استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

کیسینجر وارد عمل شد و از «گروه اقدام ویژه واشنگتن» به‌عنوان ابزار خود برای مدیریت بحران پیش رو استفاده کرد. دولت ممکن است کنترل روند دیپلماتیک را در خاورمیانه در اختیار داشته باشد؛ اما مدیریت بحران، منطقه‌‌ حفاظت‌‌شده‌‌ مشاور امنیت ملی بود. بر این اساس، کیسینجر از اردن برای تصحیح آن چیزی استفاده کرد که به‌عنوان «وخامت خطرناک» در موقعیت و جایگاه آمریکا در منطقه می‌‌دید که ناشی از رویکردهای وزارت خارجه است. مجتمع «اتاق وضعیت کاخ سفید» شامل مجموعه‌‌ای از اتاق‌‌های جلسه‌‌ کوچک و تزیین‌‌شده با صفحات چوب است که در زیرزمین بدون پنجره‌‌ای در بال غربی [وست وینگ] قرار گرفته‌‌ است. در آنجا بحث درباره جنگ و صلح صورت می‌‌گیرد. سیاستگذاران حاضر در این میز نماینده‌ بوروکراسی‌‌های عظیم هستند؛ قدرتمندترین نیروهای مسلح در جهان، جامعه‌‌ اطلاعاتی با توانایی‌‌های عظیم خود و رئیس‌‌جمهور که اغلب در صدر میز قرار دارد و به‌عنوان فرماندهی کل قوای مسلح حضور دارد.

در مواقع بحران، این مکان پر از سروصدای مقام‌‌های اونیفورم‌‌پوش و هم‌‌قطاران غیرنظامی‌‌شان است. این مکان یک مرکز ارتباطاتی را در خود جای ‌‌داده که از سوی ارتش آمریکا اداره می‌‌شود که نظارتی ۲۴ساعته بر تحولات جهان دارد و ارتباطات امن فوری میان مقام‌‌های کاخ سفید با سفارتخانه‌ها و پایگاه‌های نظامی آمریکا به‌وجود می‌‌آورد. کیسینجر ریاست جلسات WSAG [«گروه اقدام ویژه واشنگتن»] را در بزرگ‌ترین اتاق‌‌های کنفرانس بر عهده داشت. امروزه پنل‌های چوبی آنجا باز می‌‌شوند تا تلویزیون‌‌های صفحه تخت بزرگ را نشان دهند که ارتباطات ویدئو کنفرانسی ایمن را به مقام‌‌های سطوح بالا در هر جا که سفر کنند، ارائه می‌‌کنند. ساعت‌‌های دیجیتال با اعداد قرمز بزرگ زمان محلی را در مکان‌‌هایی که موضوع بحث هستند، نشان می‌‌دهد؛ اما در زمان دولت نیکسون، امکانات محدود، اندک و بدون هیچ تزیینی و آراستگی‌‌ای بود. میز کنفرانس قهوه‌‌ای‌‌رنگ که از درخت ماهون بود با ابهت می‌‌نمود و کل اتاق را گرفته بود. صندلی‌‌های بزرگ قهوه‌‌ای‌‌رنگ چرمی برای مدیران بخش‌های مختلف قرار داده ‌‌شده بود؛ میزهای کوچک‌‌تر برای معاونان یا دستیارانی بود که در سه یا چهار ردیف می‌‌نشستند.

چهارشنبه، ۹سپتامبر۱۹۷۰ واشنگتن دی‌سی مشاور امنیت ملی، WSAG را در ساعت ۱۱:۴۰صبح در «اتاق وضعیت» برای بحث و گفت‌وگو تشکیل داد. در میان شرکت‌‌کنندگان «الکسیس جانسون» معاون وزیر خارجه قرار داشت. راجرز او را فرستاده بود تا نماینده‌‌ وزارت خارجه به‌‌جای او باشد و این نشانه‌‌ای روشن از این بود که وی دوست ندارد از رهبری کیسینجر تمکین کند. به همین ترتیب، «دیوید پاکارد»،معاون وزارت دفاع به نمایندگی از پنتاگون حضور یافته بود. ریچارد هلمز، رئیس سیا، صندلی خود را در جایگاهی دورتر از میز، در مجاورت رئیس ستاد ارتش، دریاسالار «توماس.اچ.مورر» یافت. در اطراف هم دستیارانشان نشسته بودند: جو سیسکو، رابرت پراگنار، راجر.پی.دیویس، و سپهبد ملوین زیس.کیسینجر جلسه را بر اولویت حفاظت از زندگی آمریکایی‌‌ها متمرکز کرد.

تصور می‌‌شد که بیش از نیمی از گروگان‌‌ها آمریکایی باشند، برخی از آنها شهروندان دو تابعیتی آمریکایی- اسرائیلی بودند و ممکن است نیاز به نجات داشته باشند. مشارکت‌‌کنندگان WSAG  همچنین باید برای امکان مداخله نظامی ارتش ایالات‌‌متحده برای حمایت از ملک حسین آماده می‌‌شدند. دراین‌‌بین، برخی مانورها ممکن است به تصحیح برداشت مسکو از ضعف ابرازشده از سوی واشنگتن آن‌گاه ‌‌که نتواند به تحرکات شوروی در مصر واکنش نشان دهد، کمک کند.

کیسینجر می‌‌دانست که نیکسون دوست دارد چوب بزرگی را تکان دهد و کاری کند که دشمنان آمریکا همواره حدس بزنند که او چگونه ممکن است از آن استفاده کند. او با اعتقاد رئیس‌‌جمهور اشتراک نظر داشت که این تنها راه برای جلب‌‌توجه مسکو است. بنابراین در آن جلسه تصمیم بر این شد درصورتی‌‌که تخلیه‌‌ گروگان‌‌ها ضروری شود، ناوگان ششم از نیروی ضربت ناو هواپیمابر USS Independence را به مدیترانه‌ شرقی بفرستد و شش فروند هواپیمای C-۱۳۰ را به پایگاه هوایی اینجرلیک در جنوب شرقی ترکیه اعزام کند.

بااین‌‌حال، وقتی پای مساله‌‌ مداخله نظامی در بحران اردن به میان می‌‌آمد، نیکسون و کیسینجر اشتراک نظری با هم نداشتند. کیسینجر بر این باور بود که با نیروهای آمریکایی که درگیر جنگ‌‌هایی در جنوب شرقی آسیا و جلوگیری از ماجراجویی شوروی در اروپا هستند، ایالات‌‌متحده نمی‌‌تواند نبرد در خاورمیانه را حفظ کند. او بسیار ترجیح می‌‌داد که اسرائیلِ همسایه- اگر لازم است- این کار را انجام دهد. حسین روشن کرده بود که در آخرین لحظه، او مشتاق بود که از «هر جایی» حمایتی به‌دست آورد. تا حدی به‌دلیل سخاوتمندی آمریکا، اسرائیل در جایگاهی بود که هفتصد سورتی پرواز در روز انجام می‌‌داد و این با دویست سورتی پرواز از سوی آمریکا قابل‌‌مقایسه است که می‌‌توانست از روی ناوها انجام دهد. اسرائیل ارتشی داشت که از قابلیت مداخله در اردن یا سوریه در یک روز برخوردار بود، در مقایسه با چندهفته‌‌ای که برای ایالات‌‌متحده طول می‌‌کشید تا دست به جابه‌جایی نیرو از اروپا یا آمریکا در منطقه بزند.

در کمال تعجب کیسینجر، مشارکت‌‌کنندگان در جلسه WSAG با او موافقت کردند. مورر در این نشست گفت که مداخله در اردن مستلزم چهار تیپ است: یکی از آلمان و سه تای دیگر از آمریکا که هلمز خاطرنشان کرد که هیچ ذخیره‌‌ استراتژیکی در آمریکا باقی نمی‌‌ماند. او گفت: «این مرا سخت می‌‌ترساند». مورر پذیرفت که «این یک وضعیت بسیار حساسی است که هیچ‌‌چیزی در افق آن نمایان نیست.» جو سیسکو خاطرنشان کرد که «ما باید مدتی بمانیم و... لحظه‌‌ای که خارج شدیم، پادشاه به لحاظ سیاسی در موقعیت بسیار ضعیف‌‌تری قرار می‌‌گیرد.»

04 (1) copy