دیدار تاریخی دو ابرقدرت در ژنو

«دیوید ای. سانجرز» در گزارش ۱۵ ژوئن برای نیویورک تایمز نوشت، برای مدت ۷۰ سال یک تهدید همواره بر فضای دیدارهای میان روسای جمهور آمریکا و رهبران شوروی/ روسیه مسلط بود: زرادخانه هسته‌ای عظیمی که دو کشور در دهه ۴۰ مبادرت به تشکیل و جمع‌آوری آن کردند. این زرادخانه هم ابزار تهدید و هراس بود و هم اگر بازدارندگی کارآیی خود را از دست می‌داد، ابزار نابودی متقابل بود. اکنون و زمانی که دو رئیس‌جمهور آماده دیدار با هم بودند برای اولین بار سلاح‌های سایبری هم در صدر برنامه‌ها و دستور کارهای آنها جای گرفت. این تغییر یک دهه در حال جا افتادن بود چرا که روسیه و ایالات متحده هر دو دشمنان ماهری در زمینه فضای سایبری هستند و هر یک به زرادخانه در حال رشدی از تکنیک‌ها تبدیل شده‌اند؛ زرادخانه‌ای که موجب یک درگیری روزمره اما سطح پایین میان آنهاست. اما در نشست‌های سران، این نوع مسابقه نیزه‌بازی معمولا به‌عنوان نمایشی حاشیه‌ای در رقابت قدرت‌ها تعبیر می‌شود. نه بیشتر. افزایش سرعت و پیچیدگی حملات اخیر به زیرساخت‌های آمریکا- از خطوط لوله انتقال بنزین به ساحل شرقی گرفته تا کارخانه‌هایی که یک‌چهارم گوشت آمریکا را تامین می‌کنند و تا حمله به بیمارستان‌ها و اینترنت- مجموعه‌ای از آسیب‌پذیری‌ها را نشان داده که هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد.

برای بایدن تسلیحات هسته‌ای همچنان مهم است. دستیاران بایدن می‌گویند وی مدت زمان زیادی را صرف بحث در مورد «ثبات استراتژیک» کرد که اصطلاحی مختصر و مفید برای مهار وخامت و بحران در مساله هسته‌ای است. اما مهم‌ترین و فوری‌ترین کاری که بایدن در جمع متحدان خود در نشست سران گروه ۷ در کورن والِ انگلیس و نشست ناتو در بروکسل اعلام کرد این بود که گفت پوتین را متقاعد خواهد کرد در بازی اخیری که در فضای دیجیتالی و سایبری راه انداخته هزینه‌اش را خواهد پرداخت. این کار آسانی نخواهد بود. اگر یک دهه بحران در نزاع سایبری چیزی آموخته باشد، آن چیز این است که ابزارهای سنتی بازدارندگی تا حد زیادی با شکست مواجه شده‌اند. اگرچه پوتین دوست دارد در مورد سرمایه‌گذاری‌های عظیم خود در زمینه اژدرهای هسته‌ای و تسلیحات مافوق صوت لاف‌زنی و اغراق‌گویی کند، اما خودش می‌داند که نمی‌تواند از آنها استفاده کند. اما زرادخانه تسلیحات سایبری وی می‌تواند هر روز مورد استفاده قرار بگیرد. بایدن به صراحت اعلام کرده است که قصد دارد به پوتین حق انتخاب بدهد. در حقیقت می‌خواهد یک گزینه را رو به روی پوتین قرار دهد: حملات را متوقف کند و مجرمان سایبری را که از قلمرو روسیه دست به عملیات می‌زنند سرکوب کند یا با مجموعه‌ای از هزینه‌های اقتصادی روبه‌رو شود یا آنچه بایدن نامش را «پاسخ متقابل» آمریکا گذاشته است. اما روز یکشنبه و زمانی که هنوز بایدن در اجلاس گروه ۷ بود، اذعان کرد که پوتین ممکن است او و پیشنهادهایش را نادیده بگیرد.

بایدن گفت: «هیچ تضمینی نیست که بتوانید رفتار یک شخص یا یک کشور را عوض کنید. خودکامگان قدرت فراوانی دارند و به مردم پاسخگو نیستند.» گزارشگر نیویورک تایمز در بخش دیگری از گزارش خود نوشت، بازدارندگی مشکلی است که بسیاری از دستیاران برجسته «امنیت ملی» بایدن سال‌هاست درباره آن می‌اندیشند و از تجربه خود در خطوط مقدم نبرد سایبری در آژانس امنیت ملی، وزارت دادگستری و بخش مالی استفاده می‌کنند. آنها اولین کسانی هستند که می‌گویند معاهدات کنترل سلاح - به‌عنوان ابزارهای اصلی به‌کار گرفته شده در عصر هسته‌ای- چندان با واقعیت فضای سایبری جور درنمی‌آیند. بازیگران بسیار زیادی در این حوزه وجود دارند مانند کشورها، گروه‌های جنایتکار و سازمان‌های تروریستی اما آن‌گونه که می‌شود کلاهک‌ها و موشک‌ها را شمرد، هیچ راهی برای شمارش سلاح‌های سایبری وجود ندارد. اما امید بایدن و تیم او این است که بتوانند پوتین را وادارند بحث در مورد اهدافی را شروع کند که نباید در زمان صلح روی میز باشد. این فهرست شامل این موارد است: شبکه‌های الکتریکی، سیستم‌های انتخاباتی، خطوط انتقال لوله آب و انرژی، نیروگاه‌های هسته‌ای و - دقیق‌ترین آنها - سیستم‌های کنترل و فرماندهی سلاح‌های هسته‌ای.

روی کاغذ کار نسبتا آسانی به نظر می‌رسد. از این گذشته، یک گروه کارشناسی سازمان ملل، با نمایندگانی از تمام قدرت‌های بزرگ، بارها و بارها با برخی از محدودیت‌های اساسی موافقت کرده‌اند. در واقع، این کاری بسیار سخت است؛ بسیار سخت‌تر از اولین تلاش برای کنترل تسلیحات هسته‌ای که رئیس‌جمهور آیزنهاور ۶۶ سال پیش با نیکیتا خروشچف در ژنو انجام داد، درست قبل از اینکه جنگ سرد به یک نبرد تسلیحاتی وحشتناک، و هفت سال بعد، به رویارویی هسته‌ای در کوبا تبدیل شود. «اریک روزنباخ» رئیس سابق سیاست سایبری در پنتاگون که روزهای اول نبرد سایبری با روسیه و چین را هدایت می‌کرد یعنی زمانی که بایدن معاون رئیس‌جمهور بود- می‌گوید رئیس‌جمهور رونالد ریگان می‌گفت: «ما باید اعتماد کنیم اما راستی‌آزمایی هم بکنیم.» روزنباخ می‌گوید: «وقتی پای روسیه و فضای سایبری به میان می‌آید، نمی‌توان با قطع و یقین اعتماد کرد و راستی‌آزمایی هم کرد». روزنباخ می‌گوید: «روس‌ها بارها شرایط هر گونه توافق‌نامه‌ای در مورد سایبر را در سازمان ملل نقض کرده‌اند و اکنون به‌طور سیستماتیک سعی می‌کنند دست و پای آمریکا را در باتلاقی از مسائل حقوقی بین‌المللی ببندند در حالی که به زیرساخت‌های حیاتی‌مان هم ضربه می‌زنند.»

پوتین نمی‌پذیرد که کشورش از این سلاح‌ها استفاده می‌کند. او می‌گوید این اتهامات بخشی از یک برنامه عظیم جعل اطلاعات از سوی آمریکاست. پوتین هفته گذشته به NBC News گفت:«ما به انواع و اقسام اتهامات متهم شده‌ایم. مداخله انتخاباتی، حملات سایبری و...  یک بار نشد که آنها به خود زحمت دهند و مدرکی برای این اتهام ارائه دهند. فقط اتهامات بی‌اساس می‌زنند.» در حقیقت، شواهد کافی تهیه شده اما نشان دادن آنها سخت است. در سال ۱۹۶۲ هم شوروی‌ها انتقال موشک به کوبا در ماجرای بحران موشکی کوبا را رد می‌کردند اما پرزیدنت «جان اف. کندی» در یک لحظه مهم در همان سال بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و تصاویر آن را نشان داد. اما پوتین در مورد یک چیز حق دارد. آن سهولتی که پوتین به وسیله آن از پذیرفتن حملات سایبری سر باز می‌زند – چیزی که ایالات متحده هم پس از حمله به ایران و کره شمالی انجام داد یعنی از پذیرش آن سر باز زد- نشان می‌دهد که چرا بازدارنده‌هایی که صلح هسته‌ای را در جنگ سرد حفظ کرده بودند امروز دیگر در برابر تهدیدات دیجیتالی و سایبری کارگر نیست.  در عصر هسته‌ای، آمریکا می‌دانست که تسلیحات شوروی در کجا واقع شده و اینکه چه کسی مجاز به پرتاب آنهاست. در عصر سایبری، هیچ راه و روشی برای شمارش تهدیدات نیست و هیچ راهی برای درک این مساله هم وجود ندارد که چه کسی انگشت روی کلید کیبورد دارد (که کیبورد معادل امروزی برای «دکمه» است). یک ژنرال؟ هکرهایی که برای SVR (آژانس اطلاعاتی روسیه) کار می‌کنند؟ نوجوانان؟ چه کسی؟ در عصر هسته‌ای کاملا عیان بود که چه بر سر کشوری خواهد آمد که تسلیحات خود را بر سر آمریکا فرو می‌ریخت. در عصر سایبری هیچ چیز روشن نیست. در دوره اوباما، تلاش موفقیت‌آمیز روسیه برای ورود به سیستم‌های محرمانه ایمیل کاخ سفید، وزارت خارجه و رئیس کارکنان هرگز آشکارا به مسکو نسبت داده نشد هرچند همه از جمله معاون رئیس‌جمهور (بایدن) می‌دانستند که اطلاعات جاسوسی چیز دیگری می‌گوید. واکنش اوباما به تلاش روسیه برای اعمال نفوذ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ هم نسبتا آرام بود: اخراج دیپلمات‌های روس و بستن برخی مراکز دیپلماتیک این کشور. یک مقام آمریکایی در آن زمان جمله‌ای تاریخی گفت: «پاسخی قرن نوزدهمی به یک مشکل قرن بیست و یکمی.» در دوره ترامپ هم او نفی و انکارهای مداوم پوتین را با روی باز می‌پذیرفت. آمریکا ۴ سال طلایی را از دست داد؛ ۴ سالی که می‌توانست معیارهایی جهانی در این رابطه بسازد. «براد اسمیث»، یکی از مدیران مایکروسافت، آن را «کنوانسیون سایبری ژنو» می‌نامید. در هر حال، اکنون نوبت بایدن است. باید دید آیا او به راه اسلاف خود خواهد رفت یا میخ را محکم خواهد کوفت و در نهایت، در آینده‌ای نزدیک معیارهایی در همین زمینه وضع خواهد کرد تا رویای اسمیث محقق شود: «کنوانسیون سایبری ژنو؟».