جاده جدید امپراتور
مجارستان تنها کشوری بود که از امضا سر باز زد. تعجبآورتر این است که یونان که اغلب در کنار مجارستان میکوشید تا لحن انتقاد از چین را اندکی معتدلتر سازد، به این بیانیه ملحق شده بود. کشورهای اروپای مرکزی و شرقی که احساس میکنند از سوی اروپای غربی نادیده گرفته شدهاند، بهطور روزافزونی برای سرمایهگذاری (و بهویژه پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸) به سوی چین گرایش پیدا کردهاند. «میلوس زِمان» رئیسجمهور چک کشور خود را به مثابه «ناو هواپیمابر غرق نشدنی» چین نامیده است. در سال ۲۰۱۶ «الکسیس سیپراس» نخست وزیر یونان اعلام کرد که کشورش میتواند «به مثابه دروازه چین به روی اروپا» باشد. اوربان، نخستوزیر مجارستان هم صریحتر گفت: «اگر اتحادیه اروپا نتواند حمایت مالی ارائه دهد، ما به سوی چین خواهیم رفت.»
چین هم از اینکه دیگران را مدیون خود میبیند خوشحال است. سرمایهگذاری مستقیم چینیها در اروپا از کمتر از یکمیلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ به ۴۲میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ افزایش یافت. از آن زمان، سرمایهگذاریهای چین بهدلیل محدودیتهای داخلی این کشور درباره خروج سرمایه و نیز افزایش نظارتها از خارج کاهش یافته یا به تعبیری چینیها سرمایههای حود را بیرون کشیدند؛ اما اروپا همچنان یک کانون اصلی برای چینیهاست. کیف پول چین از سوی اعضای غیراتحادیه اروپا مورد استقبال قرار گرفته است؛ زیرا میتواند پول نقد را سریعتر و با محدودیت کمتری پخش کنند. از نظر چین، اروپای مرکزی و شرقی پلی به سوی اتحادیه اروپا هستند؛ غنیمتی بزرگ در انتهای دیگر ابرقاره اوراسیا. پیمانکاران چینی برای دستیابی به جای پایی در بازار اروپا سخت تلاش کردهاند؛ همان جایی که پروژهها به ارزیابیهای دقیق ریسک نیاز دارند و بیشتر کشورها از قبل به بودجه رقابتی دسترسی دارند. در سال ۲۰۰۹، گروه مهندسی آن سوی آبهای چین (COVEC) به نخستین شرکت چینی تبدیل شد که برنده قرارداد ساخت جاده اروپایی شد. قیمت مزایده COVEC برای این پروژه (بزرگراهی که ورشو و برلین را هم به وصل میکرد) بهشدت کم بود؛ کمتر از نیمی از آنچه دولت بودجهبندی کرده بود. این شرکت چینی پس از برنده شدن، ادعا کرد که مصالح بهطور غیرقابل انتظاری گران شده و به سرعت وارد مشکل جریان نقدینگی شد. لهستان این قرارداد را لغو کرد و نخستین یورش چین را به شکستی شرم آور تبدیل کرد.
مقامها در پکن این اپیزود را فراموش نکردهاند و خط آهن بلگراد- بوداپست فرصتی برای جبران و خلاصی به دست میدهد. هر دو بخش خط آهن برای پکن ارزشمند است. بخش مجارستانی، نخستین پروژه خط آهن چین در درون اتحادیه اروپاست. این یک عرصه آموزشی برای شرکتهای دولتی چینی در راستای محقق ساختن الزامات اتحادیه اروپا و اثبات این امر است که آنها دوست دارند با شرکتهای غربی بر اساس تعرفه داخلی خودشان رقابت کنند. این همچنین موجب تقویت پیوندها با رهبری مجارستان میشود؛ کشوری که مایل به تضعیف مشترک مواضع اتحادیه اروپا در قبال چین است. طرف صربستانی خط آهن فرصتی برای چین به دست میدهد تا پیوندهای اقتصادی و سیاسی خود را با کشوری تعمیق بخشد که میتواند بخشی از اتحادیه اروپا شود.