آلمان و فرانسه برای «اروپای مستقل» میکوشند
دیدار مکرون و شولتز در الیزه
«راجر کوهن» و «کاترین بنهولد» در گزارش ۱۱دسامبر برای نیویورکتایمز نوشتند: این دو رهبر که برای اولینبار در هامبورگ (آلمان) در سال ۲۰۱۴ ملاقات کردند، یک ناهار کاری در کاخ ریاستجمهوری فرانسه داشتند که «نیاز ضروری برای ملاقات سریع» را نشان میداد و این چیزی بود که شولتز در یک کنفرانس خبری ۲۰دقیقهای بیان کرد. مکرون گفت: «اولین تعامل ما نشان داد که در دیدگاهها همگرایی قابل توجهی وجود دارد.» لحن آنها جدی اما خوشایند بود و مکرون بارها به «اولاف عزیز» اشاره میکرد و هنگام صحبت با صدراعظم از واژه غیررسمی «تو» به جای «شما» استفاده میکرد تا فضای نزدیکی و دوستی میان دو طرف را نشان دهد. در پایان کنفرانس خبری، آنها به جای دست دادن، مشت خود را به یکدیگر زدند. به نوشته گزارشگران نیویورکتایمز، این تصویر بسیار متفاوتتر از تصویر فرانسوا میتران و هلموت کهل بود که دست در دست یکدیگر در میدان نبرد وردون در سال ۱۹۸۴ گرفته بودند؛ اما به هر حال، روش آنها (مشت به جای دست دادن) نشانه دوستی دوران کووید است.
استقبال شولتز از «حاکمیت اروپا»یی مطمئنا به گوش مکرون خوش آمد؛ زیرا رئیسجمهور فرانسه در حال آماده شدن برای بهدست گرفتن ریاست دورهای ۶ماهه اتحادیه اروپا در اول ژانویه است. این بلوک با جابهجایی و تحرک نظامی روسیه در مرزهای اوکراین و همهگیری برخاسته از کووید، با یک بحران فوری دست به گریبان است. شولتز در پاسخ به سوالی درباره تحرکات نظامی روسیه گفت: «برای همه ما روشن است که هیچ جایگزینی برای تنشزدایی وجود ندارد.» مکرون که به نظر میرسید نسبت به تهدید قریبالوقوع روسیه بدبین بود، گفت: «ما باید از همه تنشهای بیفایده اجتناب کنیم.» چشمانداز مکرون برای اروپای «صاحب قدرت»، با پشتوانه ظرفیت نظامی و فناوری واقعی اروپا، به سوی بزرگ شدن هرچه بیشتر گرایش دارد. شولتز ممکن است این سبک را دوست نداشته باشد - ائتلاف دولتی و موزائیکوار او «افزایش ظرفیت اروپا برای اقدام» را ترجیح میدهد؛ اما هدف کلی بهشدت مشترک است؛ شاید اشتراکی بیشتر از سالهای حضور مرکل یا هر زمان دیگری پس از جنگ سرد. فاصله از «اهداف مشترک» تا «اقدام مشترک» در اتحادیه اروپا همیشه زیاد است؛ زیرا ۲۷ کشور باید همسو شوند. با این حال، آسیبهای ناشی از کووید-۱۹ و چالشهای اقتصادی همراه با آن، مانند احساس آسیبپذیری اروپا در جهانی بیثباتتر که در آن رهبری آمریکا دیگر اطمینانبخش نیست، فوریت را به همراه داشته است.
«ولفگانگ ایشینگر» دیپلمات کهنهکار آلمانی میگوید: «من نسبت به عاقبت کار خوشبینتر از زمان مرکل هستم. ما پنجرهای از فرصتها را داریم.» آن پنجره ممکن است باریک باشد. اگر مکرون در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه شکست بخورد، هرگونه برنامه مشترک فرانسه و آلمان ممکن است در ماه آوریل به شکلی متهورانه قطع شود. اما اگر فرانسه به سمت راست ملیگرای افراطی بغلطد، همه شرطها از بین میرود و همه چیز خراب میشود. در هر حال، نکات مهم اولین سفر خارجی شولتز به فرانسه را میتوان در این محورها برشمرد:
الف) هر دو بر ثبات و حاکمیت اوکراین تاکید و درخصوص تحرکات نظامی روسیه ابراز نگرانی کردند. آنها بر این مساله تاکید کردند که نباید اقداماتی صورت گیرد که موجب افزایش تنش شود. در همین حال، مکرون و شولتز آمادگی خود را برای کمک به میانجیگری در درگیری روسیه و اوکراین بهعنوان بخشی از فرمت موسوم به «نرماندی» که رهبران اوکراین، روسیه، آلمان و فرانسه را برای کمک به پایان دادن به درگیری در شرق اوکراین بین «نیروهای کییف» و «جدایی طلبان طرفدار روسیه» گرد هم آورده است، ابراز کردند.
ب) دو طرف بر اهمیت مناسبات نزدیک میان دو کشور آلمان و فرانسه بهویژه در مسائل مربوط به اتحادیه اروپا تاکید کردند. آنها به دنبال این مساله بودند که چگونه میتوان اروپا را در همه جنبههای مربوط به استقلال آن قوی کرد. صدراعظم آلمان در این رابطه عرصههایی مانند همگرایی اقتصادی، مسائل امنیتی و هماهنگی بیشتر در گستره سیاست خارجی را مورد اشاره قرار داد.
ج) موضوعات مورد گفتوگوی دو رهبر شامل مسائل مختلفی میشد، از همکاری در امور اروپا تا نوع رویکرد و تدابیر درباره غلبه بر بحران اقلیمی تا سیاستها و راهبردهای دیجیتالی و مسائل مربوط به مهاجرت و پناهجویی.