق» کاریزماتیک توصیف میکرد، گرگ را از در خانه اسرائیل دور نگه دارد. اما با ادامه بحران انرژی، اروپا، ژاپن و بخشهای زیادی از دولت ایالاتمتحده مخالفِ اسرائیل شدند و وی با برخی توجیهات مدعی شد که نیکسون از آنچه او «ناسازگاری» اسرائیل میدید ناراحت است. بااینحال، کیسینجر فاش کرد که اگر آنها بتوانند در زمینه جدایی پیشرفتی بهدست آورند، ملک فیصل تحریم را لغو خواهد کرد. کیسینجر سپس بهصراحت با آنچه نزد پادشاه عربستان استدلال کرده بود مخالفت کرد، به مایر گفت که بهمحض برداشته شدن تحریم، تولیدکنندگان نفت عرب در اعمال مجدد آن با مشکل مواجه خواهند شد. کیسینجر به مایر یادآوری کرد که بدون ابزار تحریم نفت، اعراب اهرم کمتری برای پافشاری بر خطوط ۱۹۶۷ خواهند داشت. به نظر میرسید که مایر استدلال کیسینجر را پذیرفته است.