نتیجه آنکه نیروی دریایی آمریکا با در اختیار داشتن ۱۱ناو هواپیمابر بزرگ که به منزله ۱۱پایگاه هوایی هستند شامل یک فروند ناو کلاس فورد و در مجموع ۱۰فروند ناو هواپیمابر کلاس نیمیتز و دو فروند ناو هواپیمابر ذخیره از کلاس کیتی هاوک (هر یک از این ناوهای هواپیمابر دارای ۹۰ تا ۹۳ فروند هواگرد هستند) توانسته به تدریج نه تنها در کل قاره آمریکا بلکه در شرق، غرب و جنوب آسیا نیز میدان‌دار شود.آمریکا با کمک این ابر ناوها توانسته سایر کشورها را وادار به پذیرش خواسته‌های خود کند؛ چراکه این جزایر شناور به همراه ناوهای محافظ و ناوشکن‌ها هر کدام به تنهایی (هر ناوگان به تنهایی) قدرت ارتشی معادل نیروهای هوایی و دریایی یک ارتش متوسط دارند. به این معنا که ناوی نظیر نیمیتز میزبان ۹۰جنگنده قدرتمند اف ۱۸ سوپر هورنت است که این جنگنده‌ها می‌توانند در مدت کوتاهی برتری هوایی را از نیروی هوایی قربانی گرفته و ناوشکن‌های همان ناوگان هم می‌توانند نیروی دریایی کشور هدف را از بین ببرند. وزن ناوهای هواپیما بر آمریکا از انواع ذکرشده بین ۹۰تا ۱۱۰هزارتن است؛ حال آنکه سایر کشورهای با توان رزمی متوسط و قوی جهان یا ناو هواپیمابر ندارند یا ناوهای هواپیمابر آنها کوچک (با وزن ۳۰تا ۴۵هزار تن) و بیشتر میزبان بالگردها یا هواپیماهای ضعیف عمود پرواز است. البته انگلستان و فرانسه در یک دهه اخیر سعی کرده‌اند تا حداقل یک یا دو ناو هواپیمابر بزرگ بسازند که حداقل در حوزه آتلانتیک کاملا وابسته به آمریکا نباشند.

اما به نظر می‌رسد رقیبی بزرگ و با پشتوانه مالی بسیار بالا قصد دارد تا برتری دریایی آمریکا را حداقل در آسیا به چالش جدی بکشد. دو ماه قبل چین سومین و پیشرفته‌‌ترین ناو هواپیمابر خود را در شانگهای با نام «فوجیان»به آب انداخت، این ناو به اسم استان مجاور تایوان «فوجیان» نام‌گذاری شده که همین نکته نیز می‌تواند برای آمریکا و تایوان دلهره‌آور باشد.

این ناو هواپیمابر مثل همتایان آمریکایی خود مجهز به «سیستم پرش منجنیقی» الکترومغناطیسی است که باعث می‌‌شود نسبت به دو ناو هواپیمابر قدیمی‌‌تر چین که از «سیستم پرش اسکی» استفاده می‌‌کنند، برتری چشمگیری داشته باشد. سیستم پرش منجنیقی، فوجیان را قادر خواهد ساخت تا تعداد بیشتری هواپیمای جنگنده با مهمات بیشتر و در مدت زمان کمتر را به پرواز درآورد. فوجیان همچنین مجهز به دستگاه‌های مسدودکننده رهگیری است و می‌‌تواند بیش از هشتاد هزار تن بار جابه‌جا کند.بنابراین دو ویژگی این ناو آن را از سایر ناوهای هواپیمابر جهان به جز آمریکا مجزا می‌کند. چنان‌که ذکر شد یکی سرعت در آماده‌سازی جنگنده‌های ناونشین و یکی وزن و تناژ بسیار بالای آن که فوجیان را قادر می‌سازد، بیش از ۵۰ جنگنده بزرگ با مهمات کافی را در خود جای دهد.

لازم به ذکراست که در زمان جنگ، پایگاه‌های هوایی یا ناوهای هواپیمابر باید بتوانند ظرف مدتی بسیار کوتاه تمام یا ۸۰درصد هواپیماهای خود را به پرواز درآورند تا نه تنها اهداف خود را بمباران کنند، بلکه با مراقبت از پایگاه یا ناومیزبان، مانع حمله متقابل هواگردهای دشمن شوند. در چنین شرایطی ناوهای بالگرد بر یا کوچک فرانسوی، ایتالیایی و روسی تنها اهدافی بزرگ و آسیب‌پذیرند که حتی یک حمله کوچک هوایی، آنها را از رده عملیات خارج می‌کند. اما ناو جدید چین مانند ناوهای آمریکایی با میزبانی از جنگنده بمب‌افکن‌های جی ۱۵ و همراهی ناوهای محافظ دردسر بزرگی برای آمریکا در جنوب چین هستند. تا سال۲۰۱۸ نیروی دریایی چین تنها یک ناو هواپیمابر در اختیار داشت که میراث شوروی برای اوکراین بود و در زمان فروپاشی شوروی نیمه‌کاره رها شد.

چین با استفاده از تجاربی که از تکمیل این ناو به‌دست آورد دست به توسعه تعدادی ناو هواپیمابر زد که اولین ناو با نام شاندونگ در سال۲۰۱۹ وارد خدمت شد. چین برای ساخت ۴ ناو هواپیمابر برنامه‌ریزی کرده که به همراه ناو اوکراینی در فاز اول توسعه تعداد ۵ ناوهواپیمابر به خدمت می‌گیرد.از آنجا که می‌دانیم چینی‌ها پس از کسب یک فناوری با پشتکاری که قرن‌ها در تاریخ آنها بوده با چه سرعتی کار را پیش می‌برند باید قبول کرد که خیلی زود آمریکا برتری دریایی و هوایی خود را در جنوب شرق آسیا از دست خواهد داد. این در حالی است که آمریکا به دلایل اقتصادی ۴ناوگان دریایی خود را یا منحل یا ادغام کرده است. البته این به معنای برتری مطلق چین نیست؛ چراکه استرالیا و تایوان هرکدام موانع بزرگی بر سر راه چین خواهند بود. آلمان‌ها نیز طرح‌های بزرگی برای توسعه توان دریایی خود در سر دارند و روسیه نیز قرار است یک ابر ناو هواپیمابر بسازد. روسیه به تازگی یک طرح مفهومی از یک ابر ناو هواپیمابر ارائه داده با نام SHTORM که البته اگر روسیه از توان مالی مناسب برای تامین بودجه پروژه برآید، می‌تواند تبدیل به یک دارایی بزرگ نظامی شود.

روسیه قیمت تمام‌شده این ناو را ۱۲میلیارد دلار برآورد کرده است که یک ناو هواپیمابر در حد نسخه‌های ارتقایافته کلاس ایالات متحده است. به هر تقدیر به نظر می‌رسد تنها رقیب بالقوه آمریکا در دریاها در آینده‌ای میان‌مدت، چین باشد. کشوری که امروز بزرگ‌ترین صادرکننده جهان، بزرگ‌ترین فولادساز، کشتی ساز، خودرو‌سازو مالک ذخایر عظیم صنایع معدنی جهان است. باید اذعان کرد تا سال‌هایی که چین میدان زورآزمایی‌های نظامی را به بیرون از آسیا بکشد راهی دراز است؛ چراکه بخش بزرگی از ناوگان دریایی این کشور هنوز از نظر فناوری قابل قیاس با آمریکا نیست. اگرچه نکته مهم سرعت ساخت‌و‌ساز در نیروی دریایی این کشور است که بعد از ایالات متحده سریع‌ترین آهنگ گسترش و نوسازی را دارد. علاوه برشناورهای رزمی چین این کشور ۵ یا ۶ رزمناو موشک‌انداز کلاس تایپ ۵۵ هم در دست ساخت دارد که تا پایان سال به تدریج تکمیل و وارد خدمت می‌شوند. چینی‌ها بر خلاف روس‌ها در به رخ کشیدن توانایی‌های خود عجله‌ای ندارند. آنها مادامی که در هر ۳ بعد کمی، کیفی و شرایط سیاسی دست بالا را در معادلات شرق اسیا نداشته باشند، دست به حمله به تایوان و به چالش کشیدن آمریکا نخواهند زد. گمان می‌رود چنین جنگی اگر رخ دهد اصلا شباهتی به جنگ روسیه و اوکراین نخواهد داشت و کلا نبرد دریایی و فناوری‌محور باشد.